علی بن احمد جمالی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جمالی، علی بناحمد،
فقیه و
شیخالاسلام
حنفی در دوره
عثمانی، قرن دهم، ملقب به علاءالدین رومی بود.
تاریخ تولد او معلوم نیست. زادگاهش را آماسیه ذکر کردهاند. ویدر کودکی نزد
علاءالدینعلی بن حمزه قرهمانی حدیث شنید و
مختصر قَدوری و
منظومة نسفی را از بر کرد، سپس به
قسطنطنیه رفت و نزد ملا خسرو حدیث آموخت. پس از مدتی، ملا خسرو ویرا نزد
مصلحالدین بن حسام، مدرّس
مدرسه سلطانیه در
بورسه، فرستاد.
جمالی نزد او علومعقلی و شرعی را فراگرفت و پساز مدتی داماد و معید ویشد
.
سلطان محمد دوم،
جمالی را مدرّس
مدرسه حجریه در
اَدِرنه کرد و او مشغول تدریس شد، اما، محمدپاشا قرهمانی، وزیر سلطان، که با
جمالی دشمنی داشت، او را از آن مدرسه به مدرسه دیگری منتقل کرد و مقرریاش را کاهش داد.
جمالی آزرده خاطر شد و تدریس را رها کرد و به خدمت شیخِ عارف
مصلح الدین بن وفا در آمد و تا زمان
سلطان بایزید دوم، هیچ منصبی را نپذیرفت.
سلطان بایزید او را
مفتی منطقه
آماسیه کرد و تدریس در مدارس گوناگون، از
جمله مدارس بورسه و آماسیه و
ازنیق، را به او واگذار نمود.
جمالی در سال۹۰۰ به بالاترین رتبه تدریس، یعنی رتبه مدرّسی، در مدرسه ثمانیه در
استانبول رسید
.
جمالی در ۹۰۷ عازم
مکه شد، اما به دلیل آشوبهایی که در آنجا رخ داده بود، به مکه نرسید و ناچار یک سال در
مصر ماند. سلطان بایزید دوم، ویرا پس از بازگشت از اینسفر، مفتی و شیخ الاسلام قسطنطنیه کرد و او تا زمان فوتش، یعنی حدود ۲۴ سال، در این منصب باقی ماند.
جمالی معتقد بود که شیخالاسلام صاحبان فتوا مسئول نجات و رستگاری سلطان در آخرتاند، ازاین رو، در برخی از امور مهم دولتی مداخله میکرد و
سلطان سلیماول کار او را تعدی از حدود اختیاراتخود و مداخله در امور سلطنت میدانست. با اینهمه،
جمالی در برخی موارد توانست نظر سلطان سلیم را تغییر دهد، از
جمله وی را از اعدام۱۵۰ تن از نگهبانان
خزانه منصرف کرد. سلطان سلیم، منصب
قاضی عسکری را هم به او پیشنهاد کرد، اما وی نپذیرفت
.
جمالی همه اوقاتش را صرف تلاوت
قرآن، عبادت، تدریس و افتا میکرد. وی از
حسن خلق و سیرتی نیکو برخوردار بود و برایآنکه مردم را در انتظار صدور فتوا نگاه ندارد، زنبیلی را از پنجره خانهاش میآویخت تا آنان ورقههای سؤالاتشان را در آن قرار دهند و او بدون تبعیض به آنها پاسخ میداد، ازاین رو، وی به زنبیلی نیز معروف است. او همچنین گرایشهای صوفیانه داشت به طوری که ملقب به صوفی علی
جمالی شد. وی رسالهای به نام رسالة فیحقِّ الدوران در باب تصوف دارد.
جمالی در ۹۳۲، در دوره سلطان سلیمان اول، وفات یافت. او را در باغچه مسجدی که خودش در استانبول ساخته بود، با احترام به خاک سپردند. پس از فوتش، مناقب مبالغهآمیزی در حق او گفته شد
.
مهم ترین تألیفات
جمالی عبارتاند از: مختارات الفتاوی (المختاراتللفتوی) یا اختیارات، که در آن گزیدهای از مسائل کتاب الهدایة ابوالحسن علی بنابیبکر مَرْغینانی (متوفی۵۹۳) را مطابق فتاوای خود آورده است، و مختارات الهدایة، که تلخیصِ کتاب الهدایة و شرح آن است
.
(۱) ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۲) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج۱، در حاجی خلیفه، ج۵.
(۳) حاجی خلیفه.
(۴) محمد شوکانی، البدر الطالع بمحاسن منبعد القرن السابع، قاهره۱۳۴۸، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۵) احمد بن مصطفی طاشکوپری زاده، الشقائق النعمانیة فیعلماء الدولة العثمانیة، بیروت۱۳۹۵ /۱۹۷۵.
(۶) EI , sv "Djamali, Mawlana ـ Ala A l-Din ـ Ali B Ah mad" (by Halil Inalcik)
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علی بن احمد جمالی»، شماره۴۸۴۰.