• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انکار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نفی چیزی و همچنین اظهار ناخوشایندی نسبت به منکر را انکار می‌گویند و از انکار به مفهوم نخست در بابهای طهارت، قضاء و حدود سخن رفته است.




انکار خدا یا یگانگی او، و انکار رسالت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و نیز انکار ضروری دین موجب کفر می‏گردد؛ لیکن در اینکه انکار ضروری دین، مانند انکار خدا سببی مستقل برای حصول کفر است یا از آن جهت که به انکار خدا یا رسالت پیامبر بر می‏گردد، اختلاف است.
طبق مبنای دوم، چنانچه انکار فرد به انکار خدا یا رسالت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله برنگردد کافر به شمار نمی‏رود.



اگر کسی نزد قاضی علیه دیگری طرح دعوا کند و قاضی آن را بر متهم قرائت نماید، متّهم (مدّعی علیه) در پاسخ یا اقرار می‏کند یا انکار و یا سکوت. در صورت انکار، اگر مدّعی بر ادّعای خویش بینه نداشته باشد، منکر یا قسم می‏خورد و یا قسم را به مدّعی برمی‏گرداند، که او سوگند یاد کند و یا نکول می‏کند؛ یعنی نه سوگند می‏خورد و نه ردّ می‏کند. دعوا در فرض نخست (قسم یاد کردن منکِر) ساقط و در فرض دوم (برگرداندن سوگند به مدّعی) با قسم مدّعی ثابت می‏شود؛ ولی در فرض سوم (نکول) اختلاف است که آیا قاضی به صرف نکول منکر می‏تواند علیه او حکم صادر کند و یا متوقف بر سوگند یادکردن مدّعی است. اگر قسم یاد کند حقّش ثابت، وگرنه، ساقط می‏شود.



از انکار به معنای دوم در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن رفته است.
انکار قلبی منکر با اظهار ناخشنودی قلبی، مانند رو برگرداندن یا ترش رویی کردن دربرابر مرتکب شونده منکر و انکار عملی آن با اظهار ناخشنودی با زبان و دست با وجود شرایط آن، از مراتب نهی از منکر به شمار می‏روند.





 
۱. جواهر الکلام ج۴۰، ص۱۵۹-۱۸۲.    
۲. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳۷۴-۳۷۸.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علبهم السلام ج۱، ص۷۴۳-۷۴۴.    



جعبه ابزار