• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسوه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسوه، چيزى است كه بدان تأسى بايد جست و مانند آن عمل بايد كرد؛ مانند خوى نيك و صفاتى كه در رسول خواهد بود.



اسوه مانند قدوه معناى مصدرى دارد و به معناى اقتدا كردن و پيروى نمودن و سرمشق گرفتن است، نه معناى وصفى آن؛ چنان‌كه در تعبيرات امروز متداول شده است. به تعبير ديگر قرآن نمى‌فرمايد: پيامبر مقتداى شماست؛ بلكه مى‌گويد: در وجود او اقتداى شايسته و سرمشق نيكو است.


اسوه كلمه‌اى قرآنى است كه در عربى كاربرد آن اندك بوده است؛ در قرآن نيز بيش از سه بار به كار نرفته؛ يك بار در مورد پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ‌اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» و دو بار در مورد ابراهيم و پيروانش «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْراهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ‌ ... لَقَدْ كانت لَكُم فِيهم أُسوَةٌ حسنةٌ...».
اسوه، سرمشق، پیشوا و مقتدا است؛ خصلتی که شخص با آن لایق مقتدایی و پیشوایی شود؛
[۴] لغت‌نامه دهخدا، دهخدا. على اكبر، ج۱، حرف «الف».
حالتی که شخص هنگام پیروی از دیگری به خود می‌گیرد (اقتدا‌ نمودن). در این مدخل از واژه‌های «اسوه»، «اقتدا»، «شهداء» و «مَثَل» استفاده شده است.


اسوه‌های آخرت‌طلبان؛
اسوه‌های پسندیده؛
اسوه‌های موحدان؛
اسوه‌های مؤمنان؛
اسوه‌های ناپسند.


۱. احزاب/سوره۳۳، آيه۲۱.    
۲. ممتحنه/سوره۶۰، آيه۴.    
۳. ممتحنه/سوره۶۰، آيه۶.    
۴. لغت‌نامه دهخدا، دهخدا. على اكبر، ج۱، حرف «الف».
۵. مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمدبن فضل، ج۱، ص۱۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اسوه».    



جعبه ابزار