• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مساقات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


واگذاری نخلهایادرختان انگوربه دیگری به منظوراصلاح،آبیاری وآبادسازی.
[۱] ابن منظور،لسان العرب؛بیروت،دارصادر،۱۹۹۷میلادی،چاپ اول.ج۳،ص۳۰۶.





حضرت امام خمینی(ره) مساقات رااین گونه تعریف کرده اند:
"اگر انسان با كسى به اين قسم معامله كند كه درختهاى ميوه‌اى را كه ميوهء آن مال خود او است ، يا اختيار ميوه‌هاى آن با او است تا مدت معينى به آن كس وا گذار كند كه تربيت نمايد و آب د هدو(درمقابل) به مقدارى كه قرارمى گذارند از ميوه آن بردارد ،اين معامله را مساقات مى گويند".
[۲] امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،بی جا ،انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد ،بی تا ،چاپ نهم،ص۳۰۵،مسأله ۲۲۳۸



یکی ازعقودی که فقیهان درکتابهای فقهی ازآن بحث می کنند،مساقات است ودربردارندهء بحثهای مفیدی می باشد.
مساقات؛ درمیان مردم نیزمرسوم بوده ودرشریعت ازانجام آن نهی نشده است. بلکه روایات خاصی نیزدر مشروعیت آن واردشده است
[۳] حر عاملی،محمدبن حسن ؛وسائل الشیعه ،بیروت،انتشارات آل البیت لإحیاء التراث،۱۴۲۴ه ق، چاپ دوم.ج۱۹،ص۴۴.[۱]    
،ازجمله درروایتی نقل شده است که ؛ پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم درختان مزرعه خیبر را برای نگهداری وسقایت واگذارنموده اند؛که فقهاءاین فعل حضرت رابرمساقات تطبیق نموده اند
[۴] حر عاملی،محمدبن حسن ؛ وسائل الشیعه، همان. ج۱۹،ص۴۴
.



; مساقات عقد ی لازم است؛ یعنی فقط بارضایت متعاقدین ویااز طریق اعمال خیار منفسخ می شود،حتی اگر یکی از طرفین معامله نیز از دنیا برود وارث میت جانشین او می شودو عقد به هم نمی خورد واین از اقتضائات عقد لازم می باشد.
[۵] خویی ،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،مقرر: سید محمد تقی خوئی ،قم، مؤسسه احیا آثار الامام الخوئی،۱۴۲۶ه ق،چاپ د.وم ،ج ۳۱از موسوعه ،ص۳۳۱.)




هر معامله ازآن جهت که عقد به شمارمی آید دارای ارکانی می باشد.
[۶] گروهی ازمحققین؛فرهنگ فقه،قم،مؤسسه دائرﺓ المعارف فقه اسلامی،۱۳۸۴ه ش،چاپ اول،ج۲،ص۱۶۴

ارکان مساقات نیزعبارتنداز:


۴.۱ - صیغه: ایجاب وقبول


ایجاب و قبول،دوانشاءمرتبط بایکدیگرندکه نخست ;ایجاب ازسوی یکی ازدوطرف عقد(موجب)انشاءمی شود،وسپس قبول،ازسوی دیگری(قابل)صورت می گیرد.
[۷] گروهی ازمحققین؛فرهنگ فقه،قم،مؤسسه دائرﺓ المعارف فقه اسلامی،۱۳۸۴ه ش،چاپ اول ، ج۱، ۷۴۴.

گفتن ایجاب و قبول، به هرگونه ای که دلالت برمعنای آن داشته باشدصحیح است،زیرا درواقع انشاء،حاکی ازامروقصدی نفسانی است که ابراز آن به هرشکلی صحیح می باشد.
[۸] خویی ،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،همان ،ج ۳۱از موسوعه ،ص۳۲۲.



۴.۲ - متعاملین:مالک وعامل.


که دارای شرایطی هستندازجمله:
الف،ب،ج) بلوغ ،عقل و اختیار
[۹] طیاطبایی یزدی ،سید محمد کا ظم؛العروظ الوثقی ،همان ، ج۵، ص۳۲۲.
.
زیرا نا بالغ(کودک)،مجنون و مکره(کسی که مجبور به کاری شده ) ، کارهایشان اعتبار شرعی وجنبهء حقوقی ندارد . شرط نام برده شده برای تمامی معامله کنندگان ودر هر معامله ای الزامی است چه آن معامله خریدوفروش باشد یا اجاره ویا مساقات وغیرآن.
[۱۰] خوئی ، سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،همان ،ج۳۱از موسوعه ،ص۳۲۳.




۴.۳ - عدم حجر


[۱۱] حجر در لغت به معنای منع وجلوگیری می باشد ودرشرع به کسی که نمیتواند در اموالش تصرف کند محجور گفته می شود.محقق حلی ،شرایع الاسلام ؛تهران ،انتشارات استقلال ،۱۴۰۹ه ق،چاپ دوم،ج۲،ص۳۵۱.

مالک نباید به سبب ورشکستگی ویا سفاهت (عدم رشد)ازتصرف(هرگونه استفاده وبهره برداری)دراموال خود ممنوع شده باشد.
[۱۲] طباطبایی یزدی ،سید محمد کاظم؛العروةالوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۸.


نکته : این شرط فقط اختصاص به مالک دارد؛ زیرا کار کردن عامل به عنوان مساقات تصرف مالی محسوب نمی شود.
[۱۳] خوئی،سیدابوالقاسم؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،همان،ج۳۱،ص۳۲۴.


۴.۴ - ملکیت مالک


مالک باید ملکیت میوه و اصل درختان راباهم ویا میوه ی آنها به تنهایی ویا حداقل اختیار آنها رادارا باشد.
[۱۴] طباطبایی یزدی ،سید محمد کاظم،العروة الوثقی،همان،ج۵،ص۳۴۹وامام خمینی ،سید روح الله؛تحریر الوسیله،قم ،انتشارات اسماعیلیان ، بی تا ،بی چا،خ۱،ص۶۴۲.
زیرا در غیر این صورت معامله فضولی بوده ومحکوم به بطلان است.
[۱۵] خوئی، سید ابوالقاسم؛المبانی فی شرح العروةالوثقی ،همان،ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۴.




الف)درختان مورد معامله وزمین باید معلوم ومعین باشند .
[۱۶] امام خمینی ،سید روح الله؛تحریر الوسیله ،ج۱،ص۶۴۲.

ب)درمساقات باید درختان میوه دارای ریشهءثابت باشند بنابراین مساقات خربزه وخیار که ریشه ءثابتی ندارند صحیح نیست .
[۱۷] طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۹و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۶،مسأله ۲۲۴۵.





۶.۱ - تعیین مدت


مدت مساقات باید معلوم بوده وکمتر اززمانی که میوه به دست می آید نباشد.
[۱۸] طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۹و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۵،مسأله۲۲۴۲.
چون کاری که مدت آن مجهول باشد ،التزام طرفین به آن ممکن نیست واگرهم مدت کمتر باشد،بااصل معامله درتضاد است .
[۱۹] خویی،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح عروة الوثقی ،همان ، ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۵.


۶.۲ - زمان عقد


قرارداد مساقات باید قبل ازروییدن میوه منعقد شده باشد واگر بعد از آن باشد ،تنها درصورتی معامله صحیح است که درختان نیاز به کارهایی مثل آبیاری - که نقش عمده ای درتربیت دارند- داشته باشند وگر نه معامله صحیح نیست .
[۲۰] طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۹و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۵،مسأله۲۲۴۴.


۶.۳ - تعیین سهم


باید در معامله سهم هر کدام به صورت کسر مشاع ،مانندنصف یا ثلث از میوه ها باشد واگر قرار بگذارند که مثلاً۵۰۰ کیلو از میوه ها برای مالک وبقیه برای کارگر باشد معامله باطل است .
[۲۱] طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۵۰و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۵،مسأله۲۲۴۳.
زیراقانون گذار
[۲۲] حر عاملی،محمدبن حسن ؛وسائل الشیعه ،بیروت،انتشارات آل البیت لإحیاء التراث،۱۴۲۴ه ق، چاپ دوم. ج۱۹،ص ۴۴،باب۹،حدیث۲.
این قیدها رالازم دانسته است.
[۲۳] خویی،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح عروة الوثقی ،همان ،ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۶.


۶.۴ - تقسیم کار


اگرطرفین عقد قصد تقسیم امور باغبانی را دارند کارهایی را که باید مالک ویا کارگرانجام دهد مشخص نمایند.
[۲۴] طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۵۱.
چون درصورت عدم تعیین نمی توان هیچ یک را به انجام آن ها الزام کردودرنتیجه معامله باطل است
[۲۵] خویی،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح عروة الوثقی ،همان ،ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۷
.




 
۱. ↑ ابن منظور،لسان العرب؛بیروت،دارصادر،۱۹۹۷میلادی،چاپ اول.ج۳،ص۳۰۶.
۲. ↑ امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،بی جا ،انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد ،بی تا ،چاپ نهم،ص۳۰۵،مسأله ۲۲۳۸
۳. ↑ حر عاملی،محمدبن حسن ؛وسائل الشیعه ،بیروت،انتشارات آل البیت لإحیاء التراث،۱۴۲۴ه ق، چاپ دوم.ج۱۹،ص۴۴.[۱]    
۴. ↑ حر عاملی،محمدبن حسن ؛ وسائل الشیعه، همان. ج۱۹،ص۴۴
۵. ↑ خویی ،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،مقرر: سید محمد تقی خوئی ،قم، مؤسسه احیا آثار الامام الخوئی،۱۴۲۶ه ق،چاپ د.وم ،ج ۳۱از موسوعه ،ص۳۳۱.)
۶. ↑ گروهی ازمحققین؛فرهنگ فقه،قم،مؤسسه دائرﺓ المعارف فقه اسلامی،۱۳۸۴ه ش،چاپ اول،ج۲،ص۱۶۴
۷. ↑ گروهی ازمحققین؛فرهنگ فقه،قم،مؤسسه دائرﺓ المعارف فقه اسلامی،۱۳۸۴ه ش،چاپ اول ، ج۱، ۷۴۴.
۸. ↑ خویی ،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،همان ،ج ۳۱از موسوعه ،ص۳۲۲.
۹. ↑ طیاطبایی یزدی ،سید محمد کا ظم؛العروظ الوثقی ،همان ، ج۵، ص۳۲۲.
۱۰. ↑ خوئی ، سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،همان ،ج۳۱از موسوعه ،ص۳۲۳.
۱۱. ↑ حجر در لغت به معنای منع وجلوگیری می باشد ودرشرع به کسی که نمیتواند در اموالش تصرف کند محجور گفته می شود.محقق حلی ،شرایع الاسلام ؛تهران ،انتشارات استقلال ،۱۴۰۹ه ق،چاپ دوم،ج۲،ص۳۵۱.
۱۲. ↑ طباطبایی یزدی ،سید محمد کاظم؛العروةالوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۸.
۱۳. ↑ خوئی،سیدابوالقاسم؛المبانی فی شرح العروة الوثقی،همان،ج۳۱،ص۳۲۴.
۱۴. ↑ طباطبایی یزدی ،سید محمد کاظم،العروة الوثقی،همان،ج۵،ص۳۴۹وامام خمینی ،سید روح الله؛تحریر الوسیله،قم ،انتشارات اسماعیلیان ، بی تا ،بی چا،خ۱،ص۶۴۲.
۱۵. ↑ خوئی، سید ابوالقاسم؛المبانی فی شرح العروةالوثقی ،همان،ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۴.
۱۶. ↑ امام خمینی ،سید روح الله؛تحریر الوسیله ،ج۱،ص۶۴۲.
۱۷. ↑ طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۹و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۶،مسأله ۲۲۴۵.
۱۸. ↑ طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۹و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۵،مسأله۲۲۴۲.
۱۹. ↑ خویی،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح عروة الوثقی ،همان ، ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۵.
۲۰. ↑ طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۴۹و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۵،مسأله۲۲۴۴.
۲۱. ↑ طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۵۰و امام خمینی ،سیدروح الله؛توضیح المسائل،همان ص۳۰۵،مسأله۲۲۴۳.
۲۲. ↑ حر عاملی،محمدبن حسن ؛وسائل الشیعه ،بیروت،انتشارات آل البیت لإحیاء التراث،۱۴۲۴ه ق، چاپ دوم. ج۱۹،ص ۴۴،باب۹،حدیث۲.
۲۳. ↑ خویی،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح عروة الوثقی ،همان ،ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۶.
۲۴. ↑ طباطبایی یزدی ،سیدمحمد کاظم؛ العروة الوثقی ،همان،ج۵،ص۳۵۱.
۲۵. ↑ خویی،سید ابوالقاسم ؛المبانی فی شرح عروة الوثقی ،همان ،ج۳۱از موسوعه،ص۳۲۷


سایت پژوهه    



جعبه ابزار