ابن سبیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابنسبيل در کلام فقها به شخصی که در راه مانده باشد گویند.
ابن سبيل در لغت به كسى گفته مىشود كه فراوان
سفر مىكند؛ چون با راه ملازم و همراه است.
برخى گفتهاند: چون
مسافر را كسى نمىشناسد، به راه نسبتش مىدهند.
در اصطلاح قرآنى و فقهى به مسافرى گفته مىشود كه در راه مانده و مالى ندارد تا به
وطن خود برگردد؛ اگرچه در وطن خود بىنياز باشد.
برخى، كسى را كه عزم سفر كرده، ولى قدرت بر آن ندارد نيز داخل در گستره ابن سبيل دانستهاند
و بعضى، مسافر نيازمند را گرچه
مهمان باشد نيز از
مصاديق آن برشمرده اند.
فقيهان، شرايطى از جمله
اسلام،
ايمان،
عدالت،
مباح بودن سفر و عدم امكان
استقراض را در اداى
حقوق به ابن سبيل مورد بررسى قراردادهاند.
برخى ابن سبيل را ابنسبيلاللَّه و مورد آنرا هركسى كه در راه خدا كوشش كند دانستهاند؛ اگرچه در وطن بوده، و فقير هم نباشد.
واژه ابن سبيل هشت بار در آيات سوره اسراء
سوره روم
سوره بقره
سوره نساء
سوره انفال
سوره توبه
و سوره حشر
آمده است.
از برخى متون برمی آيد كه دستگيرى از ابنسبيل، پيش از اسلام نيز رايج بوده است
و اسلام، افزون برامضاى آن، كمك به ابن سبيل را در نظام اقتصادى خويش قرار داد.
قرآن كريم، نيكى به ابنسبيل را در كنار
عبادت خداوند، پرهيز از
شرك و نيكى به پدر و مادر و خويشاوندان سفارش كرده است:
«واعْبُدوا اللّهَ و لاتُشرِكوا بِه شَيئًا و بِالولدين إحسنًا و بِذِىالقُربى...وابنِالسَّبيلِ ...»
همچنين پرداخت مال به ابنسبيل را در كنار
ايمان به خدا و روز
قيامت و كمك به
ذوى القربى از مصاديق نيكى برشمرده است.آيه ۲۱۵ بقره بر انفاق به پدر و مادر و خويشان و در راه ماندگان تأكيد كرده است:«يَسئَلونَك ماذايُنفِقونَ قُل ما أنفَقتُم مِن خَيرٍ فَلِلولِدَينِ و الأَقرَبينَ...وابنِ السَّبيلِ ...»
درآيه ۲۶ اسراء و آيه۳۸ روم به اداى حقّ ابنسبيل سفارش شده است.
علّامه طباطبايى مىگويد:از آنجا كه آيه ۲۶ اسراء از سوره هاى
مكّى است، دادن حقوق خويشان،مسكينان و در راه ماندگان از احكامى است كه پيش از
هجرت در
مكّه تشريع
شده است؛
البتّه عدّهاى با استناد به بعضى روايات كه بخشيدن
فدك به
حضرت فاطمه سلام الله علیها را پس از
نزول اين آيه دانستهاند، آن را از آيات
مدنى مىدانند.
ابن سبيل در آيه ۶۰ توبه از مستحقّان زكات شمرده شده است:
لِلفُقراءِ والمسكينِ... وَ ابنِالسَّبيلِ...» . با توجّه به ذيل آيه (فريضةً من اللَّه) مىتوان گفت: آيه مربوط به
زكات واجب است وامّا
زكات مستحب را از آيات احسان و
انفاق و اداى مال به ابنسبيل مىتوان استفاده كرد. در آيه ديگرى مىفرمايد:«لَيسَ البِرَّ أن تُوَلّواوُجوهَكم قِبَلَالمَشرِقِ والمَغرِبِ و لكِنَّ البِرَّ مَن ءامَنَ بِاللّهِ واليَومِ الأخرِ ... و ءاتَى المالَ علىحبّهِ ذَوِىالقُربى ... وَابنَالسَّبيلِ ...»
برخى گفتهاند: اين آيه را نمىتوان بر
زكات حمل كرد؛ زيرا در ادامه آيه، زكات به طور مستقل مطرح شده است.
درآيه ۴۱ انفال، يك پنجم
غنايم براى
خدا و
پيامبر و خويشاوندان او و يتيمان و بينوايان و درراهماندگان دانسته شده است «وَاعلَموا أنّماغَنِمتم مِن شىءٍ فأنّ للّهِ خُمُسَه و لِلرّسولِ و لِذى القربى واليتمى و المسكينِ و ابنِالسبيلِ ...»
بنابر نظر مفسّران و فقيهان
شيعه، قسمتى از خمس كه به ابنسبيل داده مىشود مخصوص درراهماندگان خاندان پيامبر است
كه خداوند آن را عوض زكات براى آنها قرار داده؛ ولى مفسّران و فقهاى
اهلسنّت، اين قسمت از خمس را به هر مسافر در راه ماندهاى (اعمّ از سادات) متعلّق مىدانند.
طبرى و
زمخشرى رواياتى را از امام سجاد و حضرت على عليهما السلام نقل كرده اند كه نظر شيعه را تأييد مىكند.
طبق آيه«ما أفاءَ اللّهُ على رَسولِهمِنأهلِالقُرى فَلِلّه و لِلرَّسولِ و لِذى القُربى واليَتمى والمَسكينِ وابنِالسَّبيلِ ...»
ابنسبيل، يكى از موارد مصارف ششگانه فىء است.
مفسّران و فقيهان دراين كه آيا مقصودآيه، يتيمان، مستمندان و در راه ماندگان از عموم مردم است يا از خاندان پيامبر، اختلاف نظر دارند. به نظر مفسّران اهل سنّت
و برخى از مفسّران شيعه،
مقصود، يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان عموم مردم است؛ ولى برخى مفسّران شيعه گفتهاند: يتيمان، مستمندان و در راهماندگان اهل بيت عليهم السلام منظور است.
دانشنامه موضوعی قرآن