معنای حرفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
معنای حرفی، معنای فاقد استقلال ذاتی، می باشد.
معنای حرفی، مقابل
معنای اسمی بوده و عبارت است از معنایی که استقلال ذاتی ندارد؛ یعنی در افاده معنای خود تابع وجود معنای دیگری است و به تنهایی معنای خود را افاده نمیکند، مانند: معنای کلمه «مِن» در جمله «سرت من البصرة» که دلالت «من» بر
معنای ابتدائیت ، بر وجود معنای بصره و سیر متوقف است.
اصولیون معتقدند هر
معنای نسبی که بر ارتباط میان دو
مفهوم مستقل دلالت کند، معنای حرفی است؛ پس معانی
حروف و هیئتها، چه
هیئت جمله ناقصه و چه هیئت
جمله تامه ، از مصادیق
معانی حرفی به شمار میآید.
چون معنای حرفی بر نسبت و ارتباط بین دو مفهوم مستقل دلالت میکند و قوام هر نسبتی به دو طرف آن است، همیشه به طور غیر مستقل لحاظ میشود؛ به خلاف معنای اسمی که میتواند به صورت مستقل لحاظ شود؛ بنابراین، تفاوت معنای اسمی و معنای حرفی همان
استقلالیت و
تبعیت است.
نکته:
معنای حرفی و معنای اسمی همانند
جوهر و
عرض میباشد؛ جوهر قائم به ذات بوده و خود به خود وجود دارد، ولی عرض در غیر حلول میکند و برای غیر است، مانند: جسم و بیاض، که فرق آن دو این است که جسم، خود به خود وجود دارد و قائم به ذات است، اما بیاض اگر بخواهد تحقق پیدا کند باید در جسم شکل بگیرد و
صفت برای جسم باشد و در آن حلول نماید.
معانی حروف .
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «معنای حرفی».