• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام حسین ولی امر مسلمین و قیام ایشان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام حسین، یزید، قیام، مرگ، ولی امر مسلمین.

پرسش: ‌آیا امام حسین (علیه‌السّلام) بعنوان امام الهی و جانشین پیامبر قیام کردند یا بعنوان نماینده مخالفین یزید در برابر ظلم امویان؟

پاسخ اجمالی: امام حسین (علیه‌السّلام) تا هنگام شهادت خود بارها بر این نکته تاکید کرد که قیام او به عنوان ولی و امام مسلمین صورت می‌گیرد. امام خود را شایسته رهبری می‌دانستند، زیرا ایشان فرزند و فرزند زاده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و جانشین ایشان می باشد. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزی معاویه را در بالای منبر من دیدید، بکشید. ازاین‌رو ایشان در وصیت‌نامه‌ی خود نیز قیامشان را جهت اصلاح مفاسد امت و احیاء و زنده کردن سنت و قانون جدش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و راه و رسم پدر بزرگوارش علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) می‌داند. ایشان در لحظات آخر عمرشان نیز فرمودند: در مقابل دشمن سر فرود نمی‌آورم و این مرگ برای من بهتر از پذیرفتن ننگ است.



با نگاهی به سخنان امام حسین (علیه‌السّلام) از همان ابتدای قیام آن‌ حضرت متوجه این موضوع می‌شویم که آن حضرت بعنوان ولی و امام مسلمین دست به این حرکت زد.
وقتی والی مدینه «ولید بن عتبه» از آن حضرت خواست که با یزید بن معاویه به عنوان حاکم اسلامی بیعت کند امام (علیه‌السّلام) از بیعت کردن، امتناع کردند و چنین فرمودند:
«ای امیر! مائیم خاندان نبوت و معدن رسالت، خاندان ماست که محل آمد و رفت فرشتگان و محل نزول رحمت خدا است، خداوند اسلام را از خاندان ما شروع نموده و تا آخر نیز همگام با ما خاندان به پیش خواهد برد...» .
امام (علیه‌السّلام) بعد از این بیان به خصوصیت یزید بن معاویه می‌پردازد و در پایان می‌فرمایند که:
«... و باید ما و شما آینده را در نظر بگیریم و ببینیم که کدام یک از ما سزاوار و لایق خلافت و رهبری امت اسلامی و شایسته بیعت مردم است...»
و بعد از این سخنان بود که امید ولید و مروان بن حکم، به یاس مبدّل شد.


امام (علیه‌السّلام) روز بعد در ملاقاتی با مروان بن حکم چنین فرمودند: «باید فاتحه‌ی اسلام را خواند که مسلمانان به فرمانروائی مانند یزید گرفتار شده‌اند، آری از جدم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که می‌فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزی معاویه را در بالای منبر من دیدید، بکشید. ولی مردم مدینه او را در عرشه منبر دیدند و نکشتند و اینک خداوند آنان را به یزید فاسق مبتلا و گرفتار نموده است.»
[۳] خطیب بغدادی، ابی‌بکر، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۸۱.
[۴] عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۲، ‌ص۴۲۸.
[۵] ابن ابی الحدید، فخر الدین، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۴۸.



امّا شاید بهترین دلیل که امام (علیه‌السّلام) خود را شایسته رهبری می‌دانست و بعنوان امامت الهی دست به این قیام زد سخنانی باشد که اخطب خوارزمی نقل می‌کند. وی می‌گوید: همان شب که امام (علیه‌السّلام) از مجلس ولید خارج گردید به حرم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد شد و در کنار قبر آن حضرت قرار گرفت و با این جملات به زیارت آن حضرت پرداخت.
«... درود بر تو‌ ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من حسین فرزند تو و فرزند زاده تو هستم. و من سبط تو می‌باشم که برای هدایت و رهبری امت، مرا جانشین خود قرار داده‌ای، ‌ای پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اینک آن‌ها مرا تضعیف نموده و آن مقام معنوی مرا حفظ ننمودند و این است شکایت من به پیشگاه تو تا به ملاقاتت بشتابم.»


امام حسین (علیه‌السّلام) در وصیت‌نامه‌ی خود نیز قیام خود را جهت اصلاح مفاسد امت و احیاء و زنده کردن سنت و قانون جدش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و راه و رسم پدر بزرگوارش علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) می‌داند. و در حقیقت خود را جانشین نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌داند.


امام حسین (علیه‌السّلام) تا هنگام شهادت خود بارها بر این نکته تاکید کرد که قیام او به عنوان ولی و امام مسلمین صورت می‌گیرد. خوارزمی در مقتل خود نقل می‌کند که: حسین بن علی (علیه‌السّلام) در ساعات آخر عمر خود در حالی که سوار اسب گردیده و شمشیر بدست داشت و در حالتی که از زندگی قطع امید کرده و تصمیم بر مرگ و شهادت گرفته بود در مقابل دشمن قرار گرفت و این اشعار را می‌خواند: «مرگ بهتر از پذیرفتن ننگ است و پذیرفتن ننگ بهتر از قبول آتش، من حسین بن علی (علیه‌السّلام) هستم، سوگند یاد کرده‌ام که در مقابل دشمن سر فرود نیاورم...، ما چراغ‌های (هدایت) خدا هستیم که در روی زمین می‌درخشیم...، کتاب خدا در پیش ما است... و در میان ما است وحی و هدایتی که به نکوئی یاد می‌شود. و ما در میان همه‌ی خلق وسیله امن هستیم و این حقیقت را در میان مردم گاهی نهان داریم و گاهی عیان و...»


طبری مورخ] بزرگ جهان اسلام نیز نقل می‌کند که: امام حسین (علیه‌السّلام) نامه‌ای به اهل بصره و بزرگان شیعه در آن شهر نوشت که در آن نامه بعد از حمد خداوند و درود بر نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین بیان می‌کند:
«... خداوند محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را جهت پیامبری برگزید و او را بوسیله نبوت گرامی داشت... و کنّا اهله و اولیائه و اؤصیائه و ورثته و احقّ الناس بمقامه فی النّاس و... یعنی ما اهل بیت و اولیا و جانشینان و وارثان پیامبر و مستحق‌ترین مردم به جانشینی آن حضرت در بین مردم هستیم.»


با توجه به مطالب بیان شده به خوبی روشن می‌شود که امام حسین (علیه‌السّلام) بارها خود را امام و ولی مسلمین معرفی کرده است و قیام او نیز برخاسته از چنین موضعی بوده است.


۱. محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین (علیه‌السّلام).
۲. آیت‌الله صافی گلپایگانی، شهید آگاه.



۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۶۷.    
۲. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۶۸.    
۳. خطیب بغدادی، ابی‌بکر، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۸۱.
۴. عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۲، ‌ص۴۲۸.
۵. ابن ابی الحدید، فخر الدین، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۴۸.
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰.    
۷. بحرانی، عبدالله، مقتل عوالم، ‌ج۱، ص۱۷۷.    
۸. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۷۳.    
۹. بحرانی، عبدالله، مقتل عوالم، ص۱۷۹.    
۱۰. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۲، ص۳۷.    
۱۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۲۶۶، بیروت، انتشارات دار الکتب العلمیه، تاریخ سال ۶۰.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله "آيا امام حسين(ع) بعنوان امام الهي و جانشين پيامبر قيام كردند يا بعنوان نماينده مخالفين يزيد در برابر ظلم امويان؟"، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۹/۰۳.    






جعبه ابزار