• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اببللل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عدالت بین فرزندان
از جمله تأکیدات رسول‌خدا(ص) به والدین رعایت عدالت میان فرزندان بخصوص در زمان دادن هدایاست. عدالت‌ورزی نسبت به فرزندان می‌تواند آثار تربیتی بسیار مهمی را به همراه داشته باشد. نقل است که روزی پیامبر(ص) با یارانش سخن می‌گفت کودکی وارد شد و در گوشه‌ای از مسجد نزد پدرش رفت پدر دستی بر سر کودک کشید و وی را بر زانوی راست خود نشاند اندکی بعد، دختر او آمد و رفت تا این که به پدر رسید؛ آن مرد بر سر او نیز دست کشید؛ اما وی را روی زمین نشانید. پیامبر(ص) که شاهد این ماجرا بود او را خطاب قرار داده فرمودند:«چرا او را بر زانوی دیگر ننشاندی؟» آن مرد دختر خود را نیز بر زانوی دیگر نشاند آن‌گاه رسول‌خدا(ص) فرمودند: «هم‌اکنون عدالت ورزیدی.»[۱]    
هم‌چنین روایت شده که زنی به همراه دو کودکش نزد عایشه همسر رسول‌خدا(ص)رفته بود؛ عایشه به رسم مهمان‌نوازی سه خرما نزد آن زن گذاشت آن زن خرماها را گرفته به هر یک از آن بچه‌ها یک خرما داد و سپس خرمای سوم را نیز نصف کرده به هر یک از آنان نیمی از آن داد. بعد از رفتن این زن،پیامبر(ص) وارد خانه شدند؛ عایشه ماجرای پیش آمده را تعریف کرد پیامبر(ص) فرمود: «چیز عجیبی نیست که خداوند بخاطر لطف این زن به فرزندانش، او را مورد رحمتش قرار دهد.»[۲]    

خشونت در تربیت کودک
پیامبر خدا(ص) مسلمانان را از خشونت در تربیت کودکان، بر حذر داشته، آن را نهی می‌فرمودند. در سیره آن بزرگوار(ص) نیز آمده که هیچ‌گاه کسی را با دست خویش نزد مگر آن هنگام که در حال جهاد در راه خدا بود.[۳]    
از امام صادق(ع) روایت شده که رسول‌اکرم(ص) فرمودند: «خدا رحمت کند کسی را که به فرمانبری از خدا یاری کند. پرسیدند چگونه او را به فرمانبری یاری‌کند؟ فرمود آن‌چه را در توانش بوده بپذیرد و از آن‌چه در توانش نیست بگذرد و او را به آن‌چه که نمی‌تواند وا ندارد و بر او سخت نگیرد؛ چرا که میان او و ورود در قلمروی از قلمروهای کفر چیزی جز این نیست که وارد نافرمانی [۴]     و یا بریدن ارتباط خویشاوندی شود.»[۵]    
ابن حنبل نیز با سلسله سندش از عمری ابورافع بن عمرو غفاری روایت کرده که می‌گفت: «من کودک بودم که به درخت خرمای انصار سنگ می‌پراندم، پیامبر(ص) که آمد به ایشان گفتند: در این‌جا کودکی هست که به درخت خرمای ما سنگ می‌زند پس مرا نزد پیامبر(ص) بردند؛ ایشان به من فرمودند: ای پسر چرا به درخت خرما سنگ می‌اندازی؟ گفتم:سنگ می‌زنم تا از آن‌ بخورم فرمود: به درخت سنگ نینداز و هر چه پایین آن ریخت بخور، سپس دست بر سر من کشید و دعا کرد ...».[۶]    

وفای به عهد
وفای به عهد نیز از جمله اموری بود که رسول‌خدا(ص) بر آن پیوسته تأکید می‌ورزیدند، بخصوص عهدی که والدین با فرزندشان بسته‌اند. هر چند خلف وعده نهی عام دارد؛ ولی درباره کودک به جهت شرایط سنی و تربیتی خاصی که دارد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده، تأثیر پایدار و عمیق بر شخصیت وی می‌گذارد به گونه‌ای که بعدها اصلاح آن غیر ممکن یا بسیار مشکل خواهد بود.
از پیامبر(ص) نقل است که فرمودند: «کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هر گاه چیزی به آن‌ها وعده داده‌اید بدان وفا کنید زیرا آنان باوری جز این ندارند که شما روزی آنها را می‌دهید.»[۷]    
عبدالله بن عامر نقل کرده که «پیامبر(ص) به خانه ما آمد و من در حالی که کودکی خردسال بودم رفتم تا بازی کنم. مادرم به من گفت: عبدالله بیا چیزی به تو بدهم. پیامبر(ص) فرمود: چه می‌خواهی به او بدهی؟ گفت: می‌خواهم به او خرما بدهم. پیامبر(ص) فرمود: آگاه باش که اگر چنین نکنی برای تو دروغی نوشته می‌شود.»[۸]    

توجه به روحیات کودکان
امروزه تفاوت‌های شخصیتی و روحیات متفاوت دختران و پسران نسبت به هم بر کسی پوشیده نیست؛ دختران لطیف‌تر و از احساسات قویتری نسبت به پسران برخوردارند، در حالیکه پسران منطقی‌تر و خشن‌تر و آینده‌نگرترند.
پیامبر(ص) با توجه به این مسأله(تفاوت‌های فردی دختران و پسران نسبت به هم) نسبت به فرزندان دختر، حس محبت و دلسوزی بیشتری نسبت به پسران داشتند. ایشان دختران را دلسوز و مددکار و با برکت و اهل نظافت و پاکیزگی معرفی کرده [۹]     فرمودند: «هر کس دختری داشته باشد خداوند آن دختر را پوششی برایش از دوزخ قرار می‌دهد و هر کس دو دختر داشته باشد به خاطر آنان وارد بهشت می‌شود و هر کس سه دختر داشته باشد یا مانند آن خواهر داشته باشد جهاد و صدقه [۱۰]     از او برداشته می‌شود.»[۱۱]    
ایشان به پدران توصیه می‌کردند که در دادن اشیاء خریداری شده به فرزندان، دختران را از پسران مقدم بدارند و می‌فرمودند: «هر کس وارد بازار شود و چیزی بخرد و آن را برای خانواده‌اش ببرد مانند کسی است که صدقه‌ای را برای گروهی نیازمند می‌برد و باید پیش از پسران از دختران آغاز کند؛ چرا که هر کس دختری را شاد کند گویا برده‌ای از فرزندان اسماعیل(ع) را آزاد کرده است و هر کس چشم پسری را روشن کند گویا از ترس خداوند گریسته است و هر کس از ترس خداوند بگرید خداوند او را وارد بهشت‌های پر نعمت می‌سازد.»[۱۲]    

تربیت جنسی
غریزه جنسی کودک از ۶یا ۷ سالگی شروع به بیدار شدن می‌نماید، از این‌روی برای جلوگیری از انحرافات احتمالی و تربیت صحیح جنسی باید پیشگیری‌هایی را اعمال نمود از ویژگی‌های دیدگاه اسلام این است که علاوه بر سلامت جنسی به عفت جنسی نیز می‌اندیشید و تدابیری را برای عفت جنسی را ارایه می‌دهد.

تدابیر لازم برای عفت جنسی [۱۳]    
۱-پنهان بودن روابط زناشویی والدین:
آگاهی فرزندان از روابط زناشویی والدین از عوامل بسیار تأثیرگذار در انحراف جنسی است از دیدگاه احادیث این عامل تأثیر تقریباً حتمی و غیر قابل انکاری دارد و برای جلوگیری از آن دو راهکار اندیشیده شده‌ است: یکی اجازه خواستن کودک برای ورود به خلوت والدین و دیگری انجام گرفتن روابط زناشویی در خارج از محل حضور کودک. پیامبر(ص) فرمودند: «سوگند به کسی که جانم به دست اوست اگر کسی با همسرش درآمیزد و در اتاق کودکی بیدار باشد که آنان را ببیند و سخن گفتن و صدای نفس آنان را بشنود هرگز رستگار نمی‌شود؛ اگر پسر باشد مردی زنا کار و اگر دختر باشد زنی زناکار می‌گردد.»[۱۴]    

۲-پوشاندن عورت کودکان:
چه کودک عورت دیگران را ببینید و چه دیگران عورت وی را ببینند قبح این کار را از میان می‌برد و موجب بی‌مبالانی و بی‌پروایی می‌گردد و هرزگی را نهادینه می‌کند از این‌رو پیامبر‌اکرم(ص) آن را روا نمی‌شمردند و از آن نهی می‌کردند می‌فرمودند: «برای پدر و مادر روا نیست که به شرمگاه فرزند نگاه کنند و برای فرزند روا نیست که به شرمگاه پدر و مادر نگاه کنند.»[۱۵]     روایت شده که ایشان در میان جمعی کودکی را دیدند که عورتش پیدا بود فرمود: «عورتش را بپوشانید؛ چرا که حرمت عورت کودک همانند عورت بزرگسال است...»[۱۶]    

۳-نبوسیدن کودک توسط نامحرم:
اثر منفی بوسیده شدن کودک توسط نامحرم پوشیده نیست. ارتباط بوسه‌ای نامحرم با کودک در روح او نقش می‌بندد و در آینده روابط با نامحرم را تسهیل می‌کند و حفظ عفاف را با مشکل روبرو می‌سازد.[۱۷]     از این‌رو نامحرمان به نبوسیدن کودکان توصیه شده‌اند. رسول‌خدا(ص) در این باره فرمودند: «دختر چون شش ساله شد. او را نبوسید و پسر نیز چون از هفت سالگی گذشت زن او را نبوسد.»[۱۸]    

۴-جدا سازی بستر کودکان:
یکی بودن بستر کودکانی که به سن تمییز رسیدند ممکن است به تحریک جنسی زود هنگام و بلوغ زودرس منجر شود. یکی از تدبیرهای دین برای جلوگیری از این آسیب جداسازی بستر کودکان از یکدیگر است. پیامبر می‌فرمودند: «هر گاه کودکانتان به هفت سالگی رسیدند بسترهایشان را جدا کنید.»[۱۹]    

توجه به بازی و سرگرمی کودکان
بازی برای کودک جدی‌ترین موضوع حیات و بستر رشد و تکامل اوست. دوران بازی کودک دوران شکوفایی استعدادهای او از طریق بازی است از این‌رو توصیه شده به کودکان خود اجازه بازی بدهید؛ چرا که «عرامة الصبی فی صغره زیادة فی عقله فی کبره»
بازی‌گوشی کودک در کودکی مایه فزونی عقلش در بزرگسالی است.[۲۰]    
این امر حاکی از نقش اساسی بازی در رشد و تعالی شخصیتی کودک است. رسول‌خدا(ص) نیز خود به مکرر کودکان را به بازی می‌گرفتند و گاه در بازی‌هایشان مشارکت می‌کردند.[۲۱]    
پیامبراکرم(ص) علاوه بر بازی کودکان به سرگرمی و اوقات فراغت فرزندان نیز تأکید می‌ورزیدند و می‌فرمودند: «به پسرانتان شنا و تیراندازی و به دخترانتان ریسندگی بیاموزید.»[۲۲]    

آموزش و تعلیم فرائض دینی به کودکان
از دیگر اموری که رسول‌خدا(ص) در امر تربیت کودکان بدان اشاره کرده‌اند آموزش فرائض و شعائر دینی است ایشان(ص) می‌فرمودند: «هرگاه کودکانتان زبان باز کردند کلمه لااله‌الاالله را به آنان بیاموزید و هرگاه دندان [۲۳]     آنها افتاد آنان را به نماز امر کنید.»[۲۴]     وقتی از ایشان پرسیده شد کودک چه هنگام باید نماز بخواند؟ فرمودند: «هرگاه دست راستش را از دست چپش شناخت او را به نماز وا دارید.»[۲۵]    
روایت شده که ایشان به کودکانی که در کنارش بودند نگاهی کردند و فرمودند: «وای به حال فرزندان آخرالزمان از پدرانشان گفتند: یا رسول‌الله(ص) از دست پدران مشرکشان فرمودند: نه از پدران مؤمنی که فرزندان‌شان را چیزی از فرائض نمی‌آموزند و هرگاه فرزندان‌شان چیزی از فرائض و امور دینی بیاموزند از عمل به آن منع‌شان می‌کنند و برای‌شان به مقدار کمی از دنیا راضی می‌شوند پس من از آنها پدران     بیزارم و آنان از من بیزارند.»[۲۷]    


[۲۸]     ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبراعظم(ص)، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۶ش، چاپ اول،ج۷، ص۳۰۸.
[۲۹]     ذهبی؛ سیر اعلام النبلاء، تخریج شعیب الار نؤوط، تحقیق مأمون الطاغرجی، بیروت، الرساله،چاپ نهم، ۱۹۹۳،ج۴، ص۵۳۶.
[۳۰]     ترمذی، ابو عیسی؛ الشمائل المحمدیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ص۱۹۷.
[۳۱]     کلینی؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۵۰ و التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش،ج۸، ص۱۱۳ و شیخ صدوق؛ امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۸.
[۳۲]     ابن حنبل؛ مسند، بیروت، دارصادر،ج۵، ص۳۱ و بیهقی؛ السنن الکبری، دارالفکر،ج۱۰، ص۲.
[۳۳]     اصول کافی، پیشین،ج۶، ص۴۹ و شیخ صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین،ج۳، ص۴۸۳.
[۳۴]     السنن الکبری، پیشین، ج۱۰، ص۱۹۸ و سیوطی، جلال الدین؛ الدار المنثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴،ج۳، ص۲۹۱.
[۳۵]     طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۲۱۹ و محدث نوری؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸،ج۱۵، ص۱۱۶.
[۳۶]     همان.
[۳۷]     امالی صدوق، پیشین، ص۲۷۷ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۱ و عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی،ج۲۱، ص۵۱۴.
[۳۸]     ری شهری و همکاران، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۶، ج۷، ص۲۸۸- ۲۹۵.
[۳۹]     اصول کافی، پیشین،ج۵، ص۵۰۰ و وسائل الشیعه، پیشین،ج۲۰، ص۱۳۳.
.[۴۰]     اصول کافی، پیشین،ج۵، ص۵۰۳ و وسائل الشیعه، پیشین،ج۲، ص۵۶.
[۴۱]     سیوطی، جلال الدین؛ جامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱،ج۲،ص۲۰۰ و المتقی الهندی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، بیروت، مؤسسه الرسالة،ج۷، ص۳۳۰.
[۴۲]     حکمت نامه پیامبر(ص)(فارسی)، پیشین، ص۲۹۴.
[۴۳]     من لا یحضره الفقیه، پیشین،ج۳، ص۴۴۷ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۳.
[۴۴]     کنز العمال، پیشین،ج۱۶، ص۴۴۱.
[۴۵]     اصول کافی، پیشین،ج۶، ص۵۱.
[۴۶]     کنز العمال، پیشین، ج۷، ص۱۴۰ و جامع الصغیر، پیشین، ج۲، ص۳۹۶ و مستدرک الوسائل، پیشین، ج۱۴، ص۸۱ و ... .
[۴۷]     نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش، ص۵۶۷.
.[۴۸]     کنزالعمال، پیشین،ج۱۶، ص۴۴۰ .
[۴۹]     همان.
.[۵۰]     شعیری، تاج الدین؛ جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۶ و مستدرک الوسائل، پیشین،ج۱۵، ص۱۶۴ .



جعبه ابزار