• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسعد بن زراره خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَسْعَد بن زُرارِه (اسعد الخیر) ابوامامة بن زرارة بن عُدَس خزرجی
[۱] انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۸۲.
از تیره بنی‌نجّار
[۳] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۲۹.
و از یکتاپرستان عصر جاهلی بود.
[۵] الطبقات، ابن سعد، ج‌۱، ص‌۱۶۹.
[۶] المنتظم، ج‌۳، ص‌۲۰۳.




نقل‌ها درباره اسلام وی متفاوت است؛ بنا به نقلی او همراه ذکوان بن عبد قیس به مکّه آمد و با شنیدن آوازه پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد حضرت رفته، مسلمان شد
[۸] الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۵‌-۱۷۶.
و بر اساس روایت دیگری، وی با ۶‌ یا ‌۸
[۱۱] دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۶.
نفر از مردم مدینه در مکّه و در عقبه با پیامبر (صلی الله علیه و آله) ملاقات کرد و اسلام آورد، به هر روی، وی از نخستین اسلام آورندگان مدینه بود و با تبلیغ او اسلام به آنجا راه یافت.
[۱۲] الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۵‌-۱۷۶.



اسعد در سال بعد با ۱۲ نفر از مردم خزرج به دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و در نخستین بیعت عقبه شرکت کرد
[۱۴] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۱.
[۱۵] انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۷۵.
و چون حضرت، مصعب بن عمیر را برای تبلیغ اسلام با آنان همراه کرد، وی میزبانی مصعب را به عهده گرفت.
[۱۶] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۴.
[۱۸] تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۳۸.
اسعد پیش از آمدن مصعب به مدینه و بنا به نقل واقدی، حتی پس از آن، مسلمانان مدینه را در نمازهای پنج‌گانه امامت می‌کرد.
[۱۹] انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۷۶.
[۲۰] انساب الاشراف، ج‌۱، ص۲۸۲.
وی همچنین نخستین نماز‌جمعه مدینه را اقامه کرد.
[۲۱] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
[۲۳] مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۳۱.
اسعد بعد از رواج اسلام در مدینه، با ۷۰ نفر از مسلمانان این شهر به مکّه آمد و در دومین بیعت عقبه شرکت جست.
[۲۴] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
[۲۵] السیرة النبویه، ج‌۲، ص۴۶۶.
[۲۶] مسند احمد، ج۴، ص۲۶۸.
[۲۷] انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۷‌-۲۷۸.
بنا به روایتی، وی نخستین کسی بود که با پیامبر بیعت کرد و جزو یکی از نُقبای دوازده‌گانه قرار گرفت.
[۲۸] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۶۶.
[۲۹] السیرة النبویه، ج‌۲، ص۴۷۷.
[۳۰] الطبقات، ابن سعد، ج‌۱، ص‌۱۷۲.
به گفته بلاذری، پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را نقیب النقباء قرار داد.
[۳۱] انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۹۶.
شاید به همین جهت، برخی او را رأس النقباء خوانده‌اند.
[۳۲] الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص‌۴۵۹.
سخنانش در شب بیعت عقبه
[۳۳] مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۶۸.
[۳۴] دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۲.
و هنگام ورود پیامبر (صلی الله علیه و آله) به قبا و مدینه و نیکی‌های او به حضرت
[۳۵] اعلام الوری، ص‌۷۶.
[۳۶] اعلام الوری، ص‌۷۸.
حکایت از شدت ایمان و علاقه‌اش به ایشان دارد. وی در مدتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در قبا بود، همواره به زیارتش می‌آمد و در نمازهای جماعت حضرت نیز شرکت می‌کرد.
[۳۸] اعلام الوری، ص‌۷۶.



پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز به او علاقه فراوانی داشت، به‌طوری که به محض ورودش به مدینه درباره او پرسید
[۳۹] مسند احمد، ج‌۵، ص‌۲۶.
و در بیماری از او عیادت و برای درمانش اقدام کرد.
[۴۱] الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۵.
اسعد سرانجام در سال نخست هجرت از دنیا رفت،
[۴۲] السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۵۷.
[۴۴] تاریخ ابن خیاط، ص‌۲۹.
گرچه آرای دیگری نیز در این‌باره وجود دارد. پیامبر در تجهیز و تشییع جنازه او حاضر شد و بر وی نماز گزارد و‌ این نخستین نماز میّتی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه به جای آورد. انصار معتقدند وی نخستین مسلمانی است که در بقیع به خاک سپرده شد. او هنگام مرگ، درباره سه دخترش به رسول خدا سفارش کرد و حضرت سرپرستی آنان را بر عهده گرفت. ابن‌حزم، از پسر و نوادگان پسری او نیز نام برده است.


۱.گروهی از یاران پیامبر از جمله اسعد‌ بن زراره، قبل از تغییر قبله از دنیا رفتند. خانواده‌های آنان بر اثر وسوسه برخی علمای یهود از پیامبر درباره نمازهای آنها که رو به بیت المقدس گزارده بودند پرسیدند. در پاسخ آنان این بخش از آیه ۱۴۳ بقره نازل شد:
[۵۳] مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۱۷.
«و ما کانَ اللّهُ لِیُضِیعَ ایمنَکُم اِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحیم» و از ضایع نشدن ایمان آنان خبر داد.
۲. از مقاتل نقل است که ثعلبة بن غنم از قبیله اوس، و اسعد‌ بن زراره از خزرج با یکدیگر به تفاخر برخاستند. ثعلبه گفت: خزیمه ذوالشهادتین و حنظله غسیل الملائکه و عاصم بن ثابت که از دین حمایت کرد و سعد بن معاذ که خداوند به حکم او درباره بنی‌قریظه راضی شد از ما هستند. اسعد گفت: ابیّ بن کعب، معاذ بن جبل، زید‌ بن ثابت و ابوزید که حامل و حافظ قرآن بودند و سعد‌ بن عباده رئیس و خطیب انصار ، از ما هستند. کارشان به مشاجره کشید و هر یک با خشم، قبیله خویش را به یاری خواسته، دست به سلاح بردند. در پی این ماجرا، آیات ۱۰۲‌ و ۱۰۳ آل‌عمران بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و آنان را به تقوای الهی، وحدت و همدلی فرا خواند. آنان پس از تلاوت حضرت، با یکدیگر صلح کردند:
[۵۵] کشف الاسرار، ج‌۲، ص‌۲۲۹.
[۵۶] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۸۰۴.
«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ ولا تَموتُنَّ اِلاّ و اَنتُم مُسلِمون و اعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعًا و لا تَفَرَّقوا و اذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ کُنتُم اَعداءً فَاَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اِخونًا‌ ...»؛ امّا با توجه به اینکه برخی از افتخارات نقل شده در روایت پیشین، پس از وفات اسعد‌ بن زراره (اوّل هجری) اتفاق افتاده است، نسبت دادن چنین داستانی به او صحیح به نظر نمی‌رسد؛ مثلاً حنظله در اُحد به شهادت رسید و داستان بنی‌قریظه و سعد‌ بن معاذ در سال پنجم هجری اتفاق افتاد. بعید نیست این واقعه به سعد برادر اسعد، مربوط باشد که به روایتی از منافقان بوده است.
[۵۹] المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۹.



اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ اعلام الوری باعلام الهدی؛ انساب الاشراف؛ البدایة و النهایه؛ تاریخ خلیفة ابن خیاط؛ تاریخ المدینة المنوره؛ تاریخ الیعقوبی؛ جمهرة انساب العرب؛ دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه؛ روض الانف؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ الطبقات الکبری؛ قصص الانبیاء، راوندی؛ کتاب الطبقات؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ مسند احمد‌ بن حنبل؛ معالم التنزیل فی التفسیر و التأویل، بغوی؛ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم.


۱. انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۸۲.
۲. اسد الغابه، ج‌۱، ص‌۲۰۵.    
۳. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۲۹.
۴. المحبر، ص‌۲۶۹.    
۵. الطبقات، ابن سعد، ج‌۱، ص‌۱۶۹.
۶. المنتظم، ج‌۳، ص‌۲۰۳.
۷. الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص‌۴۵۶.    
۸. الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۵‌-۱۷۶.
۹. قصص الانبیاء، ص‌۳۲۹‌-۳۳۰.    
۱۰. الطبقات، ابن سعد، ج‌۱، ص‌۱۶۹.    
۱۱. دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۶.
۱۲. الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۵‌-۱۷۶.
۱۳. اسد الغابه، ج‌۱، ص‌۲۰۵.    
۱۴. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۱.
۱۵. انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۷۵.
۱۶. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۴.
۱۷. الطبقات، ابن سعد، ج‌۱، ص‌۱۷۱.    
۱۸. تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۳۸.
۱۹. انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۷۶.
۲۰. انساب الاشراف، ج‌۱، ص۲۸۲.
۲۱. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۲۲. روض الانف، ج‌۴، ص‌۱۰۰‌-۱۰۱.    
۲۳. مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۳۱.
۲۴. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۲۵. السیرة النبویه، ج‌۲، ص۴۶۶.
۲۶. مسند احمد، ج۴، ص۲۶۸.
۲۷. انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۷‌-۲۷۸.
۲۸. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۶۶.
۲۹. السیرة النبویه، ج‌۲، ص۴۷۷.
۳۰. الطبقات، ابن سعد، ج‌۱، ص‌۱۷۲.
۳۱. انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۹۶.
۳۲. الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص‌۴۵۹.
۳۳. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۶۸.
۳۴. دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۲.
۳۵. اعلام الوری، ص‌۷۶.
۳۶. اعلام الوری، ص‌۷۸.
۳۷. البدایة و النهایه، ج‌۳، ص‌۱۵۹.    
۳۸. اعلام الوری، ص‌۷۶.
۳۹. مسند احمد، ج‌۵، ص‌۲۶.
۴۰. الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص‌۴۵۸.    
۴۱. الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۵.
۴۲. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۴۵۷.
۴۳. الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص۴۵۹.    
۴۴. تاریخ ابن خیاط، ص‌۲۹.
۴۵. الطبقات، ابن خیاط، ص‌۱۵۹.    
۴۶. الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص‌۴۵۹.    
۴۷. تاریخ المدینه، ج۱، ص۹۶.    
۴۸. الاصابه، ج‌۱، ص‌۲۰۹.    
۴۹. الطبقات، ابن سعد، ج‌۳، ص‌۴۵۸‌-۴۵۹.    
۵۰. جمهرة انساب العرب، ص‌۳۴۹.    
۵۱. تفسیر بغوی، ج‌۱، ص‌۱۲۳.    
۵۲. اسباب النزول، ص‌۴۳.    
۵۳. مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۱۷.
۵۴. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۵۵. کشف الاسرار، ج‌۲، ص‌۲۲۹.
۵۶. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۸۰۴.
۵۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۲.    
۵۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.    
۵۹. المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۹.



دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اسعد بن زراره».    



جعبه ابزار