• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعاده معدوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بازگردان معدوم به وجود از شبهه‏ هايى است كه درباره معاد مطرح ساخته‏اند و به معناى اين است كه خداوند چيزى را كه نابود گشته است، دوباره به وجود بازگرداند.




حكما بر آن‏اند كه اعاده معدوم بعينه محال است و ممكن نيست آنچه را نابود گشته است، با همه ويژگى‏هاى وجودى‏اش- از جمله زمانى كه در آن جاى داشته است- به وجود باز گردانيد.
منابع فلسفى، از اين موضوع در مبحث «امور عامّه» سخن گفته و يكى از احكام عدم را «امتناع اعاده معدوم بعينه» دانسته ‏اند.

۱.۱ - اداله امتناع اعاده معدوم


حكما براى اثبات مدّعاى خويش دلايلى آورده‏اند؛ از جمله اينكه اگر معدوم با همه ويژگى ‏هاى خود دوباره به وجود آيد، آنچه به وجود آمده است، عين معدوم خواهد بود و لازم مى‏آيد كه ميان شى‏ء و خود آن شى‏ء، عدم فاصله گردد و اين محال است
[۱] طباطبایی،محمد حسین،نهایة الحکمه،ص۲۴

ابن سينا اين مدّعا را بديهى و بى نياز از دليل مى‏ داند. صدر المتألّهين نيز همرأى ابن سينا است و معتقد است هر چه در اين باره به عنوان دليل مطرح شده است،
تنبيه است
[۲] الحكمة المتعاليّه فى الاسفار العقليّة الاربعة، ۱/ ۳۵۶؛ المباحث المشرقيّة، ۱/ ۴۸




عرفا از اين موضوع با عنوان «عدم تكرار در تجلّى» ياد كرده و معتقدند كه هر دَم، تجّلى و فيضى نو از خدا مى‏رسد و هيچ گاه فيض حق تكرار نمى‏شود؛ چنان كه قرآن مى‏فرمايد: «هر زمان، او در كارى است.»
[۳] رحمن، ۲۹؛ همان، ۳۵۳




بسيارى از متكلّمان اعاده معدوم را محال مى‏دانند؛ ولى بيش ‏تر آنان به جواز رأى داده‏اند
[۴] گوهر مراد، ۶۰۶
.
و اين بدان سبب است كه پنداشته‏اند معاد همان اعاده معدوم بعينه است و ناممكن دانستن آن به معناى انكار معاد است
[۵] بداية الحكمة، فصل ۱۲/ ۲۴
.

۳.۱ - نقد و ارزیابی نظریه متکلمان


امّا اين نادرست است؛ زيرا انسان با مرگ نابود نمى‏شود؛ بلكه پاى به مرحله‏اى ديگر مى‏گذارد
[۶] پيام قرآن، ۵/ ۳۲۹
.
برخى گمان برده‏اند كه با مرگ، بدن انسان نابود مى‏شود و معاد، آفرينشى ديگر است؛ ولى بيشتر متكلمان اماميه و حكما معتقدند كه اجزاى بدن نابود نمى‏شوند و خداوند در قيامت، پاره‏هاى پراكنده را دوباره گرد هم مى‏آورد.
قرآن در برابر كسانى كه معاد را بر نمى‏تابند و بازگشت مردگان را نمى‏پذيرند، مى‏فرمايد: «خدايى كه آسمان‏ها و زمين را آفريده است، مى‏تواند همانند شما را در قيامت بيافريند.»
[۷] اسراء/ ۹۹
.
اينكه اين آيه قرآنى از تعبير «همانند شما» استفاده مى‏كند، به دليل آفرينش دوباره بدنها در قيامت است و از اين گذر به منكران معاد پاسخ مى‏دهد؛ ولى از آن رو كه روح پس از مرگ بدن همچنان زنده مى‏ماند، خداوند همان انسان‏ها را در قيامت گرد هم مى‏آورد كه در دنيا زيسته‏اند نه همانند آنان را
[۸] الميزان، ۱۳/ ۲۱۰
.
از قرآن بر مى ‏آيد كه حقيقت انسان، روح او است و همان است كه شخصيّت او را مى‏سازد و با مرگ انسان، روح از بدن جدا مى‏شود و به عالم برزخ مى‏رود و در قيامت، خداوند متعال، بارى ديگر، انسان را زنده مى‏كند و اجزاى پراكنده بدن او را فراهم مى‏آورد. بدين سان، روح همواره زنده است؛ همان گونه كه در دنيا زنده است و اجزاى بدن پيوسته در تغيير و تحوّل‏اند. قرآن در پاسخ به كسانى كه متلاشى شدن بدن را دليل انكار معاد مى‏دانند، مى‏فرمايد: «ملك الموت كه خدا براى مرگ شما گمارده است، روح شما را نگاه مى‏دارد.»
[۹] سجده/ ۱۱
اين پاسخ نشان مى‏دهد كه حقيقت و شخصيّت‌ انسان، روح او است كه با مرگ بدن، نمى‏ميرد و باقى مى‏ماند
[۱۰] الميزان، ۱۳/ ۲۱۰؛ بداية الحكمة، ۲۴



 
۱. طباطبایی،محمد حسین،نهایة الحکمه،ص۲۴
۲. الحكمة المتعاليّه فى الاسفار العقليّة الاربعة، ۱/ ۳۵۶؛ المباحث المشرقيّة، ۱/ ۴۸
۳. رحمن، ۲۹؛ همان، ۳۵۳
۴. گوهر مراد، ۶۰۶
۵. بداية الحكمة، فصل ۱۲/ ۲۴
۶. پيام قرآن، ۵/ ۳۲۹
۷. اسراء/ ۹۹
۸. الميزان، ۱۳/ ۲۱۰
۹. سجده/ ۱۱
۱۰. الميزان، ۱۳/ ۲۱۰؛ بداية الحكمة، ۲۴




پژوهشکده تحقیقات اسلامی،فرهنگ شیعه،ص۸۴



جعبه ابزار