اعاده معدوم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بازگردان
معدوم به وجود از شبهه هايى است كه درباره
معاد مطرح ساختهاند و به معناى اين است كه
خداوند چيزى را كه نابود گشته است، دوباره به وجود بازگرداند.
حكما بر آناند كه اعاده معدوم بعينه محال است و ممكن نيست آنچه را نابود گشته است، با همه ويژگىهاى وجودىاش- از جمله زمانى كه در آن جاى داشته است- به وجود باز گردانيد.
منابع فلسفى، از اين موضوع در مبحث «
امور عامّه» سخن گفته و يكى از
احكام عدم را «
امتناع اعاده معدوم بعينه» دانسته اند.
حكما براى اثبات مدّعاى خويش دلايلى آوردهاند؛ از جمله اينكه اگر
معدوم با همه ويژگى هاى خود دوباره به وجود آيد، آنچه به وجود آمده است، عين
معدوم خواهد بود و لازم مىآيد كه ميان شىء و خود آن شىء، عدم فاصله گردد و اين محال است
ابن سينا اين مدّعا را بديهى و بى نياز از دليل مى داند.
صدر المتألّهين نيز همرأى
ابن سينا است و معتقد است هر چه در اين باره به عنوان دليل مطرح شده است،
تنبيه است
عرفا از اين موضوع با عنوان «
عدم تكرار در تجلّى» ياد كرده و معتقدند كه هر دَم،
تجّلى و فيضى نو از خدا مىرسد و هيچ گاه فيض حق تكرار نمىشود؛ چنان كه قرآن مىفرمايد: «هر زمان، او در كارى است.»
بسيارى از
متكلّمان اعاده معدوم را محال مىدانند؛ ولى بيش تر آنان به جواز رأى دادهاند
.
و اين بدان سبب است كه پنداشتهاند
معاد همان اعاده معدوم بعينه است و ناممكن دانستن آن به معناى انكار معاد است
.
امّا اين نادرست است؛ زيرا انسان با مرگ نابود نمىشود؛ بلكه پاى به مرحلهاى ديگر مىگذارد
.
برخى گمان بردهاند كه با مرگ، بدن انسان نابود مىشود و
معاد، آفرينشى ديگر است؛ ولى بيشتر
متكلمان اماميه و
حكما معتقدند كه اجزاى بدن نابود نمىشوند و
خداوند در
قيامت، پارههاى پراكنده را دوباره گرد هم مىآورد.
قرآن در برابر كسانى كه
معاد را بر نمىتابند و بازگشت
مردگان را نمىپذيرند، مىفرمايد: «خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده است، مىتواند همانند شما را در
قيامت بيافريند.»
.
اينكه اين آيه قرآنى از تعبير «همانند شما» استفاده مىكند، به دليل
آفرينش دوباره بدنها در قيامت است و از اين گذر به منكران معاد پاسخ مىدهد؛ ولى از آن رو كه
روح پس از
مرگ بدن همچنان زنده مىماند، خداوند همان انسانها را در قيامت گرد هم مىآورد كه در دنيا زيستهاند نه همانند آنان را
.
از قرآن بر مى آيد كه حقيقت
انسان،
روح او است و همان است كه شخصيّت او را مىسازد و با مرگ انسان،
روح از
بدن جدا مىشود و به
عالم برزخ مىرود و در
قيامت،
خداوند متعال، بارى ديگر،
انسان را زنده مىكند و اجزاى پراكنده
بدن او را فراهم مىآورد. بدين سان،
روح همواره زنده است؛ همان گونه كه در دنيا زنده است و اجزاى بدن پيوسته در تغيير و تحوّلاند.
قرآن در پاسخ به كسانى كه متلاشى شدن
بدن را دليل انكار معاد مىدانند، مىفرمايد: «
ملك الموت كه خدا براى مرگ شما گمارده است، روح شما را نگاه مىدارد.»
اين پاسخ نشان مىدهد كه حقيقت و
شخصيّت انسان، روح او است كه با
مرگ بدن، نمىميرد و باقى مىماند
پژوهشکده تحقیقات اسلامی،فرهنگ شیعه،ص۸۴