اصْطَنَعْتُک (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصْطَنَعْتُک:
(وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي) اصْطَنَعْتُک: واژه
«اصطناع» از باب افتعال است تاء بدل به طاء شده و به معنى ساخته و پرداخته كردن، برگزيدن و پرورش دادن آمده است و آنگونه كه «
راغب» مىگويد «اصرار و اقدام مؤكد براى اصلاح چيزى» است.
به موردی از کاربرد
اصْطَنَعْتُک در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي) (و من تو را براى خودم پرورش دادم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه اصطناع افتعال از صنع و به معناى احسان است- به طورى كه گفتهاند- وقتى گفته مىشود صنع فلانا- فلانى را صنع كرد معنايش اين است كه به او
احسان نمود و چون گفته شود اصطنع فلانا معنايش اين مىشود كه احسان خود را در باره فلانى تحقق داد و تثبيت كرد و از قفال نقل شده كه گفته: وقتى گفته مىشود فلانى فلان را اصطناع كرد معنايش اين است كه آن قدر به وى احسان كرد كه وى را به او نسبت مىدهند، و مىگويند: اين صنيع فلانى است و اين نمکپرورده او است،
اين بود كلام قفال
بنا به گفته وى برگشت معناى اصطناع
موسی به اين است كه خداى تعالى او را براى خود اختصاص داد و آن وقت موقعيت كلمه لنفسى كاملا روشن مىشود و اما بنا بر معناى اول، از نظر سياق مناسبتر آن است كه بگوييم اصطناع متضمن معناى اخلاص است و به هر حال معناى آن اين است كه من تو را خالص براى خودم قرار دادم و همه نعمتهايى كه در اختيار تو است همه اينها از من و احسان من است و در آن غير من كسى شركت ندارد، پس تو خالص براى منى، آن وقت مضمون آيه مورد بحث با آيه
(وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً) روشن مىشود.
از اينجا معلوم مىشود اينكه بعضى ( ( ۲، ۳) مجمع البيان، ج ۷ ص ۱۱.) گفتهاند: مراد از اصطناع، اختيار است و معناى اختيار
خدا موسى را براى خود اين است كه او را حجت ميان خود و خلق خود قرار دهد، به طورى كه كلام او و دعوتش كلام و دعوت وى باشد و نيز گفتار بعضى (( ۲، ۳) مجمع البيان، ج ۷ ص ۱۱.) ديگر كه گفتهاند:
مراد از كلمه لنفسى براى
وحی و رسالت من است و نيز گفتار ديگران كه گفتهاند:
يعنى براى محبتم هيچ يک درست نيست، چون به دون دليل مقيد كردن است.
و نيز روشن مىشود كه اصطناع و احسان نمودن خدا موسى را براى خود، يكى از منتهاى مذكور است، بلكه از بزرگترين نعمتهای او بوده است و ممكن هم هست جمله
(وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي)، عطف تفسيرى بر جمله
(جِئْتَ عَلى قَدَرٍ) باشد و اينكه فخر رازى بر اين معنا اعتراض كرده كه وسط واقع شدن نداء ميان آن و منتهاى مذكور- با اينكه اصطناع هم در سلک آن منتها باشد- سازگارى ندارد و به همين جهت بهتر است آن را تمهيد و زمينه چينى براى فرستادن او و برادرش نزد فرعون دانست.
اعتراضش وارد نيست، براى اينكه حكمت وسط واقع شدن نداء منحصر در آنچه او گفته نيست، شايد وجه ديگر آن، احترام بيشتر موسى (علیهالسلام) و لطف به وى و نزديک كردنش به موقف انس باشد، تا زمينه فراهم شود براى التفات بار دوم، از تكلم مع الغير به تكلم وحده، يعنى جمله
(وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي).
آيه مورد بحث سخن حقتعالى به موسى (علیهالسلام) است، مىفرمايد: تو را از هر نظر اصلاح كردم، گويى براى خودم مىخواهم و اين محبتآميزترين سخنى است كه خداوند در حق اين پيامبر بزرگ فرمود و به گفته بعضى شبيه سخنى است كه حكما گفتهاند:
«خداوند هنگامى كه بندهاى را دوست دارد آنچنان از او تفقد مىكند كه دوست مهربان نسبت به دوستش.»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اصْطَنَعْتُک»، ج۲، ص۶۳۷.