• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اشعب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَشْعَب‌، معروف‌ به‌ اشعب‌ طمّاع‌، شخصیت‌ گول‌ مضحک‌ نکته‌ پرداز، در سده‌های‌ ۱ و ۲ ق‌.



در کتاب‌های‌ عربی‌، اشاره‌ به‌ اشعب‌ از ابتدای‌ قرن‌ ۳ ق‌، احتمالاً با جاحظ
[۱] جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۶۵، البیان‌ و التبیین‌، به‌کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
[۲] جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۱۲، البخلاء، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
آغاز می‌شود، اما نکته‌های‌ مربوط به‌ او از سه‌ چهار روایت‌ درنمی‌گذرد. اندکی‌ پس‌ از جاحظ، ابن‌ قتیبه‌ همان‌ روایات‌ را تکرار می‌کند.
[۳] ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۳۲، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
[۴] ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۶۴، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
[۵] ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۹۲، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
[۶] ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۲۶۰-۲۶۱، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
باز اندکی‌ بعد، ابن‌ عاصم‌ (د ۲۹۰ق‌) - گویا نخستین‌ بار - به‌ نام‌ و نسب‌ و یکی‌ دو نکته معروف‌ از او اشاره‌ می‌کند.
[۷] ابن‌ عاصم‌، ص۸۵، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
در همان‌ زمان‌ طبری‌ اطلاعات‌ تازه‌ای‌ درباره او به‌ دست‌ می‌دهد که‌ شاید از ساخته‌های‌ خیالی‌ تهی‌ نباشد.


در هر حال‌، از آغاز سده ۴ق‌، آزمندی‌ اشعب‌ به‌صورت‌ مثل‌ درمی‌آید. ابن‌ عاصم‌
[۹] ابن‌ عاصم‌، ص۸۵، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
و مسعودی ‌،
[۱۰] مسعودی‌، علی‌، ج۳، ص۲۲۱، مروج‌ الذهب‌، به‌کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
عبارت‌ «اطمع‌ من‌ اشعب‌» را که‌ گویا کنیز هشام‌ بن‌ عبدالملک‌ بر زبان‌ رانده‌ بوده‌، می‌آورند. از آن‌ پس‌، در همه کتاب‌های‌ امثال‌
[۱۱] حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، ج۱، ص۲۹۰، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
[۱۲] میدانی‌، احمد، ج۱، ص۴۳۹، مجمع‌ الامثال‌، به‌کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، ۱۹۵۵م‌.
[۱۳] زمخشری‌، محمود، ج۱، ص۲۲۴، المستقصی‌ فی‌ امثال‌ العرب‌، بیروت‌، ۱۹۷۷م‌.
و نیز همه کتابهای‌ ادب‌، آن‌ را تکرار کرده‌اند. اما شرح‌ احوال‌ و مجموعه نکته‌پردازیهای‌ او که‌ تا آن‌ زمان‌ از یکی‌ دو صفحه‌ درنمی‌گذشت‌، ناگهان‌ در اغانی ‌، و نیز بخشی‌ در عقدالفرید به‌ مجموعه‌ای‌ عظیم‌ تبدیل‌ می‌گردد. انبوهی‌ از حکایات‌ شیرینی‌ که‌ درباره اشعب‌ نقل‌ شده‌، همانهایی‌ است‌ که‌ بعدها غالباً در حکایات‌ جحی‌ و در زمانهای‌ متأخرتر، داستانهای‌ ملانصرالدین ‌ تکرار شده‌ است‌.


اشعب‌ گویا اصلاً شعیب‌ نام‌ داشته‌؛ کنیه‌اش‌ ابوالعلاء
[۱۴] ابن‌ عاصم‌، ص۸۵، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
[۱۵] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
یا ابواسحاق‌
[۱۶] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
بوده‌ است‌. در نام‌ پدرش‌ جبیر تردید نیست‌، اما مادرش‌ را ام‌ الخلندج‌، ام‌ جمیل‌ مولای‌ اسماء دختر ابوبکر، حمیده‌، ام‌ حمیده‌ یا جعده‌ خوانده‌اند.
[۱۷] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۱۸] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
پدرش‌، به‌روایت‌ ابوالفرج‌ اصفهانی‌ با مختار خروج‌ کرد و به‌ همین‌ جهت‌ به‌ دست‌ مصعب‌ بن‌ زبیر کشته‌ شد.
[۱۹] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۲۰] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.



آغاز زندگی‌ اشعب‌، با افسانه‌ آمیخته‌ است‌: از قول‌ پسرش‌ آورده‌اند که‌ او در ۹ق‌ تولد یافت‌.
[۲۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۵۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
او خود به‌ نواده عثمان ‌ گفته‌ است‌ که‌ در ماجرای‌ قتل‌ عثمان‌، تیرهایی‌ را که‌ به‌ سمت‌ عثمان‌ پرتاب‌ می‌شده‌، جمع‌ می‌کرده‌،
[۲۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۲۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
یا مردم‌ را آب‌ می‌داده‌ است‌.
[۲۴] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
نیز همان‌جا بود که‌ به‌ دستور عثمان‌، دست‌ از مقاومت‌ کشید و از قید بندگی‌ خلیفه‌ آزاد شد.
[۲۵] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
بنا به‌ روایتی‌ دیگر، تولد او روز قتل‌ عثمان‌ بوده‌ است‌.
[۲۶] ابوهلال‌ عسکری‌، حسن‌، ج۲، ص۲۵، جمهرة الامثال‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و عبدالمجید قطامش‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌.
این‌ گفته‌های‌ ضد و نقیض‌ نخست‌ از آن‌جا برمی‌خیزد که‌ راویان‌ تا روزگار مهدی‌ او را زنده‌ پنداشته‌اند
[۲۷] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۲۸] ابوهلال‌ عسکری‌، حسن‌، ج۲، ص۲۵، جمهرة الامثال‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و عبدالمجید قطامش‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌.
[۲۹] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
و حتی‌ فضل‌ بن‌ ربیع‌ تأکید می‌کند که‌ در ۱۵۴ق‌ اشعب‌ از نزد پدرش‌ در بغداد به‌ مدینه ‌ رفت‌ و اندکی‌ بعد خبر وفاتش‌ را آوردند.
[۳۰] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
از این‌رو خطیب‌ بغدادی
[۳۱] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۴۴، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
و بسیاری‌ دیگر سال‌ ۱۵۴ق‌ را تاریخ‌ مرگش‌ دانسته‌اند؛ اما هیچ‌ روایتی‌ جز روایت‌ مذکور، بر حیات‌ او در آن‌ روزگاران‌ دلالت‌ ندارد، جز اینکه‌ گویند اصمعی ‌ (د ۲۱۶ق‌) او را در حال‌ آواز خواندن‌ دیده‌،
[۳۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
یا از او مستقیماً روایت‌ کرده‌ است‌.
[۳۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۳۴] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
حتی‌ برخی‌ او را دایی‌ اصمعی‌
[۳۵] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۸، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
و یا دایی‌ واقدی
[۳۶] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
[۳۷] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۴۰، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
نیز پنداشته‌اند. به هرحال‌ این‌ احوال‌ باعث‌ شده‌ است‌ که‌ دارقطنی ‌ به‌وجود دو اشعب‌ اعتقاد پیدا کند: یکی‌ ابن‌ ام‌ حمیده‌ مولای‌ عثمان‌ که‌ همان‌ طماع‌ مشهور است‌، و دیگری‌ ابن‌ جبیر مولای‌ عبدالله‌ بن‌ زبیر .
[۳۸] ابن‌ عساکر، علی‌، ج۳، ص۷۶، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.



درباره ولای‌ او نیز ابن‌ عساکر
[۳۹] ابن‌ عساکر، علی‌، ج۳، ص۷۵، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.
و ابن‌ خلکان‌
[۴۰] ابن‌ خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۴۷۲، ابن‌ عاصم‌، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
همه اخبار را گرد آورده‌، و گفته‌اند که‌ او مولای‌ یکی‌ از این‌ ۴ تن‌ بوده‌ است‌: عثمان‌، عبدالله‌ بن‌ زبیر، سعید بن‌ عاص‌ و یا فاطمه دختر امام‌ حسین‌ علیها‌سلام.


اشعب‌ را از باب‌ آنکه‌ با تابعیان ‌ هم‌ عصر بوده‌، راوی‌ حدیث‌ نیز دانسته‌اند،
[۴۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۸، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۴۲] ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۳، ص۴۰، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
[۴۳] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
[۴۴] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۸، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
[۴۵] ابن‌ عساکر، علی‌، ج۳، ص۷۵، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.
اما چون‌ روایات‌ او گاه‌ به‌ شوخی ‌ می‌انجامید،
[۴۶] حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، ج۱، ص۲۹۰، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
[۴۷] ابن‌ عبدالبر، یوسف‌، ج۱، ص۵۵۸، بهجة المجالس‌، به‌کوشش‌ محمد مرسی‌ خولی‌، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌.
در این‌ باب‌ نیز کسی‌ او را جدی‌ نگرفته‌ است‌.


به‌ دانش‌ او در علم‌ قرائات‌ و ادب‌ گاه‌ اشاراتی‌ کرده‌اند
[۴۸] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱، ص۳۹۲-۳۹۳، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۴۹] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
و حتی‌ گفته‌اند که‌ معتزلی‌ بود و از عقاید معتزله ‌ آگاهی‌ عمیق‌ داشت‌،
[۵۰] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
اما چیزی‌ در این‌باره‌ در دست‌ نیست‌.


درباره اشعب‌ می‌توان‌ به‌قطع‌ گفت‌ که‌ وی‌ مردی‌ گول‌ و بی‌بند و بار بود که‌ از راه‌ تکدی ‌ و حیله‌گری‌ و اساساً به‌ یمن‌ بخشش‌ ثروتمندان‌ روزگار می‌گذاشت‌
[۵۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۵۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۳، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
و چون‌ از برخی‌ شوخ‌چشمی‌های‌ خنده‌انگیز و برخی‌ ظرافتها و نیز آوازی‌ خوش‌ بی‌بهره‌ نبود، روایات‌ متعددی‌ گرداگرد شخصیتش‌ تنیده‌ شد و از او نخستین‌ طفیلی‌ بزرگ‌ جهان‌ عرب‌ را پدید آورد. از همین‌رو که‌ دوستی‌ او با خانواده‌های‌ گوناگون‌ و گاه‌ معارض‌ یکدیگر هیچ‌گاه‌ کسی‌ را نیازرده‌ است‌.


اشعب‌ در مدینه‌، و گویا تحت‌ حمایت‌ عایشه ‌ دختر عثمان‌ پرورش‌ یافت‌
[۵۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۵۴] ثعالبی‌، عبدالملک‌، ج۱، ص۱۵۰، ثمار القلوب‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۸۴ق‌/ ۱۹۶۵م‌.
اما از آموختن‌ هرگونه‌ پیشه‌، حتی‌ پارچه‌فروشی‌ عاجز ماند،
[۵۵] حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، ج۱، ص۲۹۰، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
[۵۶] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
در عوض‌ کوشید به‌ هر حیله ‌ که‌ بود، نظر بزرگ‌زادگان‌ را به‌خود جلب‌ کند، مایه سرگرمی‌ و خنده ایشان‌ شود و مالی‌ بستاند. بدین‌سان‌ است‌ که‌ او را در مسجدی ‌ نزد عامر پسر عبدالله‌ بن‌ زبیر می‌یابیم‌؛ برای‌ نواده عبدالله‌ ابن‌ زبیر ریشش‌ را می‌تراشد تا مزاحی ‌ کند
[۵۷] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۵۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
به‌ حیله‌ چند گونه‌ آواز برای‌ عبدالله‌ بن‌ عمر
[۵۸] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۰-۱۶۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
و یا پسرش‌ سالم‌ می‌خواند
[۵۹] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۶، ص۳۱۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
مصعب‌ بن‌ زبیر و محبوبش‌ عایشه‌ را آشتی‌ می‌دهد.
[۶۰] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۱، ص۱۷۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
با اعضای‌ خاندان‌ عثمان‌ نیز روابط گسترده‌ داشت‌: با مروان‌ نوه او،
[۶۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۴، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
و خالد و محمد و نواده‌های‌ درجه دوم‌ او
[۶۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۵، ص۱۰۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۶۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
حکایات‌ شیرین‌ دارد.


اشعب‌ چندان‌ به‌ شوخ‌ طبعی‌ شهرت‌ یافته‌ بود که‌ ولید بن‌ یزی د او را نزد خود به‌ دمشق ‌ خواند و در حق‌ او شوخی‌های‌ ناهنجار رواداشت‌،
[۶۴] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۷، ص۲۶-۲۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۶۵] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۷۱-۱۷۲، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۶۶] ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۴، ص۴۵۸، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
اما چون‌ همسرش‌ سعده‌ از او رنجیده‌، و دوری‌ گزیده‌ بود، از اشعب‌ خواست‌ میانشان‌ آشتی ‌ اندازد.
[۶۷] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۷۰-۱۷۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۶۸] ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۴، ص۴۵۳، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
[۶۹] ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۶، ص۱۲۳، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.



اشعب‌ گرچه‌ با شعر بیگانه‌ نبود، گویی‌ با شاعران‌ حجاز ، به‌خصوص‌ عمر بن‌ ابی‌ ربیعه‌ که‌ از برخی‌ جهات‌ به‌ او مانند بوده‌، رابطه‌ای‌ نداشته‌ است‌ و تنها می‌دانیم‌ که‌ یک‌بار با عرجی‌ به‌ مشاجره‌ می‌پردازد،
[۷۰] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱، ص۴۱۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
اما سفر حریر به‌ مدینه‌ و ملاقات‌ اشعب‌ با وی‌ بارها تکرار شده‌ است‌. در این‌ دیدار اشعب‌ قطعه‌ شعری‌ از اشعار جریر را به‌ آواز خواند و سخت‌ شاعر را شادمان‌ ساخت‌.
[۷۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۷۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۸، ص۱۲-۱۳، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۷۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۸-۱۶۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۷۴] ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۶، ص۴۶-۴۷، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.



در زمان‌ عباسیان ‌ نیز حکایاتی‌ درباره اشعب‌ نقل‌ کرده‌اند. مزاحی‌ که‌ زیاد بن‌ عبدالله‌ حارثی ‌، حاکم‌ مکه ‌ و مدینه ‌ از سوی‌ منصور، با او کرده‌، بسیار مشهور است‌.
[۷۵] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۱-۱۴۲، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۷۶] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۵۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
حتی‌ در یک‌ روایت‌ ادعا شده‌ است‌ که‌ او از مدینه‌ به‌ بغداد رفت‌ و فرزندان‌ بنی‌ هاشم‌ گردش‌ جمع‌ آمدند و جعفر، پسر خلیفه‌ منصور، در باب‌ شعر و غنا از او پرسش‌ کرد.
[۷۷] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۸، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۷۸] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۸۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
[۷۹] طبری‌، تاریخ‌، ج۸، ص۸۲.
[۸۰] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۸، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.




اهمیت‌ اشعب‌ در ادب‌ عربی‌، از آنجاست‌ که‌ گویی‌ نخستین‌ مرد مسلمانی‌ بود که‌ با مهارت‌ در آوازخوانی ‌ و موسیقی‌دانی‌، طنز آمیخته‌ به‌ ظرافت‌ و مسخرگی‌های‌ تند دل‌آزار را تنها پیشه خود ساخته‌ بود. وی‌ چندان‌ به‌ این‌ پیشه‌ دل‌ بسته‌ بود که‌ دیگر حضور رقیبی‌ چون‌ غاضری ‌ را در مدینه‌ برنمی‌تافت‌
[۸۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۷۴، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
و حتی‌ در پیری‌، از اینکه‌ می‌دید فرزندش‌ در حرفه آوازخوانی‌ و نکته‌پردازی‌ و شوخ‌ طبعی‌ بر او پیشی‌ گرفته‌، رنج‌ می‌برد.
[۸۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.




(۱) ابن‌ خلکان‌، وفیات‌.
(۲) ابن‌ عبدالبر، یوسف‌، بهجة المجالس‌، به‌کوشش‌ محمد مرسی‌ خولی‌، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌.
(۳) ابن‌ عبدربه‌، احمد، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
(۴) ابن‌ عساکر، علی‌، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.
(۵) ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
(۶) ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
(۷) ابوهلال‌ عسکری‌، حسن‌، جمهرة الامثال‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و عبدالمجید قطامش‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌.
(۸) ثعالبی‌، عبدالملک‌، ثمار القلوب‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۸۴ق‌/ ۱۹۶۵م‌.
(۹) جاحظ، عمرو، البخلاء، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
(۲۰) جاحظ، عمرو، البیان‌ و التبیین‌، به‌کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
(۲۱) حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
(۲۲) خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
(۲۳) زمخشری‌، محمود، المستقصی‌ فی‌ امثال‌ العرب‌، بیروت‌، ۱۹۷۷م‌.
(۲۴) طبری‌، تاریخ‌.
(۲۵) مسعودی‌، علی‌، مروج‌ الذهب‌، به‌کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
(۲۶) میدانی‌، احمد، مجمع‌ الامثال‌، به‌کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، ۱۹۵۵م‌.
(۲۷) ابن‌ عاصم‌، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.


۱. جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۶۵، البیان‌ و التبیین‌، به‌کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
۲. جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۱۲، البخلاء، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۳. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۳۲، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
۴. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۶۴، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
۵. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۹۲، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
۶. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۳، ص۲۶۰-۲۶۱، عیون‌ الاخبار، بیروت‌، ۱۳۴۳ق‌/۱۹۲۵م‌.
۷. ابن‌ عاصم‌، ص۸۵، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
۸. طبری‌، تاریخ‌، ج۸، ص۸۲.    
۹. ابن‌ عاصم‌، ص۸۵، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
۱۰. مسعودی‌، علی‌، ج۳، ص۲۲۱، مروج‌ الذهب‌، به‌کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
۱۱. حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، ج۱، ص۲۹۰، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
۱۲. میدانی‌، احمد، ج۱، ص۴۳۹، مجمع‌ الامثال‌، به‌کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، ۱۹۵۵م‌.
۱۳. زمخشری‌، محمود، ج۱، ص۲۲۴، المستقصی‌ فی‌ امثال‌ العرب‌، بیروت‌، ۱۹۷۷م‌.
۱۴. ابن‌ عاصم‌، ص۸۵، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
۱۵. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۱۶. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۱۷. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۱۸. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۱۹. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۰. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۱. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۵۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۳. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۴. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۵. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۶. ابوهلال‌ عسکری‌، حسن‌، ج۲، ص۲۵، جمهرة الامثال‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و عبدالمجید قطامش‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌.
۲۷. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۲۸. ابوهلال‌ عسکری‌، حسن‌، ج۲، ص۲۵، جمهرة الامثال‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و عبدالمجید قطامش‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌.
۲۹. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۳۰. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۳۱. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۴۴، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۳۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۳۳. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۳۴. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۳۵. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۸، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۳۶. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۳۷. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۴۰، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۳۸. ابن‌ عساکر، علی‌، ج۳، ص۷۶، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.
۳۹. ابن‌ عساکر، علی‌، ج۳، ص۷۵، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.
۴۰. ابن‌ خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۴۷۲، ابن‌ عاصم‌، مفضل‌، الفاخر، به‌کوشش‌ استوری‌، لیدن‌، ۱۹۱۵م‌.
۴۱. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۸، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۴۲. ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۳، ص۴۰، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
۴۳. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۷، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۴۴. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۸، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۴۵. ابن‌ عساکر، علی‌، ج۳، ص۷۵، التاریخ‌ الکبیر، به‌کوشش‌ عبدالقادر بدران‌، دمشق‌، ۱۹۵۱م‌.
۴۶. حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، ج۱، ص۲۹۰، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
۴۷. ابن‌ عبدالبر، یوسف‌، ج۱، ص۵۵۸، بهجة المجالس‌، به‌کوشش‌ محمد مرسی‌ خولی‌، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌.
۴۸. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱، ص۳۹۲-۳۹۳، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۴۹. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۰. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۱. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۳، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۳. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۴. ثعالبی‌، عبدالملک‌، ج۱، ص۱۵۰، ثمار القلوب‌، به‌کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۸۴ق‌/ ۱۹۶۵م‌.
۵۵. حمزه اصفهانی‌، الدرة الفاخره، ج۱، ص۲۹۰، به‌کوشش‌ عبدالمجید قطامش‌، قاهره‌، دارالمعارف‌.
۵۶. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۳۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۷. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۵۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۸. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۰-۱۶۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۹. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۶، ص۳۱۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۰. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۱، ص۱۷۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۱. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۴، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۵، ص۱۰۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۳. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۴. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۷، ص۲۶-۲۷، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۵. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۷۱-۱۷۲، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۶. ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۴، ص۴۵۸، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
۶۷. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۷۰-۱۷۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۶۸. ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۴، ص۴۵۳، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
۶۹. ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۶، ص۱۲۳، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
۷۰. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱، ص۴۱۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۱. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۸، ص۱۲-۱۳، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۳. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۸-۱۶۹، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۴. ابن‌ عبدربه‌، احمد، ج۶، ص۴۶-۴۷، العقد الفرید، به‌کوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌.
۷۵. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۱-۱۴۲، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۶. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۵۱، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۷. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۶۸، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۸. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۸۰، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۷۹. طبری‌، تاریخ‌، ج۸، ص۸۲.
۸۰. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۷، ص۳۸، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
۸۱. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۷۴، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
۸۲. ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۹، ص۱۴۵، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اشعب»، ج۹، شماره۳۵۶۳.    



جعبه ابزار