• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

افضلیت نخستین پیروان پیامبر (شبهه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



معمولا هر دینی نخستین پیروانش از بهترین‌های آن امت هستند اما نمی‌توان به‌طور عموم گفت که نخستین مؤمنان و پیروان هر دینی بهترین افراد آن دین هستند؛ در حالی که اهل‌سنت با توجه به اینکه نخستین پیروان هر دینی بهترین‌های آن امت هستند، شبهه کرده‌اند که مگر می‌شود به نخستین پیروان پیامبر تهمت آتش زدن خانه دختر رسول خدا و... را زد. در این مقاله به نقد و بررسی این شبهه می‌پردازیم.



معمولا هر دینی نخستین پیروانش از بهترین‌های آن امت هستند؛ چنان‌که حواریون بهترین‌های امت حضرت عیسی بودند، پیروان نخستین دین اسلام نیز اینگونه بوده‌اند؛ پس چگونه می‌توان به آن‌ها تهمت آتش زدن خانه دختر رسول خدا و... را زد.


برای روشن شدن مطلب باید مقصود از نخستین طرفداران مشخص شود.

۲.۱ - مقصود از نخستین طرفداران

باید دید که مقصود از نخستین طرفداران کیست؟ آیا همه کسانی است که در ابتدا به او ایمان آورده‌اند، یا نخستین نفر؟

۲.۱.۱ - نخستین مومن

اگر مقصود نخستین مومن باشد، صحیح است
اگر مقصود نخستین نفر باشد، آری، همیشه در تاریخ آنچه ذکر شده است، نخستین نفری که به پیامبری ایمان آورده است، یا بهترین و یا جزو بهترین افراد آن امت بوده است؛ نخسین کسی که به ابراهیم (علیه‌السّلام) ایمان آورد، لوط بود.

نخستین کسی که به حضرت عیسی (علیه‌السّلام) ایمان آورد یحیی (علیه‌السّلام) بود؛ نخستین کسی که به موسی (علیه‌السّلام) ایمان آورد طبق آنچه اهل‌سنت نقل کرده‌اید، حزقیل (مومن آل فرعون) بود؛ و نخستین کسی که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورد، در مردان امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) و در زنان، حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) بوده است.

۲.۱.۲ - نخستین گروه مؤمنان

اگر مقصود نخستین گروه مؤمنان باشد؟ صحیح نیست:
اگر مقصود آن است که نخستین مجموعه‌ای که به یک پیامبر ایمان آوردند، بهترین افراد امت او هستند، این مطلب صحیح نیست و ماجرای تقاضای آمدن غذای آسمانی توسط حواریون حضرت عیسی شاهدی خوبی بر این مطلب است؛ حواریون به اقرار اهل سنت، نخستین کسانی بودند که به عیسی ایمان آوردند:
والحواریون اصفیاؤه وهم اوّل من آمن به وکانوا اثنی عشر رجلاً.

اما خداوند متعال درباره آن‌ها می‌فرماید:
«اِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ اَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ در آن هنگام که حواریون گفتند: ‌ای عیسی بن مریم! آیا پروردگارت می‌تواند مائده‌ای از آسمان بر ما نازل کند؟ او (در پاسخ) گفت: از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!.»

اما پس از نزول مائده عده‌ای از آنان کافر شدند.
«قَالَ اللَّهُ اِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیْکُمْ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَاِنِّی اُعَذِّبُهُ عَذَابًا لا اُعَذِّبُهُ اَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ؛ خداوند (دعای او را مستجاب کرد و) فرمود: من آن را بر شما نازل می‌کنم؛ ولی هر کس از شما پس از آن کافر گردد (و راه انکار پوید)، او را مجازاتی می‌کنم که احدی از جهانیان را چنان مجازات نکرده باشم!.»

در ذیل این آیه اهل سنت روایات بسیاری دارند که عده‌ای از همین حواریون (بهترین یاوران عیسی و جزو نخستین کسانی که به وی ایمان آوردند) کافر شدند.
واخرج عبد بن حمید وابن جریر وابو الشیخ عن عبدالله بن عمرو قال ان اشد الناس عذابا یوم القیامة من کفر من اصحاب المائدة...
شدید‌ترین عذاب در قیامت برای کسانی است که تقاضای مائده آسمانی کردند، سپس کافر شدند....

و بر اساس بعضی روایات، این عذاب سخت برای یکی از همین حواریین است که محل عیسی را به دشمنان نشان داد:
وقال وهب: طرقوا عیسی فی بعض اللیل فاسروه ونصبوا خشبة لیصلبوه؛ فلمّا ارادوا صلبه اظلمت الارض وارسل اللّه الملائکة فحالوا بینهم وبینه وصلبوا مکانه رجلاً یقال له یهودا وهو الذی دلّهم علیه. وذلک انّ عیسی جمع الحواریین تلک اللیلة واوصاهم، ثم قال: لیکفرنّ احدکم قبل ان یصیح الدیک ویبیعنی بدراهم یسیرة. فخرجوا وتفرّقوا، وکانت الیهود تطلبه. فاتی.

وهب می‌گوید: در دل شب عیسی را به اسارت گرفته و چوب‌هایی را نصب کردند تا او را به صلیب کشتند، همین که خواستند او را به صلیب بکشند، زمین تیره و تار شد و خداوند فرشتگان را فرستاد تا بین عیسی و یهودیان فاصله بیندازند، فردی به نام یهودا را که محل عیسی را به آنان گفته بود، عوض عیسی به صلیب کشیدند؛ چون در همان شب عیسی حواریون را جمع کرد و سفارش‌های لازمه را به آنان گفته بود؛ از جمله این درخواست را مطرح کرد که آیا یکی از شما حاضر است جانش را قبل از آن که خروس صبحگاهی ندا دهد، فدای من کند؟ همه آن او را ترک کرده؛ در حالی که یهودیان به دنبال دستگیری وی بودند.

شبیه همین مضمون در روایات ذیل آمده است:
اخرج عبد بن حمید والنسائی وابن ابی حاتم وابن مردویه عن ابن عباس قال: لما اراد الله ان یرفع عیسی الی السماء خرج الی اصحابه وفی البیت اثنا عشر رجلا من الحواریین فخرج علیهم من غیر البیت وراسه یقطر ماء فقال: ان منکم من یکفر بی اثنی عشر مرة بعد ان آمن بی ثم قال: ایکم یلقی علیه شبهی فیقتل مکانی ویکون معی فی درجتی فقام شاب من احدثهم سنا فقال له: اجلس ثم اعاد علیهم فقام الشاب فقال: اجلس ثم اعاد علیهم فقام الشاب فقال: انا فقال: انت ذاک فالقی علیه شبه عیسی ورفع عیسی من روزنة فی البیت الی السماء
قال: وجاء الطلب من الیهود فاخذوا الشبه فقتلوه وصلبوه وکفر به بعضهم اثنی عشر مرة بعد ان آمن به.

ابن‌عباس گفت: زمانی که خداوند می‌خواست عیسی را به سوی آسمان ببرد، آن حضرت نزد یارانش رفت؛ در حالی که در آن خانه دوازده نفر از حواریون بود. مسیح در حالی که قطرات آب از سرش می‌چگید نزد حواریان آمد و گفت: کدامیک از شما حاضر است به جای من فدا شود (این سخن را دوازده مرتبه تکرار کرد)، کدامیک از شما حاضر شبیه من شود و به جای من کشته شود تا همراه من و در رتبه من باشد؟ جوانی که از همه سنش کمتر بود، اعلام آمادگی کرد، گفت: بنشین. سپس درخواستش را چندین مرتبه تکرار کرد که بازهم همان جواب پاسخ مثبت داد. شبه عیسی بروی افکنده شد و عسی از سوراخی که در سقف خانه بود، به طرف آسمان بالا رفت.
راوی می‌گوید: یهودیان برای دستگیری عیسی حمله کردند و شبیه او را گرفته و کشتند و به صلیب کشیدند. باقی مانده از حواریون نیز به او کافر شدند.

۲.۲ - همه صحابه

مقصود همه صحابه است؟ به‌طور قطع باطل است:
اما اگر مقصود همه کسانی باشد که آن پیامبر را دیده و در زمان حیات او، نبوت او را قبول کردند (صحابه آن پیامبر) این مطلب به‌طور قطع خلاف واقعیت است؛ زیرا هنگامی که ثابت شد که عده‌ای از اول مومنین به انبیا کافر شده‌اند، وای به حال سائرین؛ همیشه عده‌ای از همین اصحاب انبیاء؛ چه در حیات و چه پس از رحلت آنان با روش و سیره آنان مخالفت کرده و دست به تحریف دین می‌زدند.
ماجرای مخالفت قوم موسی و گوساله‌پرستی ایشان شاهدی قوی بر این مدعا است.

ابن‌عباس سامری را از همسایگان موسی (علیه‌السّلام) می‌داند و می‌گوید به حضرت ایمان آورده بود!! !
قال الزجاج وقال عطاء عن ابن عباس: بل کان رجلاً من القبط جاراً لموسی (علیه‌السّلام) وقد آمن به.
ابن‌عباس گفته: سامری مردی قبطی و همسایه موسی بود که به او ایمان آورده بود.

و با کاری که همین سامری انجام داد، از میان ششصد هزار نفری که همراه موسی بودند، تنها ۱۲۰۰۰ نفر با ایمان باقی ماندند!!!.
فخررازی می‌نویسد:
المسالة الثانیة: المراد بالقوم ههنا هم الذین خلفهم مع‌هارون (علیه‌السّلام) علی ساحل البحر وکانوا ستمائة الف افتتنوا بالعجل غیر اثنی عشر الفاً.
مقصود از قوم، افرادی هستند که آنان را با‌ هارون بر کناره ساحل دریا که شش صد هزار نفر بودند، ترک کرده بود که به وسیله گوساله گمراه شدند و فقط دوازده هزار نفر سالم ماندند.

قارون نیز از کسانی بود که او را به خاطر نورانی بودن چهره، منوّر صدا می‌زدند؛ وی پسر عموی موسی بود و به حضرت ایمان آورده بود؛ اما در زمان حیات آن حضرت کافر شد.
طبری می‌نویسد:
حدثنا بن بشار قال ثنا عبد الرحمن قال ثنا سفیان عن سماک بن حرب قال ثنا سعید عن قتادة ان قارون کان من قوم موسی کنا نحدث انه کان بن عمه اخی ابیه وکان یسمی المنور من حسن صوته بالتوراة ولکن عدو الله نافق کما نافق السامری فاهلکه البغی.

قارون از قوم موسی بود و شنیده بودیم که او پسر عموی برادر پدری او است و چون تورات را با صدای خوش می‌خواند به او منوّر می‌گفتند؛ ولی این دمشن خدا منافق بود؛ همان‌گونه که سامری منافق بود و تجاوزگری‌اش او را نابود کرد. و...

۲.۳ - برتری مؤمنین پس از پیامبر

مؤمنین پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، از مومنین زمان حضرت برترند:
جدای از اینکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر خلاف این ادعا، به جای اینکه اصحاب خویش را برادران خویش معرفی کند، می‌فرمایند برادران من کسانی هستند که من را ندیده‌اند و به من ایمان می‌آورند!! ! و آن‌ها را مدح بسیار می‌کنند:

۱۲۶۰۰ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا هَاشِمُ بن الْقَاسِمِ قال حدثنا حسن عن ثَابِتٍ عن اَنَسِ بن مَالِکٍ قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم طُوبَی لِمَنْ آمَنَ بی ورآنی مَرَّةً وَطُوبَی لِمَنْ آمَنَ بی ولم یرنی سَبْعَ مِرَارٍ

رسول خدا فرمود: خوشا به حالی کسی که به من ایمان داشته باشد و یک مرتبه مرا ببیند و خوشا به حال کسی که به من ایمان بیاورد و مرا نبیند؛ این جمله را هفت مرتبه تکرار فرمود.

و در ادامه می‌نویسد:
۱۲۶۰۱ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا هَاشِمُ بن الْقَاسِمِ ثنا حسن عن ثَابِتٍ عن اَنَسِ بن مَالِکٍ قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَدِدْتُ انی لَقِیتُ اخوانی قال فقال اَصْحَابُ النبی صلی الله علیه وسلم اَوَلَیْسَ نَحْنُ اِخْوَانَکَ قال اَنْتُمْ اصحابی وَلَکِنْ اخوانی الَّذِینَ آمَنُوا بی ولم یرونی.

رسول خدا فرمود: دوست دارم برادرانم را زیارت می‌کردم، اصحاب گفتند: مگر ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: شما یاران من هستید؛ ولی برادران من افرادی هستند که به من ایمان می‌آورند و مرا ندیده‌اند.


نمی‌توان به‌طور عموم گفت که نخستین مؤمنان و پیروان هر دینی بهترین افراد آن دین هستند؛ بلکه در میان آن‌ها، مانند سایر افراد هر امتی، خوب و بد وجود داشته است.


۱. الزمخشری الخوارزمی، ابو القاسم محمود بن عمر جار الله، الکشاف عن حقائق التنزیل وعیون الاقاویل فی وجوه التاویل، ج۴، ص۵۲۸، تحقیق:عبد الرزاق المهدی، بیروت، ناشر:دار احیاء التراث العربی.    
۲. الانصاری القرطبی، ابو عبدالله محمد بن احمد (متوفای۶۷۱ه)، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۸۹، ناشر:دار الشعب - القاهرة.    
۳. البیضاوی، ناصرالدین ابو الخیر عبدالله بن عمر بن محمد (متوفای۶۸۵ه)، انوار التنزیل واسرار التاویل (تفسیر البیضاوی)، ج۵، ص۲۱۰.    
۴. النسفی، ابی البرکات عبدالله ابن احمد بن محمود، تفسیر النسفی، ج۴، ص۲۴۴، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۱۱۲.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۱۱۵.    
۷. الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر (متوفای ۳۱۰ه)، جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج۹، ص۱۳۲.    
۸. الانصاری القرطبی، ابو عبدالله محمد بن احمد (متوفای۶۷۱، الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۳۶۹، ناشر:دار الشعب - القاهرة.    
۹. القرشی الدمشقی، اسماعیل بن عمر بن کثیر ابو الفداء (متوفای۷۷۴ه)، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۲۰۲.    
۱۰. السیوطی، عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین (متوفای۹۱۱ه)، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۷، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۳.    
۱۱. الشوکانی، محمد بن علی بن محمد (متوفای۱۲۵۵ه)، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر، ج۲، ص۱۰۷.    
۱۲. الآلوسی البغدادی، العلامة ابی‌الفضل شهاب الدین السید محمود (متوفای۱۲۷۰ه)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۴، ص۶۰.    
۱۳. الثعلبی النیسابوری ابو اسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم (متوفای۴۲۷ه) الکشف والبیان، (متوفای ۴۲۷ ه - ۱۰۳۵م)، ج۳، ص۷۹، تحقیق:الامام ابی محمد بن عاشور، مراجعة وتدقیق الاستاذ نظیر الساعدی، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۲۲ه-۲۰۰۲م.    
۱۴. السیوطی، عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین (متوفای۹۱۱ه)، الدر المنثور، ج۲، ص۷۲۷، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۳.    
۱۵. القرشی الدمشقی، اسماعیل بن عمر بن کثیر ابو الفداء (متوفای۷۷۴ه)، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۳۹۸.    
۱۶. ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر القرشی ابو الفداء، البدایة والنهایة، ج۲، ص۱۰۹.    
۱۷. الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی (متوفای۶۰۴ه)، التفسیر الکبیر او مفاتیح الغیب، ج۲۲، ص۸۷، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۲۱ه - ۲۰۰۰م.    
۱۸. الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی (متوفای۶۰۴ه)، التفسیر الکبیر او مفاتیح الغیب، ج۲۲، ص۸۷، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۲۱ه - ۲۰۰۰م.    
۱۹. الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر (متوفای ۳۱۰ه)، جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج۱۹، ص۶۱۶.    
۲۰. الشیبانی، احمد بن حنبل ابو عبدالله (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۲۰، ص۳۸.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا نخستین پیروان هر دینی، بهترین افراد آن امت هستند؟».    



جعبه ابزار