حَرْفٍ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَرْفٍ:
(يَعْبُدُ اللّهَ عَلى حَرْفٍ) بر وزن «
برف»، در اصل به معنى «
كنار و لبۀ هر چيزى» است و به همين مناسبت، به
عبادت زبانى، بدون
ایمان قلبى نيز «
حرف» گفته شده است.
روى سخن
آیه مورد بحث، افراد ضعيف الايمان است و در توصيف اين گروه مىگويد: «بعضى از مردم
خدا را تنها با زبان مىپرستند
(يَعْبُدُ اَللّٰهَ عَلىٰ حَرْفٍ) ...» و ايمان قلبيشان ضعيف است. تعبير به
(عَلىٰ حَرْفٍ) ممكن است اشاره به اين باشد كه ايمان آنها بيشتر بر زبانشان است و در قلبشان جز
نور ضعيف بسيار كمرنگى از ايمان نتابيده است.
و ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها در متن ايمان و
اسلام قرار ندارند، بلكه در كنار و لبه آنند، زيرا يكى از معانى «حرف» لبۀ كوه و كناره اشياء است
و مىدانيم كسانى كه در لبه چيزى قرار گرفتهاند مستقر و پا بر جا نيستند و با تكان مختصرى از مسير خارج مىشوند، چنين است حال افراد ضعيف الايمان كه با كوچکترين چيزى ايمانشان بر باد فنا مىرود.
به موردی از کاربرد حَرْفٍ در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ مِنَ النّاسِ مَن يَعْبُدُ اللّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبينُ) «و بعضى از مردم خدا را تنها با
زبان مىپرستند، اگر
دنیا به آنها رو كند و خيرى به آنان برسد، حالت
اطمینان پيدا مىكنند؛ اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مىشوند و به
کفر رو مىآورند)؛ به اين ترتيب هم دنيا را از دست دادهاند، و هم
آخرت را؛ و اين همان
خسران و زيانِ آشكار است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه حرف و نيز كلمه طرف و كلمه جانب به يک معنا است. و كلمه اطمينان به معناى آرامش و سكونت است و
فتنه به طورى كه گفتهاند به معناى محنت يعنى
امتحان است. و كلمه
انقلاب به معناى برگشتن است.
اين آيه صنف ديگرى از اصناف مردم بىايمان و غير [[|صالح]] را بر مىشمارد و آنها كسانى هستند كه خداى سبحان را مىپرستند اما يك طرفى نه از هر طرف، به تعبيرى: به يك فرض و
تقدیر مىپرستند و اما بر ساير تقادير نمىپرستند و آن فرضى كه بر آن فرض خدا را مىپرستند در صورتى است كه
پرستش او خير دنيا برايشان داشته باشد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حَرْفٍ »، ص ۴۸۸.