• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سلیمان بن خلف باجی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



باجی، ابوالولید سلیمان بن خَلَف، متکلّم و ادیب برجسته اندلسی در سده پنجم بود.





۱.۱ - محل تولد باجی


در ۴۰۳ در خانواده ای که از بَطَلْیَوْس به باجه (باژه امروزی در جنوب پرتغال) مهاجرت کرده بودند، متولّد شد
[۱] احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، ج۲، ص۷۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.


۱.۲ - هنر مورد علاقه باجی


وی به مدارس قرطبه رفت و آمد می‌کرد و در شعر و شاعری کامیابیهایی به دست آورد، و در ۴۲۶ به شرق مسافرت کرد.

۱.۳ - نوجوانی باجی


از سیزده سالی که در خارج اندلس به سر برد، سه سال را در مکه و در خدمت حافظ ابوذر هروی که در هرات و بلخ و [[|شهرهای]] دیگر خراسان تعلیم یافته بود، گذراند و نزد او فقه مالکی و حدیث خواند، و پیوسته به اتفاق او به موطنش در السَرَوات، که منطقه ای کوهستانی واقع در میان تِهامه و نجد و یمن بود، می‌ رفت.
بعدها باجی به بغداد آمد و در آن‌جا سه سالِ دیگر تحصیلات خود را ادامه داد، هر چند به قدری فقیر بود که گویند معاش خود را از راه ناطوریِ شبانه به دست می‌آورد.



گفته‌اند که وی در موصل هم بوده و بنابر یک روایت،
[۲] احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، ج۲، ص۶۷ـ۶۸، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۳] ابن بشکوال، کتاب الصلة، ج۱، ص۲۰۰، ش۴۵۴، قاهره ۱۹۶۶.
به مدت یک سال در حلب و دمشق و مصر وقت خود را وقف تحصیل علم کلام کرده است.



باجی در حدود ۴۳۹ همچنانکه با تنگدستی اسپانیا را ترک کرده بود به آن دیار بازگشت، ولی دیدگاهش بسیار وسعت یافته بود.
در همین ایام، بنا به درخواست فقهای ندلس، در جزیره میورقه با ابن حَزْم مشهور مناظره کرد که بر اثر آن، ابن حزم گوشه نشینی اختیار کرد و بنابر قول ابن سعید مغربی
[۴] ابن سعید مغربی، المغرب فی حلی المغرب، ج۱، ص۴۰۵، قاهره ۱۹۵۳.
کتابهایش را سوزاندند.



باجی حتی پس از بازگشت نیز از حرفه خویش که زرکوبی بود دست برنداشت.
در اوقات دیگر به کتابت عقود می‌پرداخت یا قاضی شهرهای کوچک بود، ولی بتدریج شهرت او بالا گرفت، چنانکه هنگام وفات، فردی ثروتمند بود.



نزدیکی او به صاحبان قدرت، یعنی ملوک الطوایفی که پس از سقوط بنی امیه سر کار آمده بودند، در آن زمان سبب گفتگوهایی شد، ولی این نزدیکی گویا عمدتاً مبتنی بر تمایل باجی به تشویق ایشان به اتحاد و همزیستی صلح آمیز بوده است.
[۵] احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، ج۲، ص۷۷، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
از پیشنهادهایی که شخصاً به این منظور عرضه می‌کرد روی هم رفته استقبال نشد، مگر در سَرَقُسْطَه واقع در مرزهای شمالِ شرقیِ اندلس که حکّامش کاملاً متوجه قدرت دولتهای مسیحی بودند.



المقتدر بن هود سَرَقُسْطی (حک :۴۳۸ـ۴۷۴) کسی را به طلب باجی فرستاد باجی ظاهراً زمان درازی نزد المقتدر ماند، زیرا آثار او در سرقسطه منتشر شده است.
[۶] ابن خاقان، قلائد العقیان، ج۱، ص۲۱۵، چاپ محمد عنابی، چاپ افست تونس، تاریخ مقدمه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.




باجی در ۴۷۴، یعنی سالی که حامی او نیز درگذشت، در اَلْمِریه وفات کرد.



گرچه هدف سیاسی عمده باجی تحقق نیافت، در عوض تألیفات بسیاری از او به جای ماند، یکی از این تألیفات شرحی است بر المُوَطَّأ مالک که ملّخص آن موسوم به المُنْتَقی ' شهرت بیشتری کسب کرده است از آثار دیگر او این رساله‌ها انتشار یافته است: ۱) جوابُ رسالة الراهب من افرنسه که قدرتِ نویسنده را در مناظره نشان می‌دهد و در آن مکرراً از علم کلام استفاده شده است؛ ۲) رسالة فی الحدود، که اساساً در فقه و حدیث است و جودت هلال آن را در مجله انجمن مصریِ مطالعات اسلامی در مادرید (صحیفة المَعْهدالمصری)، ج۲، مادرید ۱۹۵۴، بخش عربی، ۱ـ۳۷ چاپ کرده است.



(۱) ابن بشکوال، کتاب الصلة، قاهره ۱۹۶۶.
(۲) ابن خاقان، قلائد العقیان، چاپ محمد عنابی، چاپ افست تونس، تاریخ مقدمه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
(۳) ابن سعید مغربی، المغرب فی حلی المغرب، قاهره ۱۹۵۳.
(۴) احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.


 
۱. احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، ج۲، ص۷۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۲. احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، ج۲، ص۶۷ـ۶۸، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۳. ابن بشکوال، کتاب الصلة، ج۱، ص۲۰۰، ش۴۵۴، قاهره ۱۹۶۶.
۴. ابن سعید مغربی، المغرب فی حلی المغرب، ج۱، ص۴۰۵، قاهره ۱۹۵۳.
۵. احمد بن محمد مقری، نفح الطیب من غضن الاندلس الرطیب، ج۲، ص۷۷، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۶. ابن خاقان، قلائد العقیان، ج۱، ص۲۱۵، چاپ محمد عنابی، چاپ افست تونس، تاریخ مقدمه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سلیمان بن خلف باجی»، شماره۸۷.    



جعبه ابزار