• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اطراد1

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اطراد
شیوع استعمال لفظ در مصادیق دارای ملاک استعمال را اطراد گویند.



اطّراد، از علائم حقیقت بوده و در لغت، به معنای شیوع و در اصطلاح، به معنای شیوع استعمال لفظ در معنایی خاص، بدون اختصاص به شرایط یا مصادیق خاص می‌باشد.


اگر عنوان و لفظی، در موردی، به علت خصوصیتی که در آن مورد هست، اطلاق گردد و سپس مشاهده شود که هر جا آن خصوصیت هست، اطلاق یاد شده مانعی ندارد و استعمال جایز است، «اطّراد» محقق شده و علامت حقیقت بودن آن لفظ در آن معنا (مصداق دارای آن خصوصیت) می‌باشد؛ برای مثال، لفظ «عالم»، به لحاظ وجود خصوصیت علم، بر زید اطلاق گردد، سپس ملاحظه شود که این اطلاق، اختصاص به زید ندارد، بلکه هر کسی را که دارای خصوصیت علم است، شامل می‌شود.
در این که آیا اطراد، علامت حقیقت است یا نه، میان اصولیون اختلاف است؛ مرحوم «مظفر» و «محقق خراسانی»، آن را علامت حقیقت نمی‌دانند.
[۴] اصفهانی، محمد حسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص۳۲.
[۵] آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۳۴.
[۶] فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۱، ص۱۱۶.



۱. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص (۳۴- ۳۵).    
۲. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص۶۴.    
۳. عراقی، ضیاء الدین، نهایة الافکار، ج۱، ص۶۸.    
۴. اصفهانی، محمد حسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص۳۲.
۵. آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۳۴.
۶. فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۱، ص۱۱۶.



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «اطراد».



جعبه ابزار