هرمنوتیک اسکینر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این مقاله حاوی گزارش نشست
اجتهاد و هرمنوتیک اسکینر
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم میباشد.
گروه
فقه سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در تاریخ ۳۱ تیر ماه ۸۸، دومین نشست از سلسله نشست های «
هرمنوتیک و اجتهاد در فقه سیاسی» با عنوان «اجتهاد و هرمنوتیک اسکینر» را برگزار کرد.
در این جلسه که با حضور دانشوران و علاقه مندان برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر
بهروز لک باتوجه به فقه سیاسی، نسبت اجتهاد و هرمنوتیک اسکینر را بررسی کرد.
به گفته وی درباره پیوند هرمنوتیک و اجتهاد تاکنون برخی کارها از جمله مبانی کلامی اجتهاد نوشته
هادوی تهرانی انجام شده که به نوع نسبت اجتهاد و برخی از نحله های هرمنوتیک پرداخته اند، اما در این نوشته و دیگر آثاری که در این باره نوشته شده، به نسبت میان
اجتهاد و هرمنوتیک اسکینر توجهی نشده است.
بهروز لک اشاره کرده که در نحله های هرمنوتیک، برخی «مؤلف محور» (شلایر ماخر) و برخی «متن محور» اند که متن بزرگ تر از
مؤلف است و قابل خوانش های بسیار و برخی دیگر زمینه گرا یا «مفسر محور» که به موقعیت مندی (Situationality) فهم مفسر اشاره دارد و به نسبیت گرایی نزدیک است.
این محقق در ادامه افزود: اما گروه های نئوکلاسیک مباحثی جدید را با رویکردهای مختلف طرح کردهاند و «هرمنوتیک کوینتن اسکینر» به منزله متفکری از دهه های پنجاه و شصت میلادی، ترکیبی از نحله های مؤلف محور، متن محور و مفسرمحور است.
در هرمنوتیک «قصدمحور»، مؤلف هنوز زنده است و مفسر تلاش میکند تا دیدگاه او را کشف کند. در این نحله، مؤلف،
ایده ای را ساخته و در آن تصرف میکند. لذا وی «ضد مبناگرایی» را قبول ندارد. با وجود این، در اندیشه فوکو،
حقیقت مرده است و آنچه هست، برساخته
واقعیت ها است.
وی سپس با اشاره به دوره های چندگانه اجتهاد در
فقه سیاسی شیعه ، به دوره هشتم آن اشاره کرده که میتوان آن را «اجتهاد پویای زمان و مکان» نام نهاد و البته بیشترین تناسب هرمنوتیک اسکینر با همین دوره است.
ایشان سپس با اشاره به کتابی از اسکینر به نام «The Vision of Politics» افزوده است:
جلد اول این کتاب به «روش های خوانش متون» می پردازد، جلد دوم به
ماکیاولی و جلد سوم به هابز و
علم مدنی . کتاب دیگر وی «بنیادهای اندیشه سیاسی» است و در زمینه هرمنوتیک اسکینر، جیمز تولی کتابی به نام «معنا و زمینه» (Meaning and Context) نوشته است.
دکتر
بهروز لک در ادامه، پنج مرحله تشکیل دهنده فرایند تحلیل را پاسخهایی به پنج سوال زیر دانسته است:
یکم. نویسنده در نوشتن
متن درباره دیگر متون موجود که زمینه ایدئولوژیک را شکل میدهند، چه کاری انجام میدهد یا انجام داده است؟
دوم. نویسنده در نوشتن متن درباره کنش سیاسی موجود و مورد بحث که زمینه علمی را شکل میدهد، چه کاری انجام میدهد یا داده است؟
سوم.
ایدئولوژیها چگونه میباید شناسایی شود و تکون،
نقد و تحول آنها چگونه میبایست بررسی و تبیین شود؟ در این مرحله نشان داده میشود که ایدئولوژی ها،
ابدی نیستند.
چهارم. ارتباط ایدئولوژی سیاسی و کنش سیاسی که اشاعه ایدئولوژی های خاصی را به خوبی توضیح میدهد، چیست و این امر چه تأثیری در رفتار سیاسی دارد؟
پنجم. کدام اندیشهها و کنش های سیاسی در ترویج و هنجار مرسوم ساختن (Conventionalizing) تحول ایدئولوژیک نقش دارند؟ در این مرحله سؤال از آن است که کدام اندیشه و کنش، شرایط مسلط بودن را به وجود میآورد.
وی در ادامه اشاره کرده که
اسکینر دو مفهوم کلیدی دارد:
یکی «تصرف» (Manipulation) است. ایدهها از خلأ نمیآیند، بلکه نویسنده آنها را ترکیب و در آنها تصرف میکند و سپس ایده های جدید را به وجود میآورد. «
تصرف »، مفهومی التفاتی است. لذا
امام خمینی (قدس سره الشریف) ترکیب «
جمهوری اسلامی » را به وجود آورد و در آن تصرف کرد.
این بحث جالب توجه است که امام خمینی (قدس سره الشریف) چگونه دارد
ولایت عامه را به
ولایت مطلقه تبدیل میکند. امام خمینی (قدس سره الشریف)، نقش
فقیه را برجسته میکند و «
قانون » و «
مردم » را با توجه به دوران مدرن، وارد میشوند و برساخته ای جدید به وجود میآیند.
نکته دیگر آن است که برای شناسایی دورهها فقط نباید به ایدئولوژی های مسلط توجه کرد. توجه صرف به آنها گمراه کننده است؛ چون موجب آن میگردد که ایدئولوژی غیرمسلط نادیده انگاشته شود.
مفهوم دیگر اسکینر «هنجار مرسوم سازی» (Conventionalizing) است.
وی اشاره کرده است که برای فهم مسائل اجتماع و قدرت باید به چند مرحله و مسئله توجه داشت:
یکم. تأثیر روابط
قدرت را مشاهده میکنیم؛
دوم. همیشه ایدئولوژیهایی که تلفیق خوبی دارند، مسلط نمیشوند؛ شانس های مختلف برای ایدئولوژی های گوناگون همواره وجود دارد.
سوم. تسلط یک
ایده به اختیار خودش نیست؛ زیرا قدرت نوعی روابط اجتماعی است. گاه نیروهای اجتماعی با اقبال خود، چیزی را مسلط میکنند. قدرت های اجتماعی، ناشی از کنش گران اجتماعی اند.
دکتر بهروز لک در ادامه به تناسبات، اشتراکات و افتراقات هرمنوتیک اسکینر و
اجتهاد پرداخته است. وی درباره نقاط اشتراک این دو روش به چند امر اشاره کرده است:
یکم. این نکته اساسی و کلی که پذیرش تحول و متحول بودن در هر دو حضوری جدی دارد، به ویژه آنکه در اجتهاد
شیعی این زمینه باتوجه به «مخطئه» بودن، جایگاهی خاص دارد. در اجتهاد، امکان نوآوری و ارائه دیدگاه نو وجود دارد و مقتضیات زمانی و مکانی لحاظ میگردد.
دوم. در هر دو، سخن از متن است.
سوم. در هر دو روش، موقعیت مندی مورد پذیرش است.
امام خمینی (قدس سره الشریف) با اجتهاد و پذیرش زمان و مکان در آن این بحث را طرح کرد.
وی در ادامه این بحث، برای کاربردی کردن هرمنوتیک اسکینر اشاره کرده که برای فهم متن و نیت مؤلف باید آن را در فضا و زمینه خاص خودش قرار دهیم.
دکتر
بهروز لک افزوده است:
آیت اللّه بروجردی (رحمة الله علیه) بر این باور بود که روایات را باید در فضای زمانی خاص خودش قرار دهیم. آیت اللّه بروجردی (رحمة الله علیه) بر این باور بود که روایات را باید در فضای زمانی خاص خودش فهم کرد. از دیگر سو باید توجه کرد که شیعه در اجتهاد، مبناگراست و این که «
حق » و «ناحق» وجود دارد.
در این اجتهاد خط قرمز وجود دارد. به همین دلیل، این روش از هرمنوتیک اسکینر جدا میشود، آن گونه که ریسک و خطر روش اسکینر،
نسبیت آن است.
وی در پایان درخصوص ظرفیت سازی روش اسکینر برای توانمندسازی
اجتهاد به سه دیدگاه مطرح اشاره کرده که برخی به فهم اصل
دین ، برخی به فهم اجتهاد دیگران و فرایند اجتهاد و برخی دیگر به اجتهادسازی باور دارند.
در ادامه این نشست، حاضران به طرح پرسشها و دغدغه های خود پرداختند و جناب دکتر بهروز لک درباره برخی از آنها توضیحاتی ارائه کرد.
دفتر تبلیغات اسلامی قم، برگرفته از مقاله «هرمنوتیک اسکینر»، شماره۵۹.