متاع غرور (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
متاع غرور:
(إِلاّٰ مَتٰاعُ اَلْغُرُورِ) متاع غرور:
(... وَ مَا اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا إِلاّٰ مَتٰاعُ اَلْغُرُورِ)
اين جمله مىگويد: زندگى
دنیا تنها يک تمتع و بهرهبردارى غرورآميز است. اين زندگى و عوامل سرگرمكننده آن از دور فريبندگى خاصى دارد، امّا به هنگامى كه انسان به آن نايل مىشود و از نزديک آن را لمس مىكند، معمولا چيزى توخالى به نظر مىرسد و معنى
«متاع غرور» نيز چيزى جز اين نيست.
به علاوه لذات مادى از دور، خالص به نظر مىرسند، امّا به هنگامى كه
انسان به آن نزديک مىشود آلوده با انواع ناراحتیهاست و اين يكى ديگر از فريبندگیهاى جهان ماده است.
همچنين انسان غالبا به فناپذيرى آنها توجه ندارد، امّا بزودى متوجه مىشود كه چقدر آنها سريع الزوال و فناپذيرند.
البته اين تعبيرات در قرآن و اخبار، مكرر آمده است و هدف همخ آنها يکچيز است و آن اين است كه انسان، جهان ماده و لذات آن را، هدف نهايى خود قرار ندهد كه نتيجهاش غرق شدن در انواع جنايات و دور شدن از حقيقت و تكامل انسانى است، ولى استفاده از جهان ماده و مواهب آن به عنوان يک وسيله براى نيل به تكامل انسانى، نه تنها نكوهيده نيست بلكه لازم و ضرور است.
به موردی از کاربرد
متاع غرور در
قرآن، اشاره میشود:
(كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَ ما الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ) (هر انسانى
مرگ را مىچشد و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت و هر كس از
آتش دوزخ دور شده و به
بهشت وارد شود، نجات يافته و رستگار شده است و زندگى دنيا، چيزى جز مايه فريب نيست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين
آیه شريفه مشتمل است بر وعده به مصدقين و تهديد به مكذبين و مطالبش با حكمى عمومى و حتمى درباره هر جاندار آغاز شده و آن حكم مرگ است و مصدر توفية كه فعل توفون از آن گرفته شده به معناى پرداختن بطور كامل است و به همين جهت بعضى از مفسرين با اين آيه استدلال كردهاند بر وجود عالمى بين دنيا و
آخرت (بنام برزخ) براى اينكه دنبال جمله مورد بحث مىفرمايد:
تنها جزاى كامل و تام و تمام شما، در قيامت داده مىشود، بنا بر اين معلوم مىشود در عالمى ديگر، قبل از قيامت جزا هست ولى بطور توفيه و تام و تمام نيست و اين استدلال، استدلال خوبى است و كلمه زحزحة كه مصدر فعل مجهول زحزح است، به معناى دور كردن است، البته در اصل معنايى ديگر داشته و آن اين است كه چيزى را به عجله و پى در پى به سوى خود بكشى و كلمه فوز به معناى رسيدن و دست يافتن به آرزو است و كلمه غرور هم مىتواند مصدر باشد براى غريغر و هم مىتواند جمع باشد براى كلمه غار كه اسم فاعل از همان ماده است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «متاع غرور»، ج۴، ص۲۴۳.