ابدال چاشتی(2) خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبْدالِ چِشْتی، خواجه ابواحمد (۲۶۰-۳۵۵ق/۸۷۴-۹۶۶م)، از مشایخ بزرگ
سلسلۀ چشتیه در سدههای (۳ و ۴ق) است.
لقب او قدوهالدین بود و از
سادات حسنی بهشمار میآمد و نسبت سیادت او با هفت واسطه به حضرت
امام حسن علیهالسلام میرسد.
ظاهراً چون وی در
طریقت به مرتبۀ ابدالی رسیده بود، او را ابدال چشتی نامیدهاند.
پدر او سلطان فرسنانه امیر چشت، یکی از قراء هرات، بود و شیخ ابواسحاق شامی که از اقطاب
سلسلۀ ادهمیّه بود ولادت قریبالوقوع خواجه ابواحمد را به عمۀ او که زنی صالحه بود بشارت داده و از او خواسته بود که همسر برادر خود را تا هنگام
وضع حمل از خوردن غذای
حرام یا شبههآلود محافظت کند. یکبار شیخ ابواسحاق، خواجه ابواحمد را در دوران کودکی دیده و گفته بود که از این کودک خاندانی بزرگ پدید خواهد آمد.
ابواحمد در ۷ سالگی در مجلس
سماع شیخ ابواسحاق حاضر شد و در ۱۳ سالگی خلوت گزید و به مجاهده و
ریاضت مشغول شد.
در ۲۰ سالگی هنگامی که با
پدر به قصد
شکار به سوی
کوه رفته بود، از همراهان جدا افتاد و ناگاه در میان کوه ۴۰ تن از رجال اللـه را بر سر سنگی ایستاده دید که شیخ ابواسحاق شامی نیز در میان آنان بود؛
پس از ۸ سال ریاضت سخت، از دست شیخ ابواسحاق شامی
خرقۀ خلافت دریافت کرد.
تذکرهنویسان به او کراماتی نسبت دادهاند.
وی به
سماع توجه خاص داشت و به سبب تشکیل محافل سماع یکبار علمای ظاهر او را برای محاجه به بارگاه امیر نصیر که
دایی او نیز بود کشاندند.
نسبت خرقۀ او را به صورتهای مختلف نقل کردهاند. برخی این نسبت را از طریق شیخ اسحاق شامی،
علوی دینوری ،
هبیرۀ بصری ،
حذیقۀ مرعشی و
ابراهیم ادهم به حضرت
امام محمدباقر علیه السلام
و بعضی دیگر
سلسلۀ ارشاد او را از دو طریق مختلف به وسیلۀ ابراهیم ادهم و
فضیل عیاض و
حبیب اعجمی یا
عبدالواحدبن زید و
حسن بصریبه حضرت امیرالمؤمنین
علی علیهالسلام رساندهاند.
(۱) احمدعلی مولوی، قصر عارفان، به کوشش محمد باقر، لاهور، ۱۹۶۵م.
(۲) عبدالرحمن جامی، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۳) شاه الهدایه بن شیخ عبدالرحیم چشتی، سیرالاقطاب، لکهنو، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۴) غلام سرور مولوی، خزینه الاصفیا، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
(۵) محمدقاسم فرشته، تاریخ، کانپور، ۱۲۹۰ق.
(۶) محمد معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹-۱۳۴۵ش.
دانشنامه بزرگ اسلام،مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابدال چاشتی»، ج۲، ص۶۱۷.