ابنجریح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ جُرَیْج، عبدالملک
بن عبدالعزیز
بن جریج مکنّی به ابوالولید و ابوخالد (ح ۸۰ -۱۵۰ یا ۱۵۱ق/۶۹۹ -۷۶۷ یا ۷۶۸م)، محدث، فقیه، حافظ، قاری و مفسر مکی رومی الاصل که او را فقیه الحرم یا شیخ الحرم نیز خواندهاند.
در تاریخ تولد و درگذشت وی اختلاف است
جریج برده
ام حبیب دختر
جبیر و همسر
عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد
بن اسید
بن ابی العیص
بن امیه بود و از این روی او را به ولاءِ عبدالعزیز نسبت دادهاند
و ابن جریج را مولای ابن امیّة خالد (امیة
بن خالد) قرشی
یا مولای خالد
بن عتاب
بن اسید
یا مولای آل اسید
بن ابی العیص
بن امیه
مینامیدند.
او
قرائت را نزد
مکی بن عبدان آموخت
و آن را از
عبدالله بن کثیر روایت کرد
و به نوشته
خطیب ، ابن جریج مدت ۱۸ سال نزد عطاء میرفته و از او
حدیث میشنیده است.
از عطاء پرسیدند پس از تو چه کسی به جایت خواهد نشست؟ با اشاره به ابن جریج گفت: ابن جوان
یکی دیگر از شیوخ وی
عمرو بن دینار است که ابن جریج پس از عطاء مدت ۷ سال نزد او دانش آموخت
و دیگری
نافع العدوی است.
ابن جریج از
محمد بن مسلم بن عبیدالله زهری اجازه نقل حدیث داشت
و از پدر خود
عبدالعزیز بن جریج ،
ابن ابی مُلیکه ،
محمد بن منکدر ،
میمون بن مهران ،
ابن طاووس ،
هشام بن عروه و دیگران
استماع حدیث کرد.
ذهبی نام شماری دیگر از شیوخ روایی وی را نیز نقل کرده است
ابن جریج از
امام محمدباقر (ع) و
امام جعفر صادق (ع) نیز حدیث شنیده و روایت کرده است،
و
شیخ طوسی او را از اصحاب امام جعفر صادق (ع) دانسته است
همو ابن جریج را از رجال عامه معرفی کرده است
کلینی گوید:
اسماعیل بن فضل هاشمی به دستور امام صادق (ع) نزد ابن جریج رفت تا از او احادیثی درباره متعه (
ازدواج موقت ) فرا گیرد. املائات روایی ابن جریج به اسماعیل مورد تصدیق و تأیید امام قرار گرفت.
وحید بهبهانی از این تصدیق و تأیید استنباط کرده که گویا ابن جریج
شیعه و حتی از ثقات شیعه بوده است و احتمال میدهد که
شیعه زیدی بوده باشد.
خویی نظر بهبهانی را مردود دانسته و این نظر را ترجیح میدهد که ابن جریج از فقهای عامه بوده، ولی
متعه را جایز میدانسته است.
ابن سعد به نقل از
محمد بن عمر او را
ثقه و
کثیرالحدیث دانسته
و
ابن حنبل او را
صحیح الحدیث به شمار آورده است
ابن حبان او را جزو ۱۲ تن محدثی به شمار آورده که از ثقات ششگانه که مدار حدیث بر آنان قرار داشته است، حدیث نقل کردهاند
بعضی او را در عین ثقه بودن مُدلَّس دانستهاند و برخی گفتهاند که وی غث و سمین و موثق و غیر موثق را به هم آمیخته است
ابن جریج برای نشر
دانش خود نخست به
یمن مسافرت کرد
اما پس از مدتی، به شوق گزاردن
حج به
مکه بازگشت
و سپس به
بغداد نزد
منصور دوانیقی خلیفه عباسی شتافت و کتاب تألیفی خود را که حاوی احادیث
ابن عباس بود، به منصور عرضه داشت و مدعی شد که هیچ کس چون او آنها را جمع نکرده است. منصور صله و انعامی به وی نداد و او را نزد
سلیمان بن مجالد فرستاد و سلیمان در مقابل استنساخ از آن کتاب او را انعام داد.
وی به
کوفه نیز سفر کرد و در هاشمیه کوفه درس
تفسیر گفت.
ابن جریج در زمان حکومت
سفیان بن معاویه به
بصره رفت و گویا این سفر در اواخر عمر وی انجام گرفت.
ابن جریج شاگردان بسیاری تربیت کرد که برجستهترین آنان را میتوان
مسلم بن خالد زنجی دانست که
فقه را نزد وی آموخت.
عبدالرزاق بن همام و
محمد بن بکر برسانی و
سفیان ثوری و
یحیی بن سعید انصاری و
محمد بن عمر واقدی نیز از شاگردان وی بودند.
ابن حبان ، خطیب و
ابن حجر شمار دیگری از شاگردان و کسانی را که از او روایت کردهاند، نام بردهاند. محدثان و فقیهان و مورخان معتبری چون مؤلفان «
صحاح سته » و نیز
شافعی ،
کلینی ،
ابن سعد ،
بلاذری روایات او را نقل کردهاند.
ابن ابی حاتم به نقل از
عبدالرزاق او را جزو نخستینکسانی که
کتاب نوشتهاند، یاد کرده است
و گفتهاند وی نخستین کسی است که در
اسلام به تدوین کتاب پرداخته است.
ذهبی نیز او را نخستین فردی به شمار آورده که در مکه به تدوین
علم پرداخته است
سزگین مینویسد وی نخستین محدث مکی است که
احادیث را به ترتیب موضوع مدون کرده است
ابن ندیم کتابی به نام سنن که حاوی مباحث
طهارت ،
صلات ،
زکات و جز آن بوده، به وی نسبت داده است
داوودی او را صاحب تفسیری دانسته که گویا بر
حجاج بن محمد مصیصی املا شده است
حاجی خلیفه نیز از ۳ کتاب تفسیر، سنن و مناسک منسوب به او نام میبرد.
مجموعهای از احادیث وی به تهذیب
محمد بن مخلد بن حفص عطار (د ۴۳۱ق/۹۴۲م) با عنوان مارواه الاکابر عن مالک
بن انس و یحیی الانصاری و ابن جریج در مجموعه ۹۸/۱۷ ظاهریه، قسم اول از ۲۰۲آ تا ۲۰۹ب و همچنین احادیثی از او در مجموعه ۲۴ ظاهریه، ج ۱، از ص ۱۱۷ تا ۱۳۵ موجود است
به گفته سزگین تفسیر ابن جریج مورد اقتباس طبری بوده است.
(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
(۲) ابن جزری،
محمد، غایة النهایة، به کوشش، گ برگشترسر، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۳) ابن حبان،
محمد، المجروحین، به کوشش
محمود ابراهیم زائد، بیروت، ۱۳۹۶ق.
(۴) ابن حجر،
احمد، تقریب التهذیب، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، ۱۳۹۸ق.
(۵) ابن حنبل،
احمد، العلل و معرفة الرجال، به کوشش طلعت قوچ ییکیت و اسماعیل جراح اوغلی، آنکارا ۱۹۶۳م.
(۶) ابن خلکان، وفیات.
(۷) ابن ندیم، الفهرست، به کوشش فلوگل، لایپزیگ، ۱۸۷۲م.
(۸) ابوزرعه دمشقی، عبدالرحمان، تاریخ، به کوشش شکرالله
بن نعمتالله قوجانی، دمشق، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۹) ابوالفرج اصفهانی، علی، الاغانی، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
(۱۰) بخاری،
محمد، التاریخ الصغیر، به کوشش
محمود ابراهیم زائد، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۱۱) بخاری،
محمد، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م.
(۱۲) حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
(۱۳) خطیب بغدادی،
احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق/۱۹۳۱م.
(۱۴) خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۱۵) داوودی،
محمد، طبقات المفسرین، به کوشش علی
محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۱۶) ذهبی، تذکرة الحفاظ، بیروت، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م.
(۱۷) ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط و حسین الاسد، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
(۱۸) سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ترجمه
محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۱۹) طوسی،
محمد، اختیار معرفة الرجال، به کوشش میرداماد استرابادی و مهدی رجایی، قم، ۱۴۰۴ق.
(۲۰) طوسی، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۲۱) طوسی، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
(۲۲) فاسی،
محمد، العقد الثمین، به کوشش فؤاد سید، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
(۲۳) کتبی،
محمد، عیون التواریخ، نسخه خطی
احمد ثالث، شم ۲۹۲۲.
(۲۴) کلینی،
محمد، الفروع من الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۲۵) وحید بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات منهج المقال، چاپ سنگی، ۱۳۰۶ق علی رفیعی (رب) ۱۷/۱/۷۷.
(۲۶) ابن
سعد،
محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن جریح»، ج۳،ص۱۰۲۸.