• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیام ابراهیمیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بیشتر قیامها و انقلابهای صدر اسلام برعلیه حکومتهای جائر نشات گرفته از قیام امام حسین (علیه‌السّلام) است. در این رابطه باید افرادی از نسل امام حسن (علیه‌السّلام) و امام حسین (علیه‌السّلام) را به عنوان عناصر برجسته در نهضتهای خونین برعلیه بنی عباس به حساب آورد. ابراهیمیه به پیروان ابراهیم بن عبدالله بن الحسن اطلاق شده است
[۱] محمد جواد، مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیادپژوهشهای اسلامی، ششم، ۱۳۸۷، ص۱۱.
که برعلیه حکومت منصور عباسی قیام کردند. در این مقاله به معرفی این جریان سیاسی می‌پردازیم.




ایران و عراق به عنوان بخش مهمی از جهان اسلام، به سبب دوری از مرکز حکومت اموی (شام) محل مناسبی برای تبلیغات ضد حکومتی بود. به این ترتیب قیام حضرت زید (علیه‌السّلام) و یحیی بن زید (علیه‌السّلام) در کوفه و خراسان شکل می‌گیرد. بعد از شهادت حضرت زید (علیه‌السّلام) و فرزندش یحیی (علیه‌السّلام) ، خراسان پایگاه مهمی برای مخالفین بنی امیه شد. بنی عباس که سالها با حکومت بنی امیه مبارزه می‌کردند، خود را به نام اهل بیت (علیه‌السّلام) به مردم معرفی نمودند
[۲] یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، تهران، سپهر، ۱۳۴۵ش، اول، ص۵۳.
و به همین منظور مبلغان خود را به خراسان می‌فرستادند و از زمینه بدست آمده پس از شهادت زید (علیه‌السّلام) و یحیی (علیه‌السّلام) به نفع خود استفاده کردند. بنی عباس و مبلغین ایشان به خوبی نقش خود را در دعوت مردم برای دفاع از اهل بیت (علیه‌السّلام) و مقابله با بنی امیه ایفاء نمودند تا جائی که برای به ثمر نشستن اهداف خود با رهبری محمد بن عبدالله بن الحسن موافقت نمودند و با او بیعت کردند.



وی فرزند عبدالله محض از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) است. برادر وی به نام محمد معروف به نفس زکیه، در زمان ابومنصور خلیفه دوم عباسی در مدینه قیام نمود. محمد کسی بود که برای او از سوی مخالفین بنی امیه اجتماعی صورت گرفت و با او به عنوان مهدی امت بیعت شد. اما بعد از شکست بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس، محمد به حاشیه رانده شد و این مساله سبب قیام محمد برعلیه بنی عباس شد. ابراهیم نیز برای دفاع از برادر خویش و همزمان با قیام محمد بن عبدالله، در عراق دست به قیام زد.



این دو برادر به کمک پدرخود معروف به عبدالله محض که بزرگ سادات حسنی بشمار می‌رفت، موقعیت خوبی را در میان مدعیان خلافت بدست آوردند؛ بخصوص فرزندش محمد که به لحاظ اسم و رسم و خصوصیات ظاهری، تبلیغات زیادی برای معرفی شدن او به عنوان مهدی این امت صورت گرفت و برای بیعت گرفتن از مردم با او تلاش گسترده‌ای صورت پذیرفت.
ابومسلم خراسانی بعد از مرگ ابراهیم عباسی نامه‌ای به امام صادق (علیه‌السّلام) و عبدالله بن الحسن داد و هر یک را به خلافت دعوت نمود، اما امام صادق (علیه‌السّلام) نامه وی را آتش زد و فرمود همین، جواب نامه است. عبدالله بن الحسن خود را عاجز از پذیرفتن دعوت ابومسلم دانست ولی فرزندش محمد را برای این کار مناسب دانست و مقدمات بیعت با او را فراهم نمود.
[۷] ابن شهر آشوب، محمد، المناقب، قم، موسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹هـ ق، ج۴، ص۲۲۹.
او حتی امام صادق (علیه‌السّلام) را برای بیعت با خویش دعوت می‌کرد و همچنین بعد از عدم پذیرش امام (علیه‌السّلام) آن حضرت را تحت فشار و اذیت قرار دارد تا شاید بتواند با توسل به زور از حمایت امام برخوردار شود اما امام صادق (علیه‌السّلام) تحت تاثیر آزار و اذیت محمد بن عبدالله قرار نگرفت و به وی سرانجام قیامش را گوشزد نمود که چیزی جز کشته شدن نیست. امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) بارها خبر کشته شدن و بی نتیجه بودن قیام محمد بن عبدالله بن الحسن را تذکر داده بودند
[۱۰] صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی، ۱۴۰۴ هـ ق، ص۱۸۸و ۱۶۹.
ولی بیعتهای او با یارانش که از گروهها و فرق مختلفی چون زیدیه و معتزله و مغیریه و منصوریه تشکیل می‌شدند،
[۱۱] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۴ هـ ق، ج۲۶ ص۴۲ و ج۴۷ ص۲۱۴ وج ۵۶ ص۱۶وج ۶۴ ص۲۰۱.
[۱۲] الاشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، بی تا، ص۳ و۷و۸.
او را در اول رجب سال ۱۴۵ هـ ق در مسیر قیام قرار داد. ابی غیلان به فضیل بن یسار از شاگردان امام صادق (علیه‌السّلام) خبر قیام محمد و ابراهیم را داد. فضیل از بی اعتباری این قیام خبر داد و از طرف امام صادق (علیه‌السّلام) کشته شدن آن دو را اعلام نمود.
[۱۳] کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۲۱۴.




همانطور که از روایات و تاریخ در مورد محمد بن عبدالله گفته شد، تلاش وی برای از بین بردن حکومت بنی عباس معلوم می‌شود. او بعد از شنیدن خبر دستگیری و کشته شدن پدر و بستگانش توسط عاملان بنی عباس در سال ۱۴۵هـ ق در مدینه قیام کرد. با قیام وی مکه و مدینه تحت تصرف وی در آمد. برادرش ابراهیم نیز در بصره به تبعیت و دفاع از برادر خویش بر حکومت بنی عباس قیام نمود و در مدت کمی توانست بر مناطقی از عراق و ایران سیطره پیدا کند.
[۱۵] الاشعری، ابوالحسن، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، بی تا، ص۲۱.
[۱۶] البغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷م، الطبعةالثانیة، ص۴۲.
این جنبش در زمان دومین خلیفه عباسی یعنی ابومنصور دوانقی صورت پذیرفت. وی با توجه به اینکه در ابتدای قیام برعلیه بنی امیه با محمد بن عبدالله بیعت کرده بود، امروز محمد بن عبدالله و ابراهیم برادرش را بیعت شکن و خروج کننده بر حکومت خویش می‌دانست و به همین دلیل برادرزاده‌اش، عیسی بن موسی را به عنوان فرمانده لشکر عباسی، برای سرکوب و مقابله با این دو برادر تجهیز کرد و عاقبت هر دو برادر کشته شدند و قیام و نهضت ایشان ثمره‌ای جز تلفات برای مخالفین بنی عباس درپی نداشت.



طرفداران و یاران ابراهیم بن عبدالله نیز اغلب از زیدیه و معتزله بودند و شیعیان به دلیل تبعیت از امام صادق (علیه‌السّلام) به وی ملحق نشدند. به همین دلیل ابراهیمیه نباید به عنوان یک گروه از شیعیان معرفی شوند؛ بلکه مخالفان حکومت بنی عباس از زیدیه و معتزله تشکیل دهنده یاران محمد و ابراهیم بن عبدالله بودند.
[۱۷] الاشعری، ابوالحسن، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، بی تا، ص۲۱.
بطور کلی مخالفان دو لت عباسی از فرق مختلفی تشکیل می‌شدند؛ به همین دلیل نباید هر جنبشی که با رهبری برخی از فرزندان امام حسن (علیه‌السّلام) رخ داده را جنبش شیعی محسوب نمود.



۱. محمد جواد، مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیادپژوهشهای اسلامی، ششم، ۱۳۸۷، ص۱۱.
۲. یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، تهران، سپهر، ۱۳۴۵ش، اول، ص۵۳.
۳. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۴ ه ق، ج۴۷ ص۱۳۱.    
۴. طوسی، محمد بن الحسن، رجال، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ ه ق، ص۱۵۶.    
۵. البغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷م، الطبعةالثانیة، ص۴۳.    
۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۴ ه ق، ج۴۷ ص۱۳۱.    
۷. ابن شهر آشوب، محمد، المناقب، قم، موسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹هـ ق، ج۴، ص۲۲۹.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش، ج۱ ص۳۶۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۲۹.    
۱۰. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی، ۱۴۰۴ هـ ق، ص۱۸۸و ۱۶۹.
۱۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۴ هـ ق، ج۲۶ ص۴۲ و ج۴۷ ص۲۱۴ وج ۵۶ ص۱۶وج ۶۴ ص۲۰۱.
۱۲. الاشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، بی تا، ص۳ و۷و۸.
۱۳. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۲۱۴.
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش، ج۱ ص۳۶۱.    
۱۵. الاشعری، ابوالحسن، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، بی تا، ص۲۱.
۱۶. البغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷م، الطبعةالثانیة، ص۴۲.
۱۷. الاشعری، ابوالحسن، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، بی تا، ص۲۱.






سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابراهیمیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۲۴    






جعبه ابزار