• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پنجشیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پَنْجْشیر، رود، دره، شهرستان (ولسوالی) و شهری کهن در استان کاپیسا، واقع در شمال شرقی افغانستان می‌باشد.



پنجشیر در نوشته‌های جغرافی‌دانان و نویسندگان متقدم اسلامی به صورت‌های بَنجَهیر، بَنجَهار، بِنجار و پنجهیر،
[۵] بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، ج۲، ص۵۷۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
[۷] مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
آمده است. ابن بطوطه آن را «بنج‌هیر» نوشته، و افزوده است که «هیر» به معنی کوه است و بنج‌هیر، پنج‌کوه معنی می‌دهد.
[۹] ابن بطوطه، محمد بن عبد الله، تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، ج۱، ص۳۹۱، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.


۱.۱ - علت نام‌گذاری

مردمان بومی درباره نام‌گذاری پنجشیر، باورهای دگرگونه دارند:
۱- برخی‌ گفته‌اند که در روزگار کهن، تاجیک‌ها ۵ سردار داشته‌اند که از دره پنجشیر در برابر دشمنان پاسداری می‌کرده‌اند.
۲- برخی براین باورند که نام پنجشیر، برگرفته از وجود شیرهایی است که دراین دره می‌زیستند،
۳- گاهی‌ وجود شیرماهی در رودخانه را سبب نام‌گذاری پنجشیر دانسته‌اند،
۴- و نیز قرارداشتن آرامگاه ۵ تن از پیشوایان دین در این دره را سبب نام‌گذاری پنجشیر دانسته‌اند.
[۱۰] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۹، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.



رود پنجشیر از کوهستان هندوکش و نزدیکی گذرگاه انجمن سرچشمه می‌گیرد و به سوی جنوب شرقی جریان می‌یابد.
پنجشیر از میان گدارهای باریک با دیواره‌های بلند می‌گذرد و در مسیر خود چندین شاخه دیگر مانند غوربند و پریان دریا را دریافت می‌کند و سپس در حدود ۴۸ کیلومتری شرق کابل به رود کابل می‌پیوندد، پنجشیر از رودهایی دائمی افغانستان است و طول آن به ۳۲۰کم‌ می‌رسد.
[۱۱] Hanifi M J، Historical and Cultural Dictionary of Afghanistan، ج۱، ص۹۵، Metuchen، ۱۹۷۶.
[۱۲] Dupree L، Afghanistan، ج۱، ص۴۲، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.

دره بزرگ پنجشیر که در دامنه جنوبی کوهستان هندوکش قرار گرفته، دارای عرضی باریک و کناره‌های پرشیب و سنگی است، اما گاهی برپهنای آن افزوده می‌شود. رود پرآب پنجشیر که در این دره جاری است، از ذوب شدن برف‌ها و یخچال‌های طبیعی کوه‌های هندوکش مایه می‌گیرد.

۲.۱ - ویژگی طبیعی

طبیعت پنجشیر، آن را به دو بخش پایین دره و بالا دره تقسیم کرده است:
پایین دره از گلب‌هار تا دشت روات کشیده شده است و درحدود ۸۰کم‌ امتداد می‌یابد.
بالای دشت روات، دره باریک، و به تنگه‌ای بدل می‌گردد که حدود ۲۴کم‌ طول دارد و سپس گسترده شده، سرانجام دره پریان را تشکیل می‌دهد که از پایین دره جدا می‌شود.
[۱۳] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۴، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
دره پریان که همان پنجشیر بالاست، ۴۰ کم‌ درازا دارد.
[۱۴] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۶۳، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.


۲.۲ - کشاورزی

در دره پنجشیر زمین کشاورزی چندانی وجود ندارد، ولی دارای درختان میوه بسیار مانند سیب، انار، آلبالو، بادام، گلابی، گیلاس، انگور است و محصولات صیفی نیز در آن به فراوانی به دست می‌آید.
[۱۵] پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ج۱، ص۳۹۶، تهران، ۱۳۷۷ش.

بیشترین فرآورده کشاورزی دره پنجشیر توت و زردآلوست
[۱۶] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۷، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
و بیشترین غذای مردم آن از گندم، جو، ذرت و حبوبات فراهم می‌گردد.
[۱۷] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۶۳، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.


۲.۳ - جایگاه ارتباطی

پنجشیر همواره از جایگاه مهم ارتباطی برخوردار بوده است، چنان که یکی از عوامل پیشرفت و گسترش کابل را، اهمیت ارتباطی آبراه کابل ـ پنجشیر دانسته‌اند. در روزگار کهن راه کاروان‌های باختر هند در امتداد شمال شرقی بستر این آبراه به موازات رودخانه پنجشیر ادامه داشت.
[۱۸] گروتسباخ، اروین، جغرافیای شهری در افغانستان، ترجمه محسن محسنیان، ص۴۶، مشهد، ۱۳۶۸ش.

دره پنجشیر نه تنها گذرگاه کاروان‌های بازرگانی بود، بلکه نیروهای مهاجم نیز از آن می‌گذشتند. آسان‌ترین گردنه‌ای که کوه‌های هندوکش را به پنجشیر می‌پیوست، گردنه خاوک بود که از اندرآب به پنجشیر می‌رسید و این همان راهی است که سربازان اسکندر مقدونی در ۳۲۸ق‌م و سواران تیمور لنگ در ۸۰۰ق/۱۳۹۸م از آن گذشته‌اند.
[۱۹] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.

دره پنجشیر همچنین به عنوان یک جاده مهم شمال ـ جنوب، برای عشایری که زمستان‌ها را در ناحیه لَغمان (لَمغان) ـ جلال‌آباد می‌گذرانیدند و تابستان‌ها را به بدخشان می‌رفتند، گذرگاه مهمی بوده است.
[۲۰] Dupree L، Afghanistan، ج۱، ص۱۲، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.
پس از آن‌که در ۱۳۰۹ش/۱۹۳۰م راه اتومبیل‌رو گردنه خیبر ساخته شد، پنجشیر اهمیت دیرین خود را به عنوان یک راه بازرگانی از دست داد.
[۲۱] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.


۲.۴ - زیستگاه تاجیک‌های فارسی زبان

دره پنجشیر زیستگاه تاجیک‌های فارسی زبان است که از اقوام کهن ایرانی به شمار می‌روند و در افغانستان غالباً فارسیوان نامیده می‌شوند.
[۲۲] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۳، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.

تاجیک‌های پنجشیر دومین گروه بزرگ نژادی را در افغانستان تشکیل می‌دهند.
[۲۳] Gregorian V، The Emergence of Moden Afghanistan، ج۱، ص۳۲-۳۳، Stanford، ۱۹۶۹.
زبان آن‌ها تا حدی همانند گویش خراسانی است.
[۲۴] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.



این شهرستان یکی از شهرستان‌های (ولسوالی‌های) ولایت کاپیساست.
[۲۵] دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص۱۱۱، قم، ۱۳۷۱ش.
[۲۶] لعلی، علیداد، سیری در هزاره‌جات، ج۱، ص۱۰۸، قم، ۱۳۷۲ش.

مرکز ولسوالی پنجشیر شهر گلب‌هار است
[۲۷] کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۶، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
که در غرب رود پنجشیر واقع است و دارای کارخانه بزرگ پارچه‌بافی است.
[۲۸] گروتسباخ، اروین، جغرافیای شهری در افغانستان، ج۱، ص۷۳، ترجمه محسن محسنیان، مشهد، ۱۳۶۸ش.
ولسوالی پنجشیر ۷۰۵ کم‌ ۲ مساحت و ۱۳۷روستا دارد.
[۲۹] دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص۱۱۳، قم، ۱۳۷۱ش.



بسیاری از جغرافی‌نویسان سده‌های نخستین اسلامی و پس از آن، از پنجشیر به عنوان یکی از شهر‌های خراسان آن روزگار یاد کرده‌اند.
[۳۴] یعقوبی، احمد، البلدان، ج۱، ص۵۶، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۳۶] مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.


۴.۱ - سده ۴ قمری

در منابع جغرافیایی سده ۴ق پنجشیر شهری بر فراز کوه، دارای بوستان‌های بسیار و با حدود ۱۰هزار تن جمعیت وصف شده است.
[۳۹] اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، ج۱، ص۱۷۱، ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، مشهد، ۱۳۶۸ش.

یاقوت مردم آن را آمیخته (اقوام گوناگون) دانسته است.

۴.۲ - شهرت کان‌های نقره‌ای

کان‌های نقره پنجشیر از دیرباز مشهور بوده است و برخی از جغرافی‌نویسان سده ۴ق از آن یاد کرده‌اند.
اصطخری نوشته است که نقره‌های پنجشیر به شهر اندرابه (اندرآب) برده می‌شد و در آن‌جا از آن سکه می‌زدند.
مقدسی از کوه نقره (جبل‌الفضة) این شهر یاد کرده و افزوده است که در آنجا، درم (سکه سیمین) بسیار است. این کوه مشرف به شهر و بازار آن بوده است، و به سبب سوراخ‌های بسیاری که کنده بودند، همچون غربالی به نظر می‌رسیده است.
کان‌های نقره پنجشیر، غنی‌ترین کان‌های نقره، در بخش شرقی سرزمین‌های اسلامی به‌شمار می‌آمده است.
[۴۵] بارتولد، و و، ترکستان‌نامه، ج۱، ص۱۷۴، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۲ش.
امروزه در پنجشیر، افزون بر نقره، کان‌های لاجورد، زمرد و نیز سنگ‌های گرانیت و مرمر به فراوانی یافت می‌شوند.
[۴۶] پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ج۱، ص۳۹۴، تهران، ۱۳۷۷ش.
[۴۷] گرومف، بوریس، ارتش سرخ در افغانستان، ج۱، ص۱۱۴، ترجمه عزیز آریانفر، تهران، ۱۳۷۵ش.



پنجشیر از زیستگاه‌های کهن آریاییان به شمار می‌رود. آنان پس از گذشتن از آمودریا، دشت بلخ و گذرگاه‌های هندوکش، در امتداد رودخانه‌های پنجشیر و کابل فرود آمدند.
[۴۸] Ghirshman R، Iran، ج۱، ص۶۳، New York، ۱۹۷۸.


۵.۱ - قبل دوره اسلامی

از این شهر در تاریخ اسطوره‌ای ایرانیان نیز یاد شده،
[۴۹] فردوسی، شاهنامه، ج۲، ص۳۱۷، به کوشش مهدی قریب و محمدعلی بهبودی، تهران، ۱۳۷۳ش.
و شهری متعلق به ایران به‌ شمار رفته است.
[۵۰] عادل، محمدرضا، فرهنگ جامع نام‌های شاهنامه، ج۱، ص۱۲۸، تهران، ۱۳۷۲ش.


۵.۱.۱ - تحت قلمرو هخامنشیان

در زمان پادشاهی داریوش بزرگ (۵۲۲-۴۸۶ق‌م) بخش کوهستانی پنجشیرـ غوربند جزئی از استان ثته‌گوش (Thatagu) (ستگیدیه Sattagydia) در قلمرو هخامنشیان به‌شمار می‌رفت.
[۵۱] Frye R N، The Heritage of Persia، ج۱، ص۴۷، London، ۱۹۶۲.
برخی براین باورند که اسکندر مقدونی، در محل پیوستگی رودهای پنجشیر و غوربند، شهری به‌نام اسکندریه ساخت تا پایگاهی برای حمله سپاهیانش به کوهستانی‌ها باشد.
[۵۲] Dupree L، Afghanistan، ج۱، ص۲۷۸، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.
گویا سپاهیان وی در گذر از پنجشیر و کوه‌های هندوکش، دچارسرما‌ و کمبود آذوقه شده‌اند، ولی سرانجام از آنجا گذشته، وشهر بزرگ بلخ راگشوده‌اند.
[۵۳] Sykes P، A History of Persia، ج۱، ص۲۶۷، London، ۱۹۵۸.


۵.۲ - دوره اسلامی

در دوره اسلامی پنجشیر، چندی در دست سلسله بنی‌بانیجور یا ابوداوودیان (حک‌ ۲۳۲-۳۷۲ق/۸۴۷-۹۸۲م) طخارستان بود
[۵۴] زامباور، معجم‌ الانساب و الاسرات الحاکمة، ج۱، ص۳۰۷، ترجمه زکی محمدحسن و حسن احمد محمود، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
و سکه‌هایی که از سوی آن‌ها در پنجشیر ضرب شده، شناخته شده است.
[۵۵] Miles G C، Numismatics، ج۱، ص۳۷۳، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، London، ۱۹۷۵.


۵.۲.۱ - صفاریان

در ۲۵۶ق/۸۷۰م یعقوب لیث به شرق خراسان تاخت و با پیروزی‌هایی که در هندوکش به دست آورد، دره پنجشیر و کان‌های نقره آن به قلمرو او افزوده شد.
[۵۶] Bosworth C E، The Tāhirids and Ṣaffārids، ج۱، ص۱۱۱، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، Cambridge، ۱۹۷۵.
پنجشیر در دوره صفاریان یکی از مراکز ضرب سکه این دولت بود.
[۵۷] Le Strange G، The Lands of the Eastern Caliphate، ج۱، ص۳۵۰، London، ۱۹۶۶.
نخستین سکه‌های صفاریان به فرمان یعقوب در ۲۵۹-۲۶۱ق در پنجشیر ضرب شد، ولی پس از بازگشت او از نواحی شرقی خراسان، این سرزمین بار دیگر به تصرف ابوداوودیان درآمد.
[۵۸] Bosworth C E، The Tāhirids and Ṣaffārids، ج۱، ص۱۱۱، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، Cambridge، ۱۹۷۵.


۵.۲.۲ - سامانیان

در دوره سامانیان نیز پنجشیر یکی از ضراب‌خانه‌های آن‌ها به‌شمار می‌رفت.
[۵۹] Miles G C، Numismatics، ج۱، ص۳۷۳، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، London، ۱۹۷۵.
تیمورلنگ در یورش خود به سوی کابل، از راه گردنه خاوک وارد دره پنجشیر شد و از آن‌جا به کابل رفت.
[۶۰] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۰۷۹، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.

پنجشیر هنوز جایگاه خود را به عنوان یکی از مهم‌ترین مناطق نظامی افغانستان حفظ کرده، چنان‌که در جنگ‌ها و درگیری‌های سال‌های اخیر نیز نقش مؤثری داشته، و همچنین خاستگان احمدشاه مسعود یکی از برجسته‌ترین فرماندهان مجاهدان افغانی بوده است.
[۶۱] گرومف، بوریس، ارتش سرخ در افغانستان، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۶، ترجمه عزیز آریانفر، تهران، ۱۳۷۵ش.



از بزرگان پنجشیر، می‌توان بنجهیری (پنجهیری، ابوالمظفر مکی‌ بن ‌ابراهیم‌ بن‌ علی‌ الپنجهری) را نام برد که از شعرای پارسی‌گو بوده است.
[۶۳] عوفی، محمد، لباب الالباب، ج۱، ص۴۶، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۶۱ش.



(۱) ابن بطوطه، محمد بن عبد الله، تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۲) ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۹م.
(۳) ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.
(۴) ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، پورت سعید، مکتبة الثقاقة الدینیه.
(۵) اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، مشهد، ۱۳۶۸ش.
(۶) اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.
(۷) بارتولد، و و، ترکستان‌نامه، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۸) بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
(۹) پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۱۰) حدود العالم، به کوشش منوچهر، ستوده، تهران، ۱۳۴۰ش.
(۱۱) مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۱۲) دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، قم، ۱۳۷۱ش.
(۱۳) زامباور، معجم‌ الانساب و الاسرات الحاکمة، ترجمه زکی محمدحسن و حسن احمد محمود، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۱۴) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بن‌ یحییٰ معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۱۵) عادل، محمدرضا، فرهنگ جامع نام‌های شاهنامه، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۱۶) عوفی، محمد، لباب الالباب، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۱۷) فردوسی، شاهنامه، به کوشش مهدی قریب و محمدعلی بهبودی، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۱۸) کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
(۱۹) گروتسباخ، اروین، جغرافیای شهری در افغانستان، ترجمه محسن محسنیان، مشهد، ۱۳۶۸ش.
(۲۰) گرومف، بوریس، ارتش سرخ در افغانستان، ترجمه عزیز آریانفر، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۲۱) لعلی، علیداد، سیری در هزاره‌جات، قم، ۱۳۷۲ش.
(۲۲) مقدسی، محمد، احسن ‌التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۲۳) میرخواند، محمد، روضة الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۲۴) حموی، یاقوت، معجم البلدان.
(۲۵) یعقوبی، احمد، البلدان، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۲۶) Bosworth C E، The Tāhirids and Ṣaffārids، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، Cambridge، ۱۹۷۵.
(۲۷) Dupree L، Afghanistan، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.
(۲۸) Frye R N، The Heritage of Persia، London، ۱۹۶۲.
(۲۹) Ghirshman R، Iran، New York، ۱۹۷۸.
(۳۰) Gregorian V، The Emergence of Moden Afghanistan، Stanford، ۱۹۶۹.
(۳۱) Hanifi M J، Historical and Cultural Dictionary of Afghanistan، Metuchen، ۱۹۷۶.
(۳۲) Le Strange G، The Lands of the Eastern Caliphate، London، ۱۹۶۶.
(۳۳) Miles G C، Numismatics، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، London، ۱۹۷۵.
(۳۴) Sykes P، A History of Persia، London، ۱۹۵۸.


۱. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۲۷۵، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۲. مقدسی، محمد، احسن ‌التقاسیم، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۳. یعقوبی، احمد، البلدان، ج۱، ص۱۱۸.    
۴. ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، ج۱، ص۳۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.    
۵. بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، ج۲، ص۵۷۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
۶. حدود العالم، به کوشش منوچهر، ج۱، ص۱۲۲.    
۷. مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
۸. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۴۹۸.    
۹. ابن بطوطه، محمد بن عبد الله، تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، ج۱، ص۳۹۱، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
۱۰. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۹، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۱۱. Hanifi M J، Historical and Cultural Dictionary of Afghanistan، ج۱، ص۹۵، Metuchen، ۱۹۷۶.
۱۲. Dupree L، Afghanistan، ج۱، ص۴۲، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.
۱۳. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۴، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۱۴. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۶۳، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۱۵. پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ج۱، ص۳۹۶، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۶. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۷، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۱۷. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۶۳، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۱۸. گروتسباخ، اروین، جغرافیای شهری در افغانستان، ترجمه محسن محسنیان، ص۴۶، مشهد، ۱۳۶۸ش.
۱۹. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۲۰. Dupree L، Afghanistan، ج۱، ص۱۲، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.
۲۱. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۲۲. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۳، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۲۳. Gregorian V، The Emergence of Moden Afghanistan، ج۱، ص۳۲-۳۳، Stanford، ۱۹۶۹.
۲۴. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۲۵. دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص۱۱۱، قم، ۱۳۷۱ش.
۲۶. لعلی، علیداد، سیری در هزاره‌جات، ج۱، ص۱۰۸، قم، ۱۳۷۲ش.
۲۷. کارلس، هیو، تاجیک‌های دره پنجشیر جبال هندوکش، ج۱، ص۱۵۶، ترجمه حسن مسعودی، مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱، شم‌ ۴و۵.
۲۸. گروتسباخ، اروین، جغرافیای شهری در افغانستان، ج۱، ص۷۳، ترجمه محسن محسنیان، مشهد، ۱۳۶۸ش.
۲۹. دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص۱۱۳، قم، ۱۳۷۱ش.
۳۰. ابن حوقل، محمد، صورة الارض، ج۲، ص۴۲۸، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۹م.    
۳۱. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۲۷۷-۲۷۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۳۲. حدود العالم، به کوشش منوچهر، ج۱، ص۴۶.    
۳۳. مقدسی، محمد، احسن ‌التقاسیم، ج۱، ص۵۰، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۳۴. یعقوبی، احمد، البلدان، ج۱، ص۵۶، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
۳۵. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۴۸۴، پورت سعید، مکتبة الثقاقة الدینیه.    
۳۶. مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
۳۷. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۲۸۰، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۳۸. ابن حوقل، محمد، صورة الارض، ج۲، ص۴۴۹، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۹م.    
۳۹. اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، ج۱، ص۱۷۱، ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، مشهد، ۱۳۶۸ش.
۴۰. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۴۹۸.    
۴۱. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۴۲. حدود العالم، به کوشش منوچهر، ج۱، ص۷۹.    
۴۳. مقدسی، محمد، احسن ‌التقاسیم، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۴۴. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۲، ص۳۳۴، به کوشش عبدالرحمان بن‌ یحییٰ معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.    
۴۵. بارتولد، و و، ترکستان‌نامه، ج۱، ص۱۷۴، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۲ش.
۴۶. پهلوان، چنگیز، افغانستان عصر مجاهدین و برآمدن طالبان، ج۱، ص۳۹۴، تهران، ۱۳۷۷ش.
۴۷. گرومف، بوریس، ارتش سرخ در افغانستان، ج۱، ص۱۱۴، ترجمه عزیز آریانفر، تهران، ۱۳۷۵ش.
۴۸. Ghirshman R، Iran، ج۱، ص۶۳، New York، ۱۹۷۸.
۴۹. فردوسی، شاهنامه، ج۲، ص۳۱۷، به کوشش مهدی قریب و محمدعلی بهبودی، تهران، ۱۳۷۳ش.
۵۰. عادل، محمدرضا، فرهنگ جامع نام‌های شاهنامه، ج۱، ص۱۲۸، تهران، ۱۳۷۲ش.
۵۱. Frye R N، The Heritage of Persia، ج۱، ص۴۷، London، ۱۹۶۲.
۵۲. Dupree L، Afghanistan، ج۱، ص۲۷۸، Princeton/New Jersey، ۱۹۷۳.
۵۳. Sykes P، A History of Persia، ج۱، ص۲۶۷، London، ۱۹۵۸.
۵۴. زامباور، معجم‌ الانساب و الاسرات الحاکمة، ج۱، ص۳۰۷، ترجمه زکی محمدحسن و حسن احمد محمود، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۵۵. Miles G C، Numismatics، ج۱، ص۳۷۳، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، London، ۱۹۷۵.
۵۶. Bosworth C E، The Tāhirids and Ṣaffārids، ج۱، ص۱۱۱، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، Cambridge، ۱۹۷۵.
۵۷. Le Strange G، The Lands of the Eastern Caliphate، ج۱، ص۳۵۰، London، ۱۹۶۶.
۵۸. Bosworth C E، The Tāhirids and Ṣaffārids، ج۱، ص۱۱۱، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، Cambridge، ۱۹۷۵.
۵۹. Miles G C، Numismatics، ج۱، ص۳۷۳، The Cambridge History of Iran، vol IV، ed R N Frye، London، ۱۹۷۵.
۶۰. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۰۷۹، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
۶۱. گرومف، بوریس، ارتش سرخ در افغانستان، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۶، ترجمه عزیز آریانفر، تهران، ۱۳۷۵ش.
۶۲. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۲، ص۳۳۵، به کوشش عبدالرحمان بن‌ یحییٰ معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.    
۶۳. عوفی، محمد، لباب الالباب، ج۱، ص۴۶، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۶۱ش.
۶۴. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۴۹۹.    



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پنج‌شیر»، شماره۵۵۵۵.    



جعبه ابزار