چرم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چرم،
پوست حیوانات است که با مواد شیمیایی و کارهای فیزیکی از حالت ابتدایی خارج شود و به صورت
ثابت و فاسدنشدنی درآید.
در
متون ادبی، چرم به معنای
پوست آمده است.
معرّب این
واژه به صورت «صَرْم» بهکار رفته است.
واژههای اَدیم،
کَیمُخت/ کیمخته،
ساغری/ صاغری، تیماج و سَختیان/ سِختیان
نیز، با توجه به نوع پوست و چگونگی فراوری آن، برای انواع چرم بهکار میرفته است.
واژههای مرتبط با
وسایل و ابزارهای چرمین (چون
سختک،
کمربند،
انگشتیان،
مشک،
زهکمان و غیره) در متون
پهلوی، نشاندهنده
استفاده گسترده از چرم در
ایران پیش از
اسلام است.
به نوشته
ابن ندیم،
پارسیان باستان از پوست
حیواناتی چون
گاو،
گاومیش و
گوسفند برای
نوشتن بر روی آن استفاده میکردند.
بنابر برخی
روایات،
اوستا را بر دوازده هزار قطعه پوست گاو نگاشته بودند.
پوستْ نوشتههایی که در ۱۳۳۱/۱۹۱۳ در
اورامان کردستان یافته شده و در
موزه بریتانیا نگهداری میشود، نشاندهنده استفاده از پوست برای نگارش، در دوره
اشکانیان است.
استفاده از چرم برای تهیه انواع
پوشاک نیز در ایران باستان رایج بوده است.
مصر از دیگر سرزمینهای دنیای باستان بود که
تولید و استفاده از چرم در آنجا رونق فراوان داشت.
گزارشهایی حاکی از استفاده مردم
جزیرة العرب مقارن
ظهور اسلام، از
پوست دباغی شده در دست است.
به گفته ابن ندیم،
در
خزانه مأمون عباسی پوستی بود که
عبدالمطلب،
جد پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، مطالبات خویش را از یکی از ساکنان
مکه بر آن نوشته بود.
همچنین در
منابع از برخی وسایل شخصی
پیامبر اکرم، چون
کفش و
سجاده و
بالش، که از
پوست و چرم تهیه شده بود،
سخن رفته است
برخی از کفشهای ساده پوستی منسوب به پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم است که در
موزه طوپقاپیسرای ترکیه نگهداری میشود.
برخی
پیمانهای میان پیامبر و قبایل
عرب نیز بر پوست نوشته میشد.
به گفته
بلاذری،
حسابهای
مالیاتی در دوره ساسانی بر
پوست سفید ثبت میشد و
مسلمانان در
عراق، این شیوه را ادامه دادند.
تولید انواع پوست و چرم و نیز
تجارت و
صنایع مرتبط با آن، در دوره عباسی در سراسر قلمرو اسلامی پررونق بود.
انواع
پوستین از پوست حیوانات گوناگون، چون
روباه،
فَنَک (
روباه خالدار)،
سمور و
دَله (
مینک)، تولید میشد.
قبضه شمشیر،
آسترکفش،
لباسهای زمستانی با
آسترهای گرانبهایی از پوست،
افسار و
رکاب و
مشک،
سفرههای چرمین که آسانتر از سفرههای پارچهای
پاک میشد
و
جلدهای چرمی برای
کتابها که به صورت ساده و نیز با طرحهای هندسی و طلاکوب ساخته میشد
برخی از مهمترین کاربردهای چرم در این دوره است.
استفاده فراوان از چرم، گسترش تجارت این کالا را در پی داشت.
گزارشهای بسیاری در باره تجارت پوست و چرم در شهرهای
جهان اسلام در این دوره در دست است.
بازار چرم و
پوست و فعالیتهای مرتبط با آن پس از
حمله مغول نیز رونق داشت.
مکاتبات خواجه رشیدالدین، گواه شهرت برخی شهرها، چون
تبریز و
شیراز، در صنعت چرم در این دوره است.
در دوره
تیموری، از چرم برای تجلید کتابها و ساخت جلدهای ضربی و سوخت، استفاده بسیاری میشد، بهطوری که
هنر سوخت، علاوه بر جلدسازی، به عنوان هنری تزیینی نیز در این دوره اهمیت داشت.
ساخت جلدهای چرمی با انواع طرحهای
اسلیمی و
هندسی در
مصر دوره
ممالیک نیز رایج بود.
گزارشهای جهانگردان از دوره
صفوی نشاندهنده رونق فراوان بازار چرم و فعالیتهای مرتبط با آن در این دوره است.
کمپفر در زمره کارگاههای سلطنتی از
کفشدوزخانه و
پوستیندوزخانه سخن گفته است.
رستمالحکما نیز صاحبمنصبانی چون
سَرّاج باشی،
صحافباشی و
چکمهدوزباشی را، که با چرم سروکار داشتند، جزء ملازمان
دربار برشمرده است.
معروفیت
ساغری ایرانی در این دوره به حدی بود که
شاردن بر آن است که واژه
شاگرن فرانسوی به معنای پوست خالدار، مقتبس از کلمه ساغری است.
بیشتر ساغری در این دوره در تبریز تولید میشد و بهویژه در ساختن
کفش و
چکمه کاربرد فراوان داشت و همه درباریان از این نوع کفشهای ساغری میپوشیدند.
در ۹۸۷/۱۵۷۹، به
مورگان هابلتورن،
رنگرز انگلیسی،
دستور داده شده بود که اسرار ساخت چکمه ساقه بلند را، که ایرانیان با چرم
اسپانیایی مزین به
گلهای خوشرنگ برای درباریان صفوی میدوختند، فراگیرد.
برخی از مناطق دیگر، چون
بغداد،
دیاربکر،
موصل و
اورسا، نیز در این دوره به واسطه
تیماج خود معروف بودند.
صادرات مقادیری از چرم و محصولات چرمی
ایرانی توسط
شرکتهای هندشرقی در این دوره، بهروشنی گواه رونق بازار چرم در
عصر صفوی است.
در دوره
قاجار، انواع چرم به مقدار زیاد در شهرهای
ایران تولید میشد.
همدان در این دوره مرکز مهم تولید نوعی چرم، معروف به «چرم همدانی»، بود که از پوست
گوسفند تهیه میشد
بهطوریکه به نظر جمالزاده
چرمی که در
اروپا «چرم روسی» خوانده میشد، همان چرم همدانی بود.
از جمله کالاهایی که
امیرکبیر در ۱۲۶۷ به
نمایشگاه لندن فرستاد، پوست بود.
بهعلاوه،
صادرات پوست و چرم از اغلب شهرهای ایران به
روسیه و
عثمانی و
هند بسیار رونق داشت.
علاوه بر همدان،
اصفهان و تبریز
نیز در تولید و صادرات چرم سهم زیادی داشتند.
در عین حال،
احکام شرعی حرمت چرمهایی که غیرمسلمانان تولید میکنند،
در این دوره موجب انحصار تجارت برخی چرمهای خارجی در دست ارمنیان شد.
اولین
کارخانه چرمسازی ایران در ۱۳۰۸ ش در
تبریز بنا شد و پس از آن در
همدان،
تهران،
اصفهان و برخی شهرهای دیگر کارخانههایی
تأسیس شد، بهطوری که تا ۱۳۳۷ ش، ۲۲ کارخانه در شهرهای مختلف فعال بود و در ۱۳۵۹ ش محصول چرم ایران به میزان ۱ر۴ میلیون متر مربع چرم رویه و ۰۰۰، ۷۲۷ تن چرم زیره رسید.
امروزه تنها در
آذربایجانشرقی، که قطب صنعتی
ایران در بخش چرم است، سالانه ۰۰۰، ۵۰۰، ۲ جلد چرم در ۲۸۳ واحد چرمسازی تولید میشود.
از ۱۳۶۲ ش، در اطراف بیشتر شهرهایی که از قدیم در تولید چرم فعال بودند، چون تهران و تبریز و
مشهد، شهرکهای صنعتی تولید این کالا با عنوان
چرمشهر راهاندازی شد.
با اینهمه، در ۱۳۸۳ ش
سهم چرمسازان ایرانی در تولید جهانی تنها حدود یک درصد بوده است.
چرم در حال حاضر،
کشورهای اسلامی، چون
سوریه و
لبنان و
مصر و
اردن و
پاکستان، در سطوح گوناگون در صنعت چرم فعالیت دارند.
در مراکش از چرم، علاوه بر تجلید
کتاب و تهیه
لباس، در
صنایع دستی بسیاری استفاده میشود و نقرهکاری و طلاکاری بر روی آن رواج دارد، از جمله در تهیه نوعی
صندل بهنام بابوش که احتمالاً همان پاپوش فارسی باشد.
مالزی نیز از تولیدکنندگان عمده کالاهای چرمی است.
در
افغانستان، اولین کارخانه چرمسازی در ۱۳۸۱ ش تأسیس شد.
(۱) فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۲) ابن حوقل.
(۳) ابن زبیر، کتاب الذخائر و التحف، چاپ محمد حمیداللّه، کویت ۱۹۵۹.
(۴) ابن منظور، لسان العرب.
(۵) ابن ندیم، الفهرست، (تهران).
(۶) محمدتقی احسانی، جلدها و قلمدانهای ایرانی، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۸۲ ش.
(۷) ارداو یرافنامه (ارداویرازنامه)، متن پهلوی، حرفنویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه از فیلیپ ژینیو، ترجمه فارسی از ژاله آموزگار، تهران: معین، ۱۳۸۲ ش.
(۸) اعتمادالسلطنه.
(۹) آدام اولئاریوس، سفرنامه آدام الئاریوس: بخش ایران، ترجمه احمد بهپور، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۰) یوزف ویزه هوفر، ایران باستان: از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۱) ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۲) بلاذری (بیروت).
(۱۳) کریستین پرایس، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۴) یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۱۵) کتایون تقیزادگان، «چرمشهر تهران: شهری بر پهنه دشت ورامین»، بازار چرم و کفش، ش ۴۵ (خرداد ۱۳۸۳).
(۱۶) محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، یا، اوضاع
اقتصادی ایران،
برلین ۱۳۳۵، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۷) علی جناب اصفهانی، الاصفهان، به کوشش عباس نصر، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
(۱۸) حدودالعالم.
(۱۹) یحیی ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران: از کورش تا پهلوی، تهران۱۳۵۰ ش.
(۲۰) محمدهاشم رستمالحکما، رستمالتواریخ، چاپ محمد مشیری، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۲۱) رشیدالدین فضلاللّه، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمدشفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
(۲۲) جرجی زیدان، تاریخالتمدن الاسلامی، مصر ۱۹۱۴.
(۲۳) گارسیا دسیلوا ای فیگروآ، سفرنامه دن گارسیادسیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۴) ادّیشیر، کتاب الالفاظ الفارسیه المعرّبه، بیروت ۱۹۰۸.
(۲۵) هلال بن محسن صابی، الوزراء، او، تحفه الامراء فی تاریخ الوزراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، قاهره ۱۹۵۸.
(۲۶) جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان: از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، تهران ۱۳۴۳ ش.
(۲۷) ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش.
(۲۸) محمد بن مسعود کازرونی، نهایه المسؤول فی روایه الرسول، ترجمه و انشای عبدالسلام بن علی ابرقوهی، چاپ محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۲۹) انگلبرت کمپفر، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۳۰) مقدسی.
(۳۱) منظومه درخت آسوریگ، متن پهلوی، آوانوشت، ترجمه فارسی، فهرست واژهها و یادداشتها از ماهیارنوابی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ ش.
(۳۲) جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولدآلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی.
(۳۳) ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، جامع الشتات، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۳۴) ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو علوی،
برلین ۱۳۴۱، چاپ افست تهران.
(۳۵) نامه تنسربه گشنسپ، چاپ مجتبی مینوی، تهران: خوارزمی، ۱۳۵۴ ش.
(۳۶) الیاس بن یوسف نظامی، هفت پیکر، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۱۵ ش.
(۳۷) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ ـ۱۹۹۰.
(۳۸) بازار چرم و کفش، ش ۳۳ (فروردین ۱۳۸۲).
(۳۹) بازار چرم و کفش، ش ۳۴ (اردیبهشت ۱۳۸۲).
(۴۰) بازار چرم و کفش، ش ۴۸ (مهر ۱۳۸۳).
(۴۱) بازار چرم و کفش، ش ۵۰ (آذر ۱۳۸۳).
(۴۲) بازار چرم و کفش، ش ۵۱ (دی ۱۳۸۳).
(۴۳) بازار چرم و کفش، ش ۵۲ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چرم»، شماره۵۴۳۲.