انکار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نفی چیزی و همچنین اظهار ناخوشایندی نسبت به
منکر را انکار میگویند و از انکار به مفهوم نخست در بابهای
طهارت،
قضاء و
حدود سخن رفته است.
انکار
خدا یا یگانگی او، و انکار
رسالت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و نیز انکار ضروری
دین موجب
کفر میگردد؛ لیکن در اینکه انکار ضروری دین، مانند انکار خدا سببی مستقل برای حصول کفر است یا از آن جهت که به انکار خدا یا رسالت پیامبر بر میگردد،
اختلاف است.
طبق مبنای دوم، چنانچه انکار فرد به انکار خدا یا رسالت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله برنگردد کافر به شمار نمیرود.
اگر کسی نزد
قاضی علیه دیگری طرح
دعوا کند و قاضی آن را بر
متهم قرائت نماید، متّهم (مدّعی علیه) در پاسخ یا
اقرار میکند یا انکار و یا سکوت. در صورت انکار، اگر مدّعی بر ادّعای خویش
بینه نداشته باشد، منکر یا
قسم میخورد و یا قسم را به مدّعی برمیگرداند، که او
سوگند یاد کند و یا
نکول میکند؛ یعنی نه
سوگند میخورد و نه
ردّ میکند. دعوا در فرض نخست (
قسم یاد کردن منکِر) ساقط و در فرض دوم (برگرداندن سوگند به مدّعی) با قسم مدّعی ثابت میشود؛ ولی در فرض سوم (نکول) اختلاف است که آیا قاضی به صرف نکول منکر میتواند علیه او
حکم صادر کند و یا متوقف بر سوگند یادکردن مدّعی است. اگر قسم یاد کند حقّش ثابت، وگرنه، ساقط میشود.
از انکار به معنای دوم در باب
امر به معروف و
نهی از منکر سخن رفته است.
انکار قلبی منکر با اظهار ناخشنودی قلبی، مانند رو برگرداندن یا
ترش رویی کردن دربرابر مرتکب شونده منکر و انکار عملی آن با اظهار ناخشنودی با
زبان و
دست با وجود شرایط آن، از مراتب نهی از منکر به شمار میروند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علبهم السلام ج۱، ص۷۴۳-۷۴۴.