لحن (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لحن:(في لَحْنِ الْقَوْلِ) «
راغب» در «
مفردات»، مىگويد: «
لحن» عبارت از اين است كه، سخن را از قواعد و سنن خود منحرف سازند، يا اعراب خلافى به آن دهند، و يا از صورت صراحت، به كنايه و اشاره بكشانند،
و منظور در آيه مورد بحث، معناى سوم است، يعنى اين منافقان بيماردل را، از كنايهها و نيشها و تعبيرات موذيانه و منافقانهشان، مىتوان شناخت.
(وَ لَوْ نَشَاء لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَاهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ) (و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مىدهيم تا آنان را با قيافههايشان بشناسى، هر چند آنها را از طرز سخنانشان خواهى شناخت؛ و
خداوند اعمال شما را مىداند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: راغب مىگويد: كلمه لحن بيشتر به معناى آن است كه كلام را از سنتهاى جارىاش برگردانى، يا اعراب آن را نگويى و يا نقطهها و كلمات آن را جابجا كنى، و اين عمل ناپسندى است، و گاهى هم در سربسته حرف زدن و به طور فحوى و كنايه سخن گفتن استعمال مىشود، كه اين قسم استعمال در بازار شعرا و ادباء بيشتر رواج دارد و در نظر آنان پسنديده و جزء بلاغت است.
در نتيجه معناى آن اين مىشود: تو به زودى آنان را از طرز سخن گفتنشان خواهى شناخت، چون سخن ايشان كنايهدار و تعريض گونه است. و اگر لحن القول را ظرف براى شناختن قرار داد به نوعى عنايت مجازى بوده است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «لحن»، ص۴۸۱.