مُقْتَصِد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُقْتَصِد:(وَ مِنْهُم مُّقْتَصِدٌ) «مُقْتَصِد» از مادّه
«إِقتصاد» «
قَصْد»
به معناى ميانهرو مىباشد.
(ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَ مِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ) (سپس اين كتاب آسمانى را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم؛ ولى بعضى از آنان برخود ستم كردند، و بعضى از آنان ميانهرو بودند، و بعضى به اذن خدا در نيكیها از همه پيشى گرفتند، و اين، همان
فضیلت بزرگ است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: از اينكه در آيه شريفه بين سه طايفه ظالم به نفس، مقتصد، و سابق به سوى خيرات، مقابله انداخته، فهميده مىشود كه مراد از ظالم به نفس كسى است كه گناهى به گردن داشته باشد، و اين عنوان شامل هر مسلمانى از اهل قرآن مىشود، چون اهل قرآن است كه عنوان اصطفاء و وارث
قرآن بر او صادق است.
و مراد از مقتصد كه به معناى متوسط است، آن كسى است كه: در وسط راه، و بين طريق واقع است. و مراد از سابق به سوى خيرات به اذن خدا، آن كسى است كه: از دسته اول يعنى ظالم به نفس، و از دسته دوم، يعنى ميانهروها، به درجات قرب نزديکتر است، و اين طايفه به اذن خدا نسبت به آن دو طايفه ديگر، به خاطر فعل خيرات، امامت دارند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُقْتَصِد»، ص۵۴۵.