• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوعیاش زبرقان بن بدر تمیمی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوعیاش زبرقان بن بدر تمیمی سعدی بهدلی (م حدود ۴۵ هـ)، صحابی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مسئول جمع‌آوری صدقات قبیله‌اش از ناحیه پیامبر بود. زبرقان از شعرای ماهر عصر جاهیلت و صدر اسلام به‌شمار می‌رود.



ابوعیاش زبرقان بن بدر بن امرؤالقیس تمیمی سعدی بهدلی، صحابی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ساکن بصره بود. نامش حصین بود و به دلیل زیبایی‌اش به او زبرقان (مهتاب) می‌گفتند. برخی نیز گفته‌اند که عمامه‌ای مزبرق (که با زعفران رنگ شده بود) بر سر می‌گذاشت. در دوره جاهلیت از بزرگان و در اسلام از بلندمرتبگان بود.
سریع بن حکم از وی روایت نموده است.
وی را از شعرای ماهر و زبردست و از رؤسای قومش توصیف نموده‌اند. او در اواخر عمرش نابینا شد.
او را به سبب خوش‌چهره بودن، زبرقان می‌نامیدند.


در سال نهم هجرت همراه نمایندگان بنی‌تمیم نزد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) رفت و با آنان اسلام آورد.


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) جمع‌آوری صدقات قبیله‌اش را به او واگذاشت و او آن مسئولیت را در جریان ردّه به ابوبکر واگذارد. ابوبکر چون پای‌بندی او را به اسلام و امانت‌داری وی در پرداخت صدقات آن‌گاه که مردم مرتد شدند را دید، او را در مسئولیتش ابقا کرد. عمر بن خطاب نیز او را ابقا کرد.


حطیئه یکی از شعرای عرب زبرقان را هجو کرد و گفت:
"بزرگی‌ها و ارزش‌ها را واگذار و برای به دست آوردن آنها قدم رنجه مکن؛ در جای خود باقی باش که خوراک و پوشاکت در می‌رسد".
از این جهت نزد عمر شکایت برد. عمر، حسّان بن ثابت را به قضاوت طلبید. حسان پاسخ داد که این اشعار، هجو نیست، بلکه سلاحی بر زبرقان است.
[۱۷] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ص۲۳۷.
[۱۸] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۸، ص۱۱۱۶۶.

و بنابر نقلی عمر حُطیئه را زندانی کرد تا این‌که عبدالرحمان بن عوف و زبیر بن عوّام او را شفاعت کردند. عمر او را آزاد کرد، ولی از او تعهد گرفت که دیگر کسی را هجو نکند.


زبرقان سرانجام در زمان خلافت معاویه (۴ـ ۶۰ هـ) حدود ۴۵ هـ در بادیه درگذشت.


از آثار معاویه اشعاری است که منسوب به اوست.
[۲۱] ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۷۸.



برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
[۲۴] شهاری صنعانی، علی بن عبدالله، بلوغ الارب، ج۳، ص۱۳۹.
[۲۵] ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۲، ص۱۹۵.



۱. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۱۱۷.    
۲. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۲۵، ص۳۸۹.    
۳. ابن‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابه، ج۲، ص۱۹۴.    
۴. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج۲، ص۴۵۵.    
۵. مرزبانی، محمد بن عمران، الموشح، ص۹۱.    
۶. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۹۴.    
۷. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج۲، ص۴۵۵.    
۸. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲، ص۴۴۷.    
۹. ابن‌حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۴۲.    
۱۰. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۶۱.    
۱۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۱۵-۱۱۷.    
۱۲. ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۵۶۰.    
۱۳. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۴، ص۷۷.    
۱۴. بغدادی، عبدالقادر، خزانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.    
۱۵. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج۲، ص۴۵۵.    
۱۶. ابن‌قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، ص۳۱۵.    
۱۷. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ص۲۳۷.
۱۸. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۸، ص۱۱۱۶۶.
۱۹. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۳، ص۴۱.    
۲۰. ابن‌حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۴۲.    
۲۱. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۷۸.
۲۲. ابن‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابه، ج۲، ص۱۹۵.    
۲۳. ابن‌حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۱۸.    
۲۴. شهاری صنعانی، علی بن عبدالله، بلوغ الارب، ج۳، ص۱۳۹.
۲۵. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۲، ص۱۹۵.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۳۴۰، برگرفته از مقاله «ابوعیاش زبرقان بن بدر تمیمی».



جعبه ابزار