• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یا (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: یا (مفردات‌قرآن).


یا: (يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي)
یا: از حروف نداست. هرگاه منادا مفرد باشد (معرفه يا نكره مقصوده) در اين صورت به همان وجهى كه قبل از منادا شدن مرفوع بوده است، مبنى بر رفع مى‌شود.



به موردی از کاربرد یا در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - یا (آیه ۴۳ سوره آل عمران)

(يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ)
(اى مریم! به شكرانه اين نعمت براى پروردگار خود، خضوع كن و سجده به جا آور و با رکوع كنندگان، ركوع كن.)

۱.۱.۱ - یا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه قنوت كه فعل امر اقنتى مشتق از آن است به طورى كه گفته‌اند به معناى ملازم طاعت بودن توأم با خضوع است و سجده معنايى معروف دارد و ركوع به معناى منحنى شدن و يا مطلق اظهار ذلت است.
در اين آيه خداى تعالى مريم را ندا داده و چون ندا مستلزم توجه شخص ندا شده به سوى ندا كننده است، قهرا هر جا كلمه ندا تكرار شود به منزله اين است كه به شخص ندا شده بفهماند من براى تو چند خبر دارم، خوب به آن اخبار گوش بده و در آیات مورد بحث مى‌فهماند ما دو خبر برايت آورده‌ايم: يكى اينكه خداى تعالى تو را با مقام و منزلتى كه نزد او دارى گرامى داشته و دوم وظيفه عبوديتى است كه تو بايد ملازم آن باشى، تا تلافى آن مقام و منزلت بوده باشد، پس اين دستور در عين اينكه دستور به ايفاى وظيفه عبودى است، دستور به اداى شكر آن مقام و منزلت نيز هست.

۱.۲ - یا (آیه ۶ سوره انفطار)

(يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ)
(اى انسان! چه چيز تو رادر برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته است؟!)

۱.۱.۱ - یا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين آيه شريفه انسان را مورد عتاب قرار داده، سرزنش مى‌كند و منظور از اين انسان، افرادى هستند كه منکر روز جزايند.

۱.۳ - یا (آیه ۲۷ سوره فجر)

(يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ)
(تو اى نفس مطمئن!)

۱.۱.۱ - یا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: آنچه از سياق آيه يعنى مقابل قرار گرفتن اين نفس با اوصافى كه براى آن ذكر شده با انسانى كه قبل از اين آيه مورد سخن بود و اوصافش از جمله دلبستگى‌اش به دنیا و طغيان و فساد و كفرانش و سوء عاقبتش ذكر مى‌شد استفاده مى‌شود اين است كه نفس مطمئنه، نفسى است كه با علاقمندى و ياد پروردگارش سكونت يافته بدانچه او راضى است رضايت مى‌دهد و در نتيجه خود را بنده‌اى مى‌بيند كه مالک هيچ خير و شرى و نفع و ضررى براى خود نيست و نيز دنيا را يک زندگى مجازى و داشتن و نداشتن و نفع و ضرر آن را امتحانى الهى مى‌داند و در نتيجه اگر غرق در نعمت دنيايى شود، به طغيان و گسترش دادن به فساد و به علو و استكبار، وادار نمى‌شود و اگر دچار فقر و فقدان گردد اين تهى دستى و ناملايمات او را به کفر و ترک شكر وانمى‌دارد، بلكه هم چنان در عبوديت پاى‌برجا است و از صراط مستقیم منحرف نمى‌شود، نه به افراط و نه به تفريط.

۱.۴ - یا (آیه ۱۶ سوره زمر)

(لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَ مِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ)
(براى آنان از بالاى سرشان سايبان‌هايى از آتش و در زير پايشان نيز طبقاتى از آتش است؛ اين چيزى است كه خداوند با آن بندگانش را مى‌ترساند. اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهيزيد.)

۱.۱.۱ - یا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان،

۱.۵ - یا (آیه ۵۶ سوره زمر)

(أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَ إِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ)
(اين دستورها براى آن است كه مبادا كسى روز قیامت بگويد: «افسوس بر من از كوتاهى‌هايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخره‌كنندگان آيات او بودم!»)

۱.۱.۱ - یا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در مجمع البيان گفته: كلمه تفريط به معناى اهمال كارى در عملى است كه بايد فورا به آن اقدام نمود، تا جايى كه وقتش فوت شود. و نيز در معناى كلمه يا حسرتا گفته: تحسر به معناى غم خوردن از چيزى است كه وقتش فوت شده باشد، به خاطر انحسار (متضرر شدن) آدمى به صورتى كه ديگر تداركش ممكن نباشد. و راغب در معناى كلمه جنب گفته در اصل به معناى عضو (پهلو) بوده، سپس به طور استعاره در سمت آن عضو استعمال كرده‌اند، چون عادتشان در ساير اعضاء نيز بر اين بوده كه نام آن را در سمت آن به نحو استعاره استعمال مى‌كردند. مانند راست و چپ‌ و بنا بر اين جنب اللَّه كه به معناى جانب و ناحيه خدا است عبارت است از چيزهايى كه بر عبد واجب است با خداى خود معامله نموده از سوى خود به سوى خدا روانه كند و مصداق آن اين است كه تنها او را عبادت كند و از نافرمانى او اجتناب ورزد. و تفريط در جنب خدا به معناى كوتاهى در آن است.

۱.۶ - یا (آیه ۸۴ سوره یوسف)

(وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ)
(و از آن‌ها روى‌برگرداند و گفت: «وا اسفا بر يوسف!» و چشمان او از اندوه سفيد شد؛ امّا خشم خود را فرو مى‌برد و هرگز كفران و بى‌تابى نمى‌كرد.)

۱.۱.۱ - یا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب در مفردات گفته: كلمه اسف به معناى اندوه توأم با غضب است و گاهى در تک تک آن دو نيز استعمال مى‌شود و حقیقت اسف، عبارتست از فوران خون قلب و شدت اشتهاى به انتقام، و اين حالت اگر در برابر شخص ضعيف‌تر و پايين دست آدمى باشد غضب ناميده مى‌شود و اگر در برابر ما فوق باشد حالت گرفتگى و اندوه دست مى‌دهد.

۱.۶.۲ - یا در تفسیر نمونه

مانند آيه مورد بحث كه مى‌فرمايد:
(يٰا مَرْيَمُ‌...)
در اسم منقوص، مانند «يا موسى» مرفوع به ضمّۀ مقدّر است و نيز بايد دانست كه حرف ندا با الف و لام تعريف جمع نمى‌شود و هرگاه اسمى كه معرّف به الف و لام باشد، به خواهند منادا قرار دهند، اگر مذكر باشد «اىّ‌» پيش از آن مى‌آورند و اگر مؤنث باشد «ايّة» و هاء تنبيه يا اسم اشاره به آن مى‌افزايند، مانند:
(يٰا أَيُّهَا اَلْإِنْسٰانُ‌...)
و در مؤنث:
(يٰا أَيَّتُهَا اَلنَّفْسُ اَلْمُطْمَئِنَّةُ‌...) )
امّا اگر منادا لفظ «اللّه» باشد جمع آن با «يا» جايز است، گفته مى‌شود: يا اللّه و در اين مورد گاهى حرف ندا حذف مى‌شود و به جاى آن ميم مشدّدى به آخرش درمى‌آورند،
مانند:
(قُلِ اَللّٰهُمَّ‌...)
هرگاه منادا، مضاف يا اسم علم يا ايّه باشد، در اين صورت حرف ندا حذف مى‌شود، مانند:
(رَبَّنٰا آمَنّٰا...)
و نيز:
يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هٰذٰا...
و نيز:
(سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ اَلثَّقَلاٰنِ‌)
«به زودى به حساب شما مى‌پردازيم، اى دو گروه انس و جن»
اگر منادا، مضاف به ياء متكلم باشد، هرگاه اسمى باشد كه حرف آخرش صحيح است، غالبا ياء متكلم حذف مى‌شود و كسره‌اى كه پيش از آن بود، باقى مى‌ماند، مانند:
(... يٰا عِبٰادِ...)
اگرچه ابقا هم جايز است كه در اين صورت مى‌توان كسره را بدل به فتحه و ياء را بدل به الف كرد و يا با فتحه خواند، مانند:
(يٰا حَسْرَتىٰ‌...)
و نيز
(... يٰا أَسَفىٰ عَلىٰ يُوسُفَ‌...)

۱. آل عمران/سوره۳، آیه۴۳.    
۲. انفطار/سوره۸۲، آیه۶.    
۳. فجر/سوره۸۹، آیه۲۷.    
۴. زمر/سوره۳۹، آیه۱۶.    
۵. زمر/سوره۳۹، آیه۵۶.    
۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۴.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۹۵.    
۸. آل عمران/سوره۳، آیه۴۳.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۹۶.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۸۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۶۶.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۴۶.    
۱۴. انفطار/سوره۸۲، آیه۶.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۷.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۶۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۲۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۵۱.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۸۲.    
۲۰. فجر/سوره۸۹، آیه۲۷.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۹۴.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۷۷.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۸۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۸۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۴۲.    
۲۶. زمر/سوره۳۹، آیه۱۶.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۶۰.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۵۹.    
۲۹. الشیخ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۶۹.    
۳۰. زمر/سوره۳۹، آیه۵۶.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۶۴.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۲۸.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۸۲.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۰۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۸۷.    
۳۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۴.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۵.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۱۷.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۳۲.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۸۰.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۴.    
۴۲. انفطار/سوره۸۲، آیه۶.    
۴۳. فجر/سوره۸۹، آیه۲۷.    
۴۴. آل عمران/سوره۳، آیه۲۶.    
۴۵. آل عمران/سوره۳، آیه۵۳.    
۴۶. رحمن/سوره۵۵، آیه۳۱.    
۴۷. زمر/سوره۳۹، آیه۱۶.    
۴۸. زمر/سوره۳۹، آیه۵۶.    
۴۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۴.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تابعین»، ج۴، ص۷۵۳.    






جعبه ابزار