• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اجماع دخولی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اجماع دخولی، علم قطعی به دخول امام (علیه‌السلام) در اجماع کنندگان بدون شناخت شخص امام (علیه‌السلام) می باشد.



اجماع دخولی، به اجماعی گفته می‌شود که دخول امام (علیه‌السلام) در ضمن اجماع کنندگان به صورت قطعی به دست آید، ولی شخص امام شناخته نشود. ملاک حجیت این اجماع، وجود امام (علیه‌السلام) در ضمن مجمعین است و به همین علت به آن اجماع تضمنی نیز گفته‌اند.
[۱] انصاری، مرتضی بن محمد امین، فرائد الاصول، ج۱، ص۸۳.



طریق کشف قول معصوم (علیه‌السلام) در اجماع دخولی، حس یا تضمن است؛ به این بیان که در این اجماع شرط است که در میان مجمعین، شخصی ناشناس باشد تا انطباق دیدگاه امام (علیه‌السلام) بر او صورت پذیرد. برخی گفته‌اند: وجود یک فرد ناشناس کافی نیست بلکه باید بیش از یک نفر باشد.
در این اجماع، اتفاق علمای یک عصر بر حکمی، کافی است و نیاز به اتفاق فقها در همه اعصار نیست.


در حجیت اجماع دخولی، چه به صورت اجماع محصل و چه به صورت اجماع منقول ، اشکالی نیست، زیرا نقل اجماع دخولی، متضمن نقل سبب و مسبب با هم است و به این صورت، ادله حجیت خبر واحد آن را شامل می‌شود. چون نقل اجماع در اجماع دخولی از مصادیق اخبار آحاد حسی است، برخی گفته‌اند موضع خلاف در حجیت اجماع منقول، غیر از اجماع دخولی است.


در این اجماع، علم ناقل اجماع به بودن امام (علیه‌السلام) در ضمن مجمعین، گاهی از طریق شنیدن حکم از جماعتی است که به اجمال می‌داند امام (علیه‌السلام) یکی از آن‌ها است و گاهی با دست یابی به فتاوای متعددی است که می‌داند یکی از آن فتاوا، فتوای امام (علیه‌السلام) است. در هر دو صورت، ناقل اجماع، به دخول رأی امام (علیه‌السلام) در زمره آرای مجمعین علم پیدا می‌کند.


از کلمات علما استفاده می‌شود که اجماع دخولی زمانی تحقق می‌یابد که قول امام (علیه‌السلام) داخل در اقوال مجمعین باشد؛ بنابراین، فعل و تقریر امام (علیه‌السلام) از اجماع دخولی مصطلح خارج است؛ برای مثال، اگر از جماعتی که می‌دانیم یکی از آن‌ها امام معصوم (علیه‌السلام) است فعلی سر بزند یا شخصی در حضور جماعتی که می‌دانیم یکی از آن‌ها امام (علیه‌السلام) است، عملی را انجام دهد و با امکان ردع از سوی امام (علیه‌السلام)، ردعی صورت نگیرد، این موارد گر چه حجت می‌باشد، ولی از مصادیق اجماع دخولی مصطلح نیست.
[۹] آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۳۳۱.
[۱۰] شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۱۰، ص۲۹۹.
[۱۱] موسوی بجنوردی، محمد، مقالات اصولی، ص۴۱.
[۱۲] خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۳، ص۲۱۲.
[۱۳] نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج۲، ص۹۸.
[۱۴] فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۳، ص۲۴۵.



۱. انصاری، مرتضی بن محمد امین، فرائد الاصول، ج۱، ص۸۳.
۲. اصفهانی، محمد حسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص۲۴۴.    
۳. جزایری، محمدجعفر، منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة، ج۴، ص۳۴۸.    
۴. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۰۸.    
۵. خمینی، روح الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، ج۱، ص۲۵۶.    
۶. جزایری، محمدجعفر، منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة، ج۴، ص۳۴۷.    
۷. سبحانی تبریزی، جعفر، المحصول فی علم الاصول، ج۳، ص۱۸۹.    
۸. میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانین الاصول، ج۱، ص۳۴۹.    
۹. آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۳۳۱.
۱۰. شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۱۰، ص۲۹۹.
۱۱. موسوی بجنوردی، محمد، مقالات اصولی، ص۴۱.
۱۲. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۳، ص۲۱۲.
۱۳. نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج۲، ص۹۸.
۱۴. فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۳، ص۲۴۵.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «اجماع دخولی».



جعبه ابزار