البیان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
البیان، کتابی به
زبان عربی درباره
معجزات پیامبران علیهمالسلام، تألیف ابوبکر محمدبن طیب
باقلانی متکلم اشعری مذهب قرن چهارم است.
این
کتاب، که نام کامل آن البیان عن الفرق بین المعجزات و الکرامات و الحِیَل و الکهانه و السّحر و النّارنجات است، فقط براساس یک
نسخه خطی چاپ شده است.
از جملات پایانی آن
فهمیده میشود که نسخه اساس، ناقص و فاقد بخش پایانی بوده است.
البیان، که ظاهراً باقلانی آن را در اواخر
عمر نوشته، از دو جهت مهم و شایان بررسی است: یکی موضوع کتاب که شرح
معجزاتی است که بر صدقِ مدعی
نبوت دلالت میکند؛ دیگر آنکه در میان نوشته های متکلمان متقدم
مسلمان در نوع خود یگانه است، چرا که به تحلیل نظریِ
معجزه میپردازد.
کتابهایی که درباره
معجزات پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه وآله وسلّم بویژه
قرآن کریم نوشته شده فراوان است، اما هدف این کتابها غالباً دفاع از
معجزاتی معین است؛ در صورتی که هدف نخستین البیان این است که درباره
معجزات از حیث
معجزه بودن بحث کند و مبانی صحت
معجزات را توضیح دهد.
با وجود این، می توان گفت که هدف نهایی
نویسنده، دفاع از
معجزه های پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه وآله وسلّم خاصه
قرآن کریم بوده است.
به هر حال، باقلانی درصدد تبیین مبدأ اساسی و جوهری
رسالت است.
وی میگوید: «بر این امر اتفاق نظر هست که برای
مدعیان نبوت دلیلی جز
معجزات وجود ندارد».
انگیزه های باقلانی در تألیف این کتاب قابل تأمل است.
به
تصریح او
نیاز شدیدی برای توضیح و تبیین
معجزات وجود داشته و این نیاز او را به نوشتن البیان واداشته است، اما هیچ توضیحی در این باره نمیدهد.
بی گمان، مقتضیات تاریخی و فرهنگی عصر باقلانی بوده که موجب پدید آمدن چنان نیازی شده است.
همچنین، در قرنهای سوم و چهارم موجی از
شک و
انکار در خصوص
نبوت و
انبیا برخاسته بود.
در رأس این شکاکان
ابن راوندی قرار داشت و
محمد بن زکریای رازی هم در نوشته هایش در اساس
نبوت و کتابهای آسمانی
تشکیک کرده بود.
به نظر
ماسینیون ادعاهای حلاّج نیز در طرح این بحث از سوی باقلانی بی تأثیر نبوده است.
بی شک، چنین شرایطی موجب شده بود تا باقلانی به دفاع از نشان صدق نبی یعنی
معجزات بپردازد.
باقلانی در البیان نخست
معجزه را تعریف میکند و بر این نکته تأکید میورزد که اساساً
معجزه امری است خارج از قدرت انسانها و فقط در حوزه قدرت خداوند است.
پس نمیتوان گفت
معجزه پدیده ای است که مردم از انجام دادنش عاجزند؛ زیرا
عجز در مورد کارهایی که مقدور انسانهاست، مفهوم پیدا میکند.
این نکته برای باقلانی چندان اهمیت دارد که چند فصل مستقل به بیان آن اختصاص میدهد
و البته این، اندیشه ای بر خلاف اصول معتزله است.
گفتنی است که باقلانی در خلال بحثها تا حدی از این نکته
عدول کرده و در برخی موارد
معجزه را در حوزه قدرت انسان دانسته است.
نویسنده، پس از تعریف
معجزه و مسائل آن، به بحث درباره
اعجاز قرآن میپردازد و بر آن است که وجه
اعجاز قرآن نظم و بلاغت خاصی است که اساساً از حیطه قدرت انسانها خارج است.
او
اعجاز قرآن را از
معجزات همه
پیامبران بالاتر میداند، زیرا در
معجزات سایر انبیا مردم احتمال میدادند که
شعبده و
حیله باشد.
او ویژگی
اعجاز قرآن را در این میداند که این
معجزه زنده است و تا ابد پیش چشم مخالفان قرار دارد، و این موضوع نیازی به نقل ناقلان ندارد.
سپس نویسنده درباره
معجزات خاص
حضرت محمد صلّی اللّه علیه وآله وسلّم بابی باز میکند
و در خلال آن به مسائلی میپردازد که راجع به اصل نبوت است و ربطی به موضوع کتاب ندارد.
آنگاه درباره صفات و احکام
معجزات بحث میکند،
مثلاً اینکه
معجزه صرفاً باید به پیامبر اختصاص داشته باشد و هیچکس دیگری در آن مشارکت نداشته باشد
یا اینکه
معجزه صرفاً باید همزمان با احتجاج پیامبر باشد تا ادعای او را تصدیق کند.
فصل بعدی، به معنای عادت و خرق عادت و احکام آن اختصاص یافته است.
آنگاه نویسنده به حل این شبهه میپردازد که با وجود اعتقاد به شعبده، حیله،
نیرنگ و پدیدههایی از این دست که از افرادی همچون
حلاّج سر می زند، چه تفاوتی میان این امور با
معجزات انبیا وجود دارد.
باقلانی قائل است که
معجزه پیامبران از شعبده بازان و حیله گران برنمی آید و جز خداوند کسی نمیتواند آن را انجام دهد.
نویسنده پس از این بحثها ماهیت
سحر و
شعبده و امور دایر بر آن را
تبیین
و در فصول بعدی، تا پایان کتاب، به تفاوت
معجزه با سحر و مباحث آن میپردازد.
(۱) محمدبن طیب باقلانی، کتاب البیان، چاپ د ی مکارثی، بیروت ۱۹۵۸.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باقلانی»، شماره۲۳۳۰.