• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارث طبقه سوم (حقوق خصوصی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ارث، انتقال مالکیت اموال میت به وراث بوده و طبقه سوم خویشاوندان متوفی عبارت‌اند از عمو، عمه، خاله، دایی‌ و اولاد ایشان. قرابت یا نسبی است و یا سببی؛ در قرابت نسبی خویشاوندان در ارث بردن از متوفی به سه طبقه تقسیم ‌می‌شوند و با وجود طبقه اول نوبت به طبقه دوم نمی‌رسد. در هر طبقه وراث از نظر قرابت به متوفی دارای درجه هستند هرچه درجه نزدیکتر به میت باشد درجه بعدی از ارث محروم می‌شود.



ارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است و در اصطلاح حقوقی مقصود از آن‌را انتقال مالکیت اموال میّت، پس از فوت، به ورّاث او می‌دانند.
[۲] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
نتیجه تقسیم اولیه وراث میت را در حقوق طبقات وراث می‌گویند.
[۳] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۱، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.

از دیدگاه قانون مدنی، ورثه‌ متوفی به دو گروه اصلی تقسیم می‌شوند. گروه نخست، شامل ورّاث نسبی متوفی و گروه دوم شامل ورّاث سببی متوفی می‌باشد. این تفکیک به روشنی از مطالعه‌ مواد ۸۶۱ الی ۸۶۴ قانون مدنی قابل فهم است. قانون مدنی، ورّاث نسبی را در سه طبقه معرفی نموده است. (خویشاوندی نسبی، به پیوستگی طبیعی بین انسان‌ها، که نتیجه‌ی تولد انسانی از انسان دیگر است گفته می‌شود و خویشاوندی سببی، به نوعی از خویشاوندی گفته می‌شود که در اثر ازدواج، بین زن و مرد به‌وجود می‌آید.
[۴] شهیدی، مهدی، ارث، ص۲۱، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
[۵] شهیدی، مهدی، ارث، ص۳۱، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.

پیش از بررسی ارث طبقات سه‌گانه، آشنایی اجمالی با این طبقات ضرورری می‌باشد.


از دیدگاه قانون مدنی، وارثان نسبی متوفی در ۳ طبقه‌ی اصلی قرار می‌گیرند (م. ۸۶۲ ق. م).
[۶] مدنی، سید‌جلال‌الدین، مباحث ارث، ص۱۴۲، انتشارات پایدار، ۱۳۸۲، چاپ اول.

این طبقات سه‌گانه عبارتند از:
۱- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
۲- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آن‌ها
۳- اعمام و عمّات و اخوال و خالات و اولاد آن‌ها. (اعمام و عمات و اخوال و خالات در این ماده، ترتیباً به معنای عمو‌ها و عمه‌ها و دائی‌ها و خاله‌ها می‌باشند.)
در هر طبقه نیز هر یک از اشخاص دارای درجه‌ مخصوصی می‌باشند. این درجات، بسته به این که اشخاص مذکور در هر طبقه، چند نسل با متوفی فاصله دارند، معین می‌گردد. بعنوان مثال، پسر‌عموی میت، وارث طبقه‌ سوم و درجه‌ دوم متوفی می‌باشد. درحالی که عموی میت، وارث طبقه‌ی سوم و درجه اول متوفی می‌باشد.
طبقه‌ سوم خویشاوندان عبارتند از عمو و عمه و خاله و دائی‌های متوفی و اولاد ایشان (م ۸۶۲ ق. م). بر خلاف طبقه‌ اول و دوم، وارثان طبقه‌ سوم همگی از یک صنف (گروه) هستند.
[۷] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۱۲۴، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.
از سوی دیگر، عمو و عمه و اولاد آن‌ها را، وابستگان از طریق پدر (تیره‌ پدری)، و دائی و خاله و اولاد آن‌ها را وابستگان از طریق مادر (تیره‌ مادری) می‌نامیم.
[۸] کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درس‌هایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۳۰۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.

در این طبقه نیز هر یک از خویشاوندانی که به لحاظ درجات قرابت به میت نزدیکترند، مانع ارث بردن آن‌هایی که دورترند، می‌شوند، مگر در مورد استثنای مذکور در ماده‌ ۹۳۶ ق. م.
همانند اعضای طبقه دوم، این گروه از خویشاوندان نیز به واسطه‌ ارتباطی که با متوفی دارند، ممکن است ابی یا ابوینی یا امی باشند که توضیح آن در مبحث بعدی خواهد آمد. ولی فی‌الجمله باید گفت، در صورت اجتماع اقربای ابی و ابوینی و امی در یک تیره، خویشان ابوینی مانع ارث بردن خویشان ابی خواهند بود، لیکن اقربای امی همواره به همراه اقربای ابی یا ابوینی ارث می‌برند. بنابراین عمو و عمه‌ ابوینی، مانع ارث بردن خاله و دائی ابی متوفی نمی‌شوند و بالعکس.
[۹] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۳، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.



مقصود ما از عمو و عمه‌ ابوینی، عمو و عمه‌ای است که قرابتش با پدر میت از نوع ابوینی باشد. همچنین است در مورد عمو و عمه‌ ابی و امی میت.
قرابت (خویشاوندی) عمو و عمه با پدر متوفی، زمانی ابوینی است که پدر و مادر ایشان با پدر و مادر پدر متوفی یکی باشند. در صورتی که عمو یا عمه‌ متوفی فقط در پدرشان با پدر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع ابی می‌باشد. در صورتی که عمو یا عمه‌ متوفی فقط در مادرشان با پدر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع امی می‌باشد.
مقصود ما از خاله و دائی ابوینی، خاله و دائی است که قرابتش با مادر میت از نوع ابوینی باشد. همچنین است در مورد خاله و دائی ابی و امی میت.
قرابت (خویشاوندی) خاله و دائی با مادر متوفی، زمانی ابوینی است که پدر و مادر ایشان با پدر و مادر مادر متوفی یکی باشند. در صورتی که خاله و دائی متوفی فقط در پدرشان با مادر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع ابی می‌باشد. در صورتی که خاله و دائی متوفی فقط در مادرشان با مادر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع امی می‌باشد.
[۱۰] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۳-۱۷۴، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.



قانون‌گذار اموال و دارایی متوفی در حین فوت وی را، ترکه می‌نامد.
[۱۱] امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۱۶۹، تهران، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.

هرگاه در جمع ورثه، افرادی از هر دو تیره‌ پدری و مادری حضور داشته باشند، تقسیم ترکه طی دو مرحله‌ی ذیل انجام می‌شود.
در مرحله‌ی نخست، ترکه‌ میت به اعتبار سهم پدر و مادر به دو بخش تقسیم می‌شود.
[۱۲] کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درس‌هایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۳۰۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.
بدین توضیح که تیره‌ مادری یک‌سوم ترکه، و تیره‌ پدری دو‌سوم آن‌را به ارث می‌برد.
[۱۳] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۳، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.

در مرحله‌ دوم، هر یک از بخش‌های مذکور، مجدداً به نسبت‌های ذیل میان اعضای هر یک از تیره‌ها تقسیم می‌شود:

۴.۱ - اعمام و عمات امی متوفی

در صورتی که عمو یا عمه‌ امی متوفی، یک نفر باشد، یک‌ششم از حصه‌ متعلق به تیره‌ پدری را به ارث می‌برد و در صورتی که متعدد باشند، یک‌سوم از حصه‌ متعلق به تیره‌ پدری را به ارث خواهند برد. این مقدار بین ایشان به قاعده‌ ذکور برابر اناث تقسیم می‌شود.
[۱۴] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۴، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.


۴.۲ - اعمام و عمات ابوینی متوفی

پس از خارج کردن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است (صاحبان فرض)، مابقی حصه‌ متعلق به تیره‌ی پدری، به قاعده‌ ذکور دو برابر اناث، بین عمو‌ها و عمه‌های ابوینی متوفی تقسیم می‌شود.
[۱۵] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۶-۱۷۷، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.


۴.۳ - اعمام و عمات ابی متوفی

در صورتی که میت اعمام و عمات ابوینی نداشته باشد، سهم ایشان به اعمام و عمات ابی خواهد رسید. این مقدار به قاعده‌ ذکور دو برابر اناث، بین ایشان تقسیم می‌شود (م ۹۳۰ ق. م).

۴.۴ - اخوال و خالات امی متوفی

در صورتی که دائی یا خاله‌ امی متوفی، یک نفر باشد، یک‌ششم از حصه‌ متعلق به تیره‌ مادری را به ارث می‌برد و در صورتی که متعدد باشند، یک‌سوم از حصه‌ متعلق به تیره‌ مادری را به ارث خواهند‌برد. این مقدار به قاعده‌ ذکور برابر اناث، بین ایشان تقسیم می‌شود.
[۱۶] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.


۴.۵ - اخوال و خالات ابوینی متوفی

پس از خارج کردن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است (صاحبان فرض)، مابقی حصه‌ متعلق به تیره‌ی مادری، به قاعده‌ ذکور برابر اناث، بین دائی و خاله‌های ابوینی تقسیم می‌شود (م ۹۳۵ ق. م).

۴.۶ - خوال و خالات ابی متوفی

در صورتی که میت دائی و خاله‌ ابوینی نداشته باشد، سهم ایشان به دائی‌ها و خاله‌های ابی او می‌رسد. این مقدار به قاعده‌ ذکور برابر اناث، بین ایشان تقسیم می‌شود (م ۹۳۰ ق. م).

۴.۷ - نکات مهم

• اگر هیچ یک از اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی زنده نباشند، ترکه به اولاد ایشان می‌رسد و هر نسل سهم کسی را می‌برد که به واسطه‌ او به میت متصل می‌شود (م ۹۳۷ ق. م).
• در صورتی که وارثان میت در طبقه‌ی سوم، همگی از یک تیره باشند، تقسیمات مذکور در فوق به نسبت کل ترکه صورت می‌پذیرد.
[۱۷] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۵-۱۷۹، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.

• در صورتی که هر یک از اقربای مذکور در فوق، تنها‌ وارث یا وارثان متوفی باشند، تمام ترکه را به ارث می‌برند (م ۹۲۹ ق. م).
[۱۸] نوروزی، رضا، شفعه وصیت ارث، اسباب ثلاثه تملک در حقوق مدنی، ص۱۲۴، تهران، نشر پاژنگ، ۱۳۷۴، چاپ دوم.



۱. راغب اصفهانی، حسین‌ بن‌ محمد، المفردات فی قریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، ص۵۱۸، چاپ بیروت، دارالعلم، الدارالشامیه، ۱۴۱۲ قمری، چاپ اول،.    
۲. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۳. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۱، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.
۴. شهیدی، مهدی، ارث، ص۲۱، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۵. شهیدی، مهدی، ارث، ص۳۱، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۶. مدنی، سید‌جلال‌الدین، مباحث ارث، ص۱۴۲، انتشارات پایدار، ۱۳۸۲، چاپ اول.
۷. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۱۲۴، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.
۸. کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درس‌هایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۳۰۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.
۹. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۳، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۰. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۳-۱۷۴، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۱. امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۱۶۹، تهران، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.
۱۲. کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درس‌هایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۳۰۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.
۱۳. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۳، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۴. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۴، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۵. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۶-۱۷۷، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۶. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۷. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۷۵-۱۷۹، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۱۸. نوروزی، رضا، شفعه وصیت ارث، اسباب ثلاثه تملک در حقوق مدنی، ص۱۲۴، تهران، نشر پاژنگ، ۱۳۷۴، چاپ دوم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ارث طبقه سوم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۲/۲۹.    



جعبه ابزار