• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام سجاد ع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف






حضرت علی بن حسین(ع) ملقب به «زین العابدین» و «سید السجادین» در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه به دنیا آمد. مادر گرامی ایشان شهربانو دختر یزدْگِرد (آخرین پادشاه ساسانی) است.
امام سجاد (ع) دوران رشد خود را در عهد امامت امام مجتبی (ع) و پدر خود حسین بن علی (ع) سپری کرد. در کربلا حاضر شد، اما به دلیل بیماری نتوانست در جنگ شرکت کند. پس از آن قریب سی و چهار سال، یعنی تا سال ۹۴ قمری، رهبری شیعه را بر عهده داشت.
ابوالحسن و ابومحمد از کنیه های مشهور امام سجاد(ع) است و القاب مشهوره آن حضرت: زین العابدین و سید الساجدین و العابدین و زکی و امین و سجّاد و ذوالثّفنات و نـقـش نـگـیـن آن جناب به روایت حضرت صادق(ع) «اَلْحَمْدُللّهِ الْعَلِی» بوده و به روایت امام محمد باقر(ع) «اَلْعِزَّةُ لِلِّه» و به روایت حضرت ابوالحسن موسی کاظم(ع)، «خَزِی وَ شَقِی قاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلی علیه السلام» بوده است.
امام سجاد (ع) در سال ۹۴ ق. به تحریک ولید بن عبد الملک مسموم گردید و به شهادت رسید و در کنار امام مجتبی (ع) در بقیع مدفون شد.

زین العابدین (ع)
پیشوای چهارم شیعه ، حضرت سجاد ، امام علی بن الحسین ، زین العابدین (ع) ، فرزند سیدالشهداء (ع) که در حادثه کربلا حضور داشت و بعلت بیماری در خیمه بستری بود و همراه با اهل بیت ، پس از شهادت امام حسین (ع) به اسیری رفت و با حالتی دشوار و غمبار ، که غل و زنجیر به دست و گردن آن حضرت بسته بودند ، به کوفه و از آنجا به شام برده شد . در کاخ یزید هم خطبه بسیار مهمی ایراد کرد که چهره یزید افشا شد و مردم شام نسبت به ماهیت حادثه کربلا آگاه شدند . امام سجاد (ع) در سال ۳۸ هجری در مدینه به دنیا آمد . در حادثه کربلا حدود ۲۴ سال داشت ، پس از شهادت پدر نیز مدت ۳۵ سال امامت کرد . مادرش شهربانو دختر یزدگرد بود . در حادثه کربلا آن حضرت ازدواج کرده و دارای فرزند بود و فرزند خردسالش امام باقر (ع) هم در کربلا بود . نقش عمده آن حضرت در نهضت عاشورا ، پیام رسانی خون شهیدان کربلا و حفظ دستاوردهای آن انقلاب خونین و اهداف پدر ، از تباه شدن و تحریف گشتن بود . این رسالت ، در قالب ایراد خطبه ها توسط آن حضرت و عمه اش زینب علیها السلام انجام گرفت . سخنان امام سجاد در بارگاه یزید ، چنان او را به خشم آورد که دستور کشتنش را داد ، اما حضرت زینب ، جان خود را سپر بلا قرار داد و نگذاشت . در دفن اجساد شهدای اهل بیت در کربلا ، به یاری طایفه بنی اسد آمد و پس از خاکسپاری پیکر سیدالشهداء (ع) روی قبر آن حضرت نوشت : « هذا قَبرُ الحُسَینِبنِ عَلِیبنِ اَبی طالبٍ ، اَلذی قَتَلُوهُ عَطشانا غَریبا »
پس از عاشورا ، حضرت سجاد (ع) دوران بسیار سخت و خفقان باری را با خلفای اموی سپری کرد . ولیدبن عبدالملک و هشام بن عبدالملک ، از خلفای معاصر او بودند . داستان زیارت آن حضرت و بوسیدنش حجرالا سود را و شعرهای بلند فرزدق در ستایش او ( هذا الذی تَعرِفُ البَطحأ وَطْأتَهُ ... ) معروف است . « صحیفه سجادیه » مجموعه ای از دعاهای آن حضرت است که اینک در دست ما بعنوان گنجینه ای از معارف دینی موجود است . آن حضرت در سال ۹۵ هجری با دسیسه ولیدبن عبدالملک به شهادت رسید و در
بقیع ، مدفون شد




۲.۱ - پدر امام سجاد



۲.۲ - مادر امام سجاد

[۱]    




نقد و بررسی داستان اسارت در زمان عمر دارای اشکالاتی است:
۱. مهم‌ترین سؤالی که مطرح می‌شود اینکه شهربانو چه سالی و در کجا اسیر شده است؟ اگر جزء اسیران خراسان بوده است، باید این نکته را در نظر گرفت که خراسان در دوره عثمان فتح شد، نه در خلافت عمر. در نتیجه آوردن شهربانو به مسجد مدینه و گفت وگوی او با عمر نادرست خواهد بود. اگر در عهد خلافت عمر اسیر شده باشد، اسیری او در یکی از نبردهای قادسّیه، مداین یا نهاوند بوده است که این نیز مردود است؛ زیرا هنگامی که جنگ قادسّیه آغاز شد، یزدگرد در مداین بود و پیش از آنکه مسلمانان به مداین برسند، به حلوان رفت. سپس از حلوان به قم و کاشان و از آنجا به اصفهان و کرمان و مرو افتاد. در این عقب نشینی‌ها یزدگرد نه تنها زنان و خویشاوندان و خزانه خود را همراه داشته است؛ بلکه آشپزان و یوزبانان او نیز همراه وی بودند.
[۱] . فتوح البلدان، ص۳۲۲.
بنابراین دختر او در زمان عمر اسیر نشده است.
[۲] . ر. ک: شهیدی، سیدجعفر، زندگانی علی بن الحسین [۲]    ، ص۱۷.

۲. بنابر قول مشهور، امام سجاد (علیه‌السّلام) در سال ۳۷ ﻫ. ق به دنیا آمده و عمر بن خطاب در سال ۲۳ ﻫ. ق کشته شده است؛ یعنی اگر شهربانو در آخرین سال خلافت عمر به اسارت در آمده و با امام حسین (علیه‌السّلام) ازدواج نموده باشد؛ مفهوم آن چنین است که امام سجاد (علیه‌السّلام) ۱۴ سال پس از ازدواج شهربانو با امام حسین (علیه‌السّلام) به دنیا آمده است. هر چند این حادثه محال نیست، اما بسیار بعید به نظر می‌رسد.
نقد: پذیرش این گزارش دشوار است و نیاز به توجیه دارد؛ زیرا در زمان کنونی با پیشرفت بسیار علم پزشکی و درمان این نوع بیماری از راه طبیعی (نه از طریق معجزه که گفته شود چون ایشان همسر امام بوده‌اند، چنین رخ داده است)، بسیاری از زنان بعد از سالیان طولانی صاحب این نعمت الهی می‌شوند و این امر بعید و شگفت انگیز نخواهد بود؛ بنابراین این دلیل که علامه مجلسی۱ به آن اشاره کرده است، قابل بررسی می‌باشد.
[۳] . بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۰.

۳. راوی گزارش اسارت شهربانو در دوران عمر، عمرو بن شمر است که نجاشی و ابن عضائری او را بسیار ضعیف دانسته‌اند. صاحب مرآه العقول بر ضعف او تصریح کرده‌اند.
[۴] . تنقیح المقال، ج۲، ص۲۳۲.
استاد شهید مطهری نیز به این نکته تصریح می‌کند، که در سند این روایت، دو نفر هستند که روایت را غیر قابل اعتماد می‌کنند: یکی ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی که علمای رجال او را از نظر دینی متهم می‌دانند و روایات او را غیر قابل اعتماد می‌شمارند و دیگری عمرو بن شمر است که او نیز کذاب و جعال خوانده شده است.
[۵] . مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۱۳۲.

داستان اسارت این بانو در زمان حضرت علی (علیه‌السّلام) نیز دارای اشکالاتی است:
۱. با این روایت، مشکل زمان که در روایت اصول کافی دیده می‌شد، برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام (علیه‌السّلام) نیز از میان رفته است. اما این روایت نیز درست به نظر نمی‌رسد؛ زیرا نام حریث بن جابر در شمار کارگزاران علی (علیه‌السّلام) در آن زمان دیده نمی‌شود. ظاهراً حریث بن جابر حنفی هیچگاه از جانب امام علی (علیه‌السّلام) به حکومت خراسان منصوب نشده است. وی در جنگ صفین در رکاب علی (علیه‌السّلام) بود و گفته‌اند که عبیدالله بن عمر بن خطاب را کشت.
[۶] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۳۶-۲۳۴.
ابو عبیده می‌گوید: "نخستین عامل حضرت علی (علیه‌السّلام) در خراسان، عبدالرحمان انبری مولانی خزانه و سپس جعده بن هبیده بن وهب بود".
[۷] . فتوح البلدان، ص۵۰۵.
چنان که می‌بینیم در این سند نیز از اسارت دختر یزدگرد به دست جعده اشاره شده است و نیز مشخص نیست که جعده به مرو رسیده و یا آنکه مدت ماموریت خود را در نیشابور به سر برده است.
۲. آنچه در منابع تاریخی آمده و به حد تواتر نیز رسیده، آن است که هرگز فتوحاتی در زمان خلافت حضرت علی (علیه‌السّلام) نبوده است؛ از این رو به اسارت گرفتن کنیزی به دست هر کسی رد می‌شود، مگر آنکه کنیزکانی که در زمان خلافت عثمان به اسیری گرفته شده بودند و هنوز در بازارها رد و بدل می‌شدند. آنچه که از نقل‌های اسارت در دوره خلافت عمر و دوره خلافت امام علی (علیه‌السّلام) و نقدهایی که از جهت تاریخی، روایی و راویان آن بر این نقل قول‌ها وارد آمد، این موضوع آشکار می‌شود که به اسارت رفتن بانوی مکرمه در خلافت عثمان قابل پذیرش تر از قول‌های دیگر می‌باشد؛ هم به خاطر روایت صحیحه‌ای که ابن بابویه به سند معتبر از امام رضا (علیه‌السّلام) آن را نقل کرده و هم به این علت که علامه مجلسی احتمال داده که عمر در این روایت (اسارت ایشان در زمان عمر) تصحیف عثمان باشد و گفته است: "ظاهر آن است اسیری اولاد یزدجرد، بعد از قتل او باشد و قتلش در زمان عثمان بود و اگر چه ممکن است بعد از فتح قادسیه یا نهاوند، بعضی از اولاد یزدجرد اسیر شده باشند" و نیز گفته است: "ولادت علی بن حسین (علیه‌السّلام) در زمان خلافت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بوده و اگر تزویج شهربانو در زمان خلافت عمر باشد، بعید است که بعد از ۲۰ سال یک اولاد از او شده باشد".
[۸] . بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۰.
[۹] قمی، شیخ عباس، وقایع الایام، ص۳۱۶.

از جمله روایات دیگری که می‌توان به اسارت بانوی ایرانی و خواهرش پس از قتل پدرش یزدگرد، در زمان عثمان استناد کرد، روایت شیخ صدوق است، سخن این مورخ سده سوم که قتل یزدگرد را در سال ۳۱ هجری و همزمان با هفتمین سال خلافت عثمان می‌داند، به صحت قضییه اسارت ایشان در زمان عثمان پی می‌بریم.
در روایت آمده است: "سهل بن قاسم نوشجان می‌گوید: امام رضا (علیه‌السّلام) در خراسان به ما فرمود: "بین ما اهل بیت و شما نسبتی وجود دارد. گفتم: چیست آن نسبت‌ای امیر؟! فرمود: وقتی عبدالله بن عامربن زکریا خراسان را فتح کرد، بر دو دختر یزدگرد پسر شهریار شاه ایران، دست یافت وآن دو را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان یکی از آن دورا به حسین (علیه‌السّلام) و دیگری را به حسن (علیه‌السّلام) بخشید و... "".
[۱۰] . عیون اخبار الرضا [۳]    ، ج۲، ص۱۲۶ و ۱۲۷.

یعقوبی در مورد شخصیت عبدالله بن عامربن زکریا و منصب او در زمان خلافت عثمان، می‌نویسد: عثمان، عبدالله بن عامر زکریا را که ۲۵ ساله بود (در سال۲۷ﻫ)، به جای ابوموسی اشعری فرستاد و او را فرماندار بصره کرد.
و نیز می‌نویسد: "عبدالله بن عامر زکریا، نیشابور را در سال۳۰ به زورگشود"
[۱۱] . تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۹.
بنابراین، در اینکه خراسان در سال ۳۱ و
[۱۲] . ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۲۰۵.
پس از نیشابور فتح شد و اینکه عامربن زکریا فتوحاتی در شرق ایران از جمله خراسان داشته است، شکی نیست و باجمع روایات و نقل تاریخی، می‌توان به این نکته اعتراف کرد که شهربانو دختر یزدگرد پس از قتل پدر در جریان فتح خراسان، به دست فرماندهان سپاه عرب اسیر شده و به مدینه فرستاده می‌شود و با اختیار خود، امام حسین (علیه‌السّلام) را برای ازدواج بر می‌گزیند.
نور محبت
همان طور که بیان شد شهربانو از میان تمام مسلمانان، امام حسین (علیه‌السّلام) را به عنوان همسر برگزید؛ شاید علت این انتخاب را بتوان خواب ایشان بیان کرد: "پیش از آنکه لشکر مسلمانان شهربانو را به اسارت درآورند، وی در خواب دید که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داخل خانه او شد با حضرت امام حسین (علیه‌السّلام)، و او را برای آن حضرت خواستگاری نمود و به او تزویج کرد. شهربانو گفت: چون صبح شد، محبت آن خورشید فلک امامت در دل من جا کرد و پیوسته در خیال آن حضرت بودم؛ چون شب دیگر به خواب رفتم، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را در خواب دیدم که به نزد من آمده و اسلام را بر من عرضه داشت. من به دست مبارک آن حضرت در خواب مسلمان شدم. پس فرمود که به زودی لشکر مسلمانان بر پدر تو غالب خواهند شد و تو را اسیر خواهند کرد تو     به زودی به فرزند من حسین (علیه‌السّلام) خواهی رسید؛ خدا نخواهد گذارد که کسی دستی به تو برساند تا آنکه به فرزند من برسی. حق تعالی مرا حفظ کرد که هیچ کس به من دستی نرسانید تا آنکه مرا به مدینه آوردند. چون حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) را دیدم، دانستم که همان است که در خواب با حضرت رسول به نزد من آمده بود و حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرا به عقد او در آورده بود؛ به این سبب او را اختیار کردم".
[۱۳] . منتهی الآمال، ج۲، ص۱۴.

عروج به ملکوت
در مورد زمان وفات شهربانو اختلاف نظرهایی وجود دارد. به اتفاق مورخین حضرت شهربانو هنگام ولادت امام زین العابدین (علیه‌السّلام) و در ایام نفاس دنیا را وداع گفت.
[۱۴] . عیون اخبار الرضا [۵]    ، ج۲، ص۱۲۷.

شیخ عباس قمی در روایتی چنین آورده است: "والده ماجده آن حضرت، "شهربانو" دختر یزدجرد پادشاه عجم است که در ایام نفاس از دنیا رحلت کرد و سیدالساجدین (علیه‌السّلام) را ابن الخیرتین می‌گفتند، به واسطه حدیثی که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مروی است که فرمود: "لِلّهِ من عبادِهِ خیرتَینِ فخیرتُهُ من العربِ قُرَیشٌ و مِن العجمِ فارس".
[۱۵] . مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۰۴.

کلمه خیره در علم لغت به معنای بانو پر خیر و نیکوکار و دین دار و خیرات به معنای زن‌های نیکو و گزیده و پر خیر است.
[۱۶] . سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، ج۱، ص۳۸۲.

امام سجاد (علیه‌السّلام) در مورد "خیره" بودن مادرشان فرموده است: "انَا ابن الخیرتین". زمخشری پس از ذکر این سخن از امام نوشته است: "لاَنَ جَده رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) واُمه بنت یزدجرد الملک. واَنشا ابوالاسود دوئلی: وان غلاماً بین کِسری و‌هاشمِ لاَکْرَمَ مَنْ نیطَتْ علیه التَمائم"؛ زیرا جد ایشان ﴿امام سجاد (علیه‌السّلام) ) رسول الله است و مادرش دختر یزدگرد شاه (ایران) است..
[۱۷] . بحارالانوار، ج۴۶، ص۴.

اما در مورد اینکه "خیرتین" چه کسانی را شامل می‌شود، اختلاف‌هایی وجود دارد که بحثی جداگانه می‌طلبد.
امام سیدالساجدین (علیه‌السّلام) نیز در کتاب پر نور صحیفه در حق پدر و مادر خود این گونه دعا کرده است:
۱. پدر و مادر من را ـ بار خدایا ـ به گرامی داشتن نزد خود و احسان و نیکی از جانب خویش برتری بخش، ‌ای بخشنده‌ترین بخشندگان".
[۱۸] . صحیفه سجادیه، مترجم: استاد الهی قمشه‌ای، دعای ۲۴

۲. چه بسیار دور است (شگفتا) ایشان نمی‌توانند حق خود را از من به درستی بگیرند.
••••••••••••


مادر پاکدامن و پرهیزکار امام علی بن الحسین، زین العابدین (علیه‌السّلام)، شاهزاده‌ای از دربار ایران و دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی بود که در جنگ میان عجم و عرب به اسارت و سپس به ازدواج امام حسین (علیه‌السّلام) درآمد. این بانوی بزرگوار در رویایی صادقه اسلام آورده و همچون نرجس خاتون مادر امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) توسط حضرت صدیقه کبری (سلام‌الله‌علیها) برای فرزند عزیزش امام حسین (علیه‌السّلام) خواستگاری شده بود، پس از سختی‌های بسیاری که متحمل شد؛ به مدینه آمد و بنابر روایات، نام‌های متعددی برای ایشان بیان کرده‌اند؛ اما آنچه میان آن‌ها و بزرگان شیعه معروف می‌باشد شهربانوست.
[۱۹] بلاذری، جمل من انصاب، با تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۳، ص۱۰۲.
[۲۰] جلاء الحیون، ف ۶، ص۸۳۱.
[۲۱] کشف الغمه، ج۲، ص۲۹۴.
[۲۲] ارشاد، ج۲، ص۱۳۵.


۳.۱ - ابهام در شخصیت

در مورد شخصیت حضرت شهربانو از زاویه‌های گوناگونی اختلاف وجود دارد:
الف) برخی از مورخان قدیم و معاصر در زمان اسارت و تاریخ ازدواج این بانو با امام حسین (علیه‌السّلام) اختلاف داشته و به بحث در باره اینکه آیا این شاهزاده ایرانی در زمان خلافت عمر بن خطاب به مدینه فرستاده شده است یا زمان عثمان و یا در زمان امام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، می‌پردازند.
ب) گروه دیگری از نویسندگان معاصر اصل وجود شهربانو به عنوان دختر یزدگرد و اسارت او و ازدواج با امام حسین (علیه‌السّلام) را نفی کرده و آن را از افسانه‌های ساخته و پرداخته مردم می‌دانند و می‌نویسند: «داستان شهربانو را نخست پندارها و افسانه‌ها پدید آورده، سپس واقعیت خارجی در پوشش خیال از دیده‌ها پنهان مانده است.»
[۲۳] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، سیدجعفر شهیدی، ص۹.

ج) مورد اختلاف دیگر در مورد این بانو زمان و کیفیت مرگ ایشان است که عده‌ای (بویژه مورخان صدر اسلام) بر این باور هستند و روایاتی هم داریم که ایشان، چند روزی پس از تولد فرزندش علی بن الحسین (علیه‌السّلام) از دنیا رفت و برخی معتقدند که در کربلا حضور داشته و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به خاطر ضعف روحیه سوار بر ذوالجناح شده و خود را در فرات غرق کرد!
د) از دیگر موارد اختلافی مورخان این است که آیا او دختر یزدگرد هست یا نه؟ منشا این اختلاف سخن مسعودی است که می‌نویسد: «یزدگرد در ۳۵ سالگی به قتل رسید و دو پسر به نامهای بهرام و فیروز و سه دختر به نامهای آدرگ، شاهین و مردآوند از او به جای ماندند.»
[۲۴] ـ مروج الذهب، علی بن الحسین المسعودی، ج۱، ص۲۸۱، (عربی.

تحریفاتی دیگر
در برخی از کتاب‌ها، متاسفانه تحریفاتی دیده می‌شود که فاقد ارزش علمی است؛ از جمله:
الف) حضور شهربانو در کربلا؛
ب) غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات؛
ج) سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بی بی شهربانو شهر ری).
قصه پردازان به انگیزه‌های مختلف، این حکایات بی اساس را در میان برخی کتاب‌ها و در بین عوام، چنان با آب و تاب وارد ساخته‌اند که جایگزین وقایع تاریخی شده است. از این رو پژوهشگران، هر یک به نوبه خود، به تجزیه و تحلیل و نقد این قبیل تحریفات پرداخته‌اند؛ همچون: شهید مطهری، شیخ ذبیح الله محلاتی و دکتر سید جعفر شهیدی.
[۲۵] حماسه حسینی، ج۲، ص۱۸۲، بیست و نهم، ۱۳۷۹ ش.
[۲۶] ثار الله، ص۱۲۵ - ۱۲۸.
[۲۷] ریاحین الشریعه، ج۳، ص۱۲.
[۲۸] پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص۷۳، ۷۹ و ۸۰.


۳.۲ - نام مادر امام

با بررسی منابع تاریخی و روایی، این اسامی را می‌توان به دست آورد:
۱. شهربانویه،
[۲۹] . ارشاد، ج۲، ص۱۳۸.
[۳۰] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.
[۳۱] طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۲۵۶.

۲. شاه زنان،
[۳۲] . ارشاد، همان.
[۳۳] کشف الغمه، ج۴، ص۱۷۶.
[۳۴] انساب الاشراف، ج۳، ص۱۰۲.
[۳۵] قمی، شیخ عباس، ابدار البهیه، مترجم: محمد محمدی اشتهاردی، ص۱۵۴.

۳. جهان شاه،
[۳۶] . اصول کافی، ج۱، ص۴۶۷.
[۳۷] قمی، حسن بن محمد و قمی، حسین بن علی، تاریخ قم، ص۱۹۷.
شهرناز،
[۳۸] . مجمل التواریخ و القصص، تحقیق ملک الشعراء بهار، ص۴۵۶.

۴. جهان نانویه،
[۳۹] . مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.

۵. خوله،
[۴۰] . مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.
[۴۱] کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۵.

۶. برّه،
[۴۲] . مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.
[۴۳] کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۵.

۷. سلافه،
[۴۴] . مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.
[۴۵] ابن قتیبه، عیون اخبار الرضا [۶]    ، ج۴، ص۸.

۸. غزاله،
[۴۶] . کاتب واقدی، محمدبن سعد، طبقات الکبری، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، ج۵، ص۳۲۶.

۹. سلامه،
[۴۷] . اصول کافی، ج۱، ص۴۶۶.
[۴۸] کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۱.
[۴۹] تاریخ قم، ص۱۹۷.

۱۰. حدار،
[۵۰] . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مترجم: محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۸۴.

۱۱. مریم
[۵۱] . مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.

۱۲. فاطمه
[۵۲] . مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۷۶.

در منابع اهل سنت، بر نام‌های سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده؛ در حالی که در کتابهای شیعی، نام «شهربانو» بیشتر آمده است. این نام را می‌توان در قدیمی‌ترین منابع امامیه یافت؛ از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی.
[۵۳] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، سید جعفر شهیدی، ص۱۰ و ۱۱، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، ۱۳۷۳ ش.
[۵۴] پرسش‌ها و پاسخ‌ها، دفتر سیزدهم، ص۷۴، دفتر نشر معارف، قم، اول، ۱۳۸۲ ش.


۳.۳ - نیاکان شهربانو

درباره خاندان این بانوی ایرانی، چند نظریه وجود دارد:
الف) ساسانی بودن؛
ب) کابلی بودن؛
ج) سیستانی بودن؛
د) سندی بودن.
دانشورانی چون: یعقوبی (متوفای ۲۸۱ ق). ، محمد بن حسن صفار قمی (متوفای ۲۹۰ ق). ، کلینی (متوفای ۳۲۹ق). ، شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ق). و شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق). - با وجود اختلاف در نام وی - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانسته‌اند. برخی از محققان با توجه به مشخص بودن تعداد فرزندان یزدگرد و نبودن نام شهربانو در میان آنها می‌گویند، وجود شهربانو از اساطیر و افسانه‌هاست. سعید نفیسی پس از آنکه افسانه بودن این قضیه را از سوی برخی از محققان معاصر ذکر می‌نماید و دلیل فوق را بیان می‌کند، می‌نویسد: «در برخی از کتابها دختر دیگری برای یزدگرد ذکر شده است با نام شهربانو یا شاه زنان و گفته شده است که او همسر حسین بن علی (علیه‌السّلام) و مادر امام زین العابدین علی بن الحسین بوده است.»
[۵۵] ـ از پرویز تا چنگیز، سیدسعید نفیسی (مقاله در مجله مهر، سال اول)، ص۷۰.

مشهور منابع نام پدر شهربانو را یزدگرد، آخرین شاه ساسانی نوشته‌اند؛ اما به هر حال در مورد نام پدر شهربانو نیز اختلافاتی است و پنج نام برای او در مصادر مختلف ذکر شده است.
۱. سبحان؛
۲. سنجان؛
۳. نوشجان؛
[۵۶] مناقب

۴. شیرویه.
[۵۷] مجمل التواریخ و القصص

[۵۸] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، ص۱۱ و ۱۲.
[۵۹] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، عبدالرزاق مقرم، ترجمه حبیب روحانی، ص۳۰، آستان قدس رضوی، اول، ۱۳۷۴ ش.
وجه مشترک و مورد قبول این اقوال را می‌توان در یک عبارت گنجانید؛ یعنی «شهربانو، دختر یکی از بزرگان و سرشناسان ایران زمین می‌باشد.»


در کتابهای روایی روایات متعددی با عبارات گوناگون در مورد مادر علی بن الحسین (علیه‌السّلام) آمده است که برخی از آنها مربوط به کتب معتبر است؛ به گونه‌ای که نمی‌توان آنها را مورد بی مهری در پژوهش قرار داد.
در مناقب ابن شهر آشوب به نقل از ابوجعفر ابن بابویه آمده است: «... و اُمّه شهربانویه بنت یزدجرد بن شهریار الکسری و یسمّونها ایضا: شاه زنان و جهان بانویه و سلافه و...؛
[۶۰] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۸۹.
و مادر او [علی بن الحسین (علیه‌السّلام)[ شهربانو دختر یزدگرد پسر شهریار است و او را شاه زنان و جهان بانو و سلافه و... هم نام نهاده‌اند.»
و در کشف الغمّه به نقل از ابن خشّاب (صاحب کتاب موالید الائمة) می‌خوانیم: «اُمّهُ خولة بنت یزدجرد ملک فارس و هی التی سمّاها امیرالمؤمنین شاه زنان و یقال: بل کان اسمها برّة بنت نوشجان و یقال: بل کان اسمها شهربانو بنت یزدجرد؛
[۶۱] ـ کشف الغمه، علی بن عیسی الاربلی، ج۲، ص۳۰۲.
مادر او (امام سجاد (علیه‌السّلام) ) خَولَة دختر یزدگرد پادشاه ایران است و او کسی است که امیرالمؤمنین او را شاه زنان نامید و گفته شده است که نام او برّه دختر نوشجان باشد و نیز گفته شده که نام او شهربانو دختر یزدجرد باشد.»
شیخ مفید که از عالمان سده چهارم است و در مورد تالیفات تاریخی او نوشته‌اند: «کتابهای خاصی به شرح دوازده امام پرداخته است. کهن‌ترین اثر در این زمینه که به تفصیل به این بحث پرداخته، کتاب «الارشاد» شیخ مفید است»
[۶۲] ـ منابع تاریخ اسلام، ص۲۳۹.
در باره مادر امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌نویسد: «اُمّه شاه زنان بنت یزدجرد بن شهریار کسری و یقال: انّ اسمها شهربانو؛
[۶۳] ـ الارشاد، شیخ مفید، ص۲۶۹.
مادر علی بن الحسین (علیه‌السّلام) شاه زنان دختر یزدگرد پسر شهریار، شاه ایران، است و گفته شده که نام او شهربانو است.»
با توجه به اینکه روایت اول از ابن خشاب نقل شده است و در باره او نوشته‌اند که کهن‌ترین کتاب تاریخی در مورد ائمه را دارد و آن تاریخ الائمه یا تاریخ الموالید و یا وفیات اهل البیت است،
[۶۴] ـ [برخی این کتاب را به ابن خشاب و برخی دیگر به نصر بن علی جهضمی و یا ابن ابی الثلج و یا احمد بن محمد فریابی نسبت داده‌اند. [ن. ک: منابع تاریخ اسلام، ص۲۳۹.

علی بن الحسین مسعودی (م۳۴۶) که از مورخان سده سوم است در کتاب اثبات الوصیة می‌نویسد: «و رُوِی اَنّ ابامحمد ولد سنة ثمان و ثلاثین من الهجرة و کانت اُمّه جهان شاه بنت یزدجرد ملک آخر ملوک الفرس و هو یزدجرد بن شهریار؛ »
[۶۵] ـ اثبات الوصیة، علی بن الحسین المسعودی، ص۱۶۹، (برخی از مورخان این کتاب را از مسعودی نمی‌دانند.
روایت شده است که ابامحمد (امام سجاد (علیه‌السّلام) ) در سال ۳۸ هجری به دنیا آمد و مادرش جهانشاه دختر یزدگرد آخرین شاه ایرانی بوده که همان یزدجرد پسر شهریار است.»
با توجه به روایات فوق و روایات دیگری، که با‌اندک اختلاف در تاریخ اسارت شهربانو و اینکه فتح خراسان و اسارت او با کدام یک از خلفا همزمان بوده است نقل شده و با تصریح، شهربانو را به عنوان مادر امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل می‌کنند، دلیل متقنی برای انکار اصل وجود شهربانو و ازدواج امام حسین (علیه‌السّلام) و شهربانو وجود ندارد.


درباره نسب شهربانو، مادر امام سجاد (علیه‌السّلام) نیز در منابع متقدم تاریخی گزارش‌های متفاوتی آمده است که منشا این اختلاف سخن مسعودی است. وی می‌نویسد: یزدگرد در ۳۵ سالگی به قتل رسید و دو پسر به نام‌های بهرام و فیروز و سه دختر به نام‌های آدرگ، شاهین و مردآوند از او به جای ماندند.
[۶۶] . مروج الذهب، ج۱، ص۳۱۴.
مشخص نبودن تعداد فرزندان یزدگرد و نبودن نام شهربانو در میان آن‌ها عامل اختلاف شده است. یعقوبی، مورخ قرن سوم هجری، اولین کسی است که درباره شهربانو مطلب نوشته و می‌توان به آن استناد کرد. او درباره مادر امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌نویسد: وَامه جَرار بنت یزدجرد.
[۶۷] . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۵، ص۲۱۹.

الکامل و عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام) به این مطلب تصریح کرده‌اند که "والده مکرمه علی بن الحسین (علیه‌السّلام) سلافه دختر یزدگرد معروف به خیرات النساء می‌باشد".
[۶۸] . کان اسم‌ام علی بن الحسین [۷]     سلافه من ولده یزجرد معروفه النسب من خیرات النساء، الکامل، محمد علی صبیح، المبرد، ج۲، ص۹۳.
ابن بابویه به سند معتبر از امام رضا (علیه‌السّلام)، روایت کرده است که عبدالله عامر چون خراسان را فتح کرد، دو دختر از یزدجرد پادشاه عجم را گرفت و برای عثمان فرستاد".
[۶۹] . عن الحسین بن محمد البهقی عن محمدبن یحیی الصوتی عن عون بن محمد، عن سهل بن القاسم النوشجانی قال: قال لی الرضا [۸]     بخراسان: انّ بیننا و بینکم نسب، قلت و ما هو؟ قال انّ عبدالله بن عامربن کریز مما افتتح خراسان اصاب ابنتین لیزدجرد ابن شهریار ملک الاعاجم فبعث بهما الی عثمان بن عفان فوهب احئهما للحسن [۹]     و الاخری للحسین۷فصاتنا عندهما نفساوین. عیون اخبار الرضا [۱۰]    ، ج۲، ص۱۲۸.

در تاریخ یعقوبی آمده است:
«مادر علی بن الحسین (علیه‌السّلام) حرار دختر یزدگرد بود و حسین (علیه‌السّلام) نام او را غزاله نهاد.»
[۷۰] ـ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۱۹.

و مسعودی در مروج الذهب می‌نویسد: «وی (یزدگرد) آخرین پادشاه ساسانی بود و پادشاهی او تا وقتی که در مرو خراسان کشته شد بیست سال بود. هنگام قتل وی هفت سال و نیم از خلافت عثمان بن عفان می‌گذشت و سال سی و یکم هجرت بود.»
[۷۱] ـ مروج الذهب، ج۱، ص۲۷۵ (فارسی)، ترجمه ابوالقاسم پاینده.

با توجه به روایاتی که اسارت بانوی ایرانی و خواهرش را پس از قتل پدرش، یزدگرد، ذکر کرده و اشاره به زمان خلافت عثمان کرده‌اند مثل روایتی که شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا ذکر می‌کند و سخن این مورخ سده سوم که قتل یزدگرد را در سال ۳۱ هجری و همزمان با هفتمین سال خلافت عثمان ذکر می‌کند، به صحت قضیه اسارت ایشان پی می‌بریم. در روایت آمده است:
سهل بن قاسم نوشجانی می‌گوید: «امام رضا (علیه‌السّلام) در خراسان به من فرمود: بین ما (اهل بیت) و شما نسبتی وجود دارد. گفتم: چیست آن نسبت‌ای امیر؟! فرمود: وقتی عبداللّه بن عامر بن زکریا خراسان را فتح کرد بر دو دختر یزدگرد پسر شهریار، شاه ایران، دست یافت و آن دو را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان یکی از آن دو دختر را به حسین (علیه‌السّلام) و دیگری را به حسن (علیه‌السّلام) بخشید و...»
[۷۲] ـ عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۲۶ و ۱۲۷.

در مورد شخصیت عبداللّه بن کریز و منصب او در زمان خلافت عثمان، یعقوبی می‌نویسد:
«عثمان، عبداللّه ابن عامر بن کرُیز را که ۲۵ ساله بود سال ۲۷ ه•••     به جای ابوموسی اشعری فرستاد و او را فرماندار بصره کرد.»
و نیز می‌نویسد: «عبداللّه بن عامر کریز، نیشابور را در سال ۳۰ به زور گشود.»
[۷۳] ـ یعقوبی، ج۲، ص۵۹.

بنابراین، در اینکه خراسان در سال ۳۱ فتح شد
[۷۴] ـ الکامل، ابن اثیر، ج۳، ص۲۰۵.
پس از نیشابور و اینکه عامر بن کریز فتوحاتی در شرق ایران از جمله خراسان داشته است بنا بر نقل معتبر تاریخی شکی نیست و با جمع روایت و نقل تاریخی می‌توان به این نکته اعتراف کرد که شهربانو دختر یزدگرد پس از قتل پدر در جریان فتح خراسان به دست فرماندهان سپاه عرب اسیر شده و به مدینه فرستاده می‌شود و با اختیار خود امام حسین (علیه‌السّلام) را برای ازدواج برمی گزیند. برخی از نویسندگان معاصر این حدیث را ساخته ذهن فرزندان امام حسن (علیه‌السّلام) دانسته و می‌نویسند:
در کتاب «الکامل» مبرّد به این مساله اشاره شده است: «کان اسمُ اُمّ علّی بن الحسین (علیه‌السّلام) سُلافَه من وُلد یزدجرد معروفة النَسَب من خیّرات النساء و قیل خولة؛
[۷۵] ـ الکامل، مُبرِّد، ج۲، ص۹۳.
نام مادر علی بن الحسین (علیه‌السّلام) سلافه است و او از فرزندان یزدگرد بود. و نَسب و خاندان معروفی دارد از بهترین زنان و زنان برگزیده بوده و او را خوله هم نامیده‌اند.»

۵.۱ - اسارت و آزادگی

در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به کشور اسلامی نیز روایات مختلفی وجود دارد که عبارتند از:
الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب.
ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان.
ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی (علیه‌السّلام) توسط کارگزار حضرت.
اسیر ولی آزاده
در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به سرزمین اسلام گزارش‌های مختلفی بیان شده است که عبارتند از:
الف) اسارت و ورود وی به سرزمین اسلام در دوره خلافت عمربن خطاب
کلینی
[۷۶] . اصول کافی، ج۱، ص۴۶۷.
و شیخ عباس قمی
[۷۷] . منتهی الآمال، ج۲، ص۱۴.
این واقعه را به نقلی چنین بیان کرده‌اند:
"چون دختر یزدجرد بن شهریار، آخر پادشاهان عجم را برای عمر آوردند و داخل مدینه کردند، جمیع دختران مدینه به تماشای جمال او بیرون آمدند، و مسجد مدینه از شعاع روی روشن شد. چون عمر اراده کرد که روی او را ببیند، مانع شد و گفت: سیاه باد روز هرمز که تو دست به فرزند او دراز می‌کنی، عمر گفت: این گبرزاده مرا دشنام می‌دهد. خواست او را آزار دهد. حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمود: تو سخنی را که نفهمیدی، چگونه دانستی که دشنام است؟
پس عمر امر کرد تا ندا کنند در میان مردم و او را بفروشند. حضرت فرمود: جایز نیست فروختن دختر پادشاهان، هر چند کافر باشند؛ ولیکن بر او عرض کرد که یکی از مسلمانان را خود اختیار کند و او را به او تزویج و مهر او را از عطای بیت المال او حساب کنی. عمر قبول کرد و گفت: یکی از اهل مجلس را اختیار کن. آن سعادتمند آمد و دست بر دوش مبارک حضرت امام علی (علیه‌السّلام) گذارد. پس حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) به زبان فارسی از او پرسید:
چه نام داری، ‌ای کنیزک؟ عرض کرد: جهانشاه. حضرت فرمود: بلکه تو را شهربانو نام کرده‌اند. عرض کرد: این نام خواهر من است. حضرت باز به فارسی فرمود: راست گفتی. پس رو به حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) کرد و فرمود: این سعادت را نیکو محافظت نما، که از این دختر برای تو فرزندی به هم خواهد رسید که بهترین اهل زمین باشد و به این سبب آن حضرت را ابن الخیرتین می‌گفتند؛ زیرا که برگزیده خدا از میان عرب بنی‌هاشم و برگزیده عجم فارس بود و نسب شریف آن جناب به هر دو متصل می‌شد".
ب) اسارت بانو مخدّره در زمان خلافت عثمان
برخی منابع تاریخی در رابطه با چگونگی اسارت شهربانو و ورود ایشان به سرزمین اسلام گفته‌اند:
"عبدالله عامر چون خراسان را فتح کرد، دو دختر از یزدجرد پادشاه عجم را گرفت و برای عثمان فرستاد؛ پس یکی را به جناب امام حسن (علیه‌السّلام) و دیگری را به امام حسین (علیه‌السّلام) داد و آن را که جناب امام حسین (علیه‌السّلام) گرفت، امام زین العابدین (علیه‌السّلام) از او به هم رسید؛ چون آن حضرت از او متولد شد، او به رحمت الهی واصل شد و آن دختر دیگر در وقت ولادت فرزند اول وفات یافت. پس یکی از کنیزان امام حسین (علیه‌السّلام) آن حضرت را تربیت کرد و حضرت او را مادر می‌گفت؛ چون امام حسین (علیه‌السّلام) شهید شد، امام زین العابدین او را به یکی از شیعیان خود تزویج کرد و این سبب شهرت کرد که حضرت زین العابدین (علیه‌السّلام) مادر خود را به یکی از شیعیان خود تزویج نمود".
[۷۸] . عیون اخبار الرضا [۱۲]    ، همان.

ج) اسارت شهربانو در دوره امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)
هنگامی که حضرت علی (علیه‌السّلام)، حریث بن جابرحنفی را به حکومت قسمتی از شرق فرستاد، حریث از آن سرزمین دو دختر یزدگرد را به اسارت گرفت و نزد حضرت علی (علیه‌السّلام) روانه ساخت. آن حضرت شهربانو را به امام حسین (علیه‌السّلام) بخشیدند و زین العابدین (علیه‌السّلام) از او متولد شد و دیگری را به محمدبن ابی بکر داد و قاسم از او متولد گردید.
[۷۹] . ارشاد، ج۲، ص۱۳۸.
[۸۰] ریاحین الشریعه، ص۱۲ و ۱۳.
[۸۱] جلاءالعیون، ص۸۳۳.

با توجه به این تعارض، به نقد و بررسی هر یک از گزارش‌های تاریخی می‌پردازیم.

۵.۱.۱ - شاهزادگان و خلیفه دوم

موقعی که اسرای ایران در مدینه بر عمر بن خطاب وارد شدند، شاه زنان که دید مسجد پر از جمعیت است و خلیفه مسلمین تند به او نگاه می‌کند، صورت خود را پوشانید و به سبب شدت ناراحتی، فریاد زد: «سیاه باد روزگار هرمز که فرزندانش اسیر شدند! » × خلیفه که به زبان فارسی آشنایی نداشت، گمان کرد که شاه زنان وی را دشنام می‌دهد، خشمگین شد. در این هنگام، امام علی (علیه‌السّلام) با ترجمه سخن او به عربی، خشم عمر را فرو نشانید. خلیفه تصمیم گرفت دختران شاه ساسانی را همچون دیگر اسیران جنگی، به مزایده بگذارد؛ اما امام علی (علیه‌السّلام) به او چنین گوشزد کرد که: بر اساس فرمایش و سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باید به «بزرگ زادگان» اکرام و احترام نمود.
[۸۲] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۵.
[۸۳] ریاحین الشریعه، شیخ ذبیح الله محلاتی، ج۳، ص۱۳.

در ادامه این ماجرا و چگونگی آزادی آنان، چند قول وجود دارد:
الف) عمر تصمیم گرفت آنان را بفروشد، امام علی (علیه‌السّلام) فرمود: طریقه فروش آنها چنین است که قیمت هر یک را باید مشخص ساخت تا هر مسلمانی هر کدام را که خواست، خریداری کند.
پس از تعیین بهای دختران، امام آنان را خریداری کرد.
ب) امام فرمود: بر طبق سیره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنها را نمی‌توان فروخت بلکه مختارند یکی از مسلمانان را به عنوان همسر خود برگزینند و از سهمیه غنیمت و بیت المال آن مسلمان به شمار آیند.
[۸۴] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۵.
[۸۵] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، ص۱۲ و ۱۳.

ج) امام در حضور جمعیت فرمود: «من نصیب خودم را از اسیران، در راه خدا آزاد کردم.» بنی‌هاشم نیز سهام خودشان را به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) بخشیدند، آنگاه حضرت عرض کرد: «خدایا! شاهد باش که آنچه بنی‌هاشم از نصیب خود به من بخشیده‌اند، من همه آنان را فی سبیل الله بخشیدم.»
مهاجرین و انصار پس از مشاهده این صحنه زیبای معنوی، با مسرت و علاقه‌ای خاص عرض کردند: یا علی! ما نیز حقمان را در اختیار تو می‌گذاریم. از این رو، امام یکبار دیگر خداوند را گواه می‌گیرد که پس از قبول کردن سهام مسلمانان، دختران اسیر را در راه خدا آزاد نموده است. اما خلیفه دوم با ناراحتی خطاب به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) گفت: چرا تصمیم مرا درباره اسیران عجم برهم زدی؟ چه قصدی از این کار داشتی؟! آن حضرت مجددا یادآور شد که: این اسیران به «اسلام» علاقه مند و مایل هستند و روش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین بود که بزرگان هر قوم و خاندانی را محترم می‌داشت.
عمر بن خطاب بعد از شنیدن کلام مستدل امام علی علیه السلام، گفت: اکنون من هم سهم خود را و بقیه آنچه را که به غنیمت مسلمانان درآمده، همه را به تو بخشیدم. در اینجاست که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) آخرین مرحله «آزادی» شاهزادگان ایرانی را با این گفتار به اجرا می‌گذارد:
«خدایا! گواه باش که آنچه او به من بخشید، پذیرفتم و آنها را در راه تو آزاد ساختم.»
[۸۶] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۸ و ۲۹.

حال اگر بخواهیم این داستان را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، به چند مسئله می‌توان بسنده کرد:
۱. گوناگونی و تعارض موجود در متن روایات و گزارش‌های تاریخی.
۲. ضعف سند، به جهت وجود راویانی چون: عمرو بن شمر و ابراهیم بن اسحاق احمر؛ چرا که آنان از دیدگاه دانشوران علم رجال و حدیث، ثقه و مورد تایید نیستند.
۳. بنا بر قول مشهور، امام سجاد (علیه‌السّلام) در سال ۳۷ هجری به دنیا آمده و عمر بن خطاب در سال ۲۳ هجری کشته شده است؛ یعنی اگر شهربانو در آخرین سال خلافت عمر به اسارت درآمده و با امام حسین (علیه‌السّلام) ازدواج نموده باشد؛ معنا و مفهوم آن، چنین خواهد شد که وی حداقل بعد از ۱۴ سال «نازایی» به ولادت فرزندش امام سجاد (علیه‌السّلام) نایل آمده است. و به راستی که پذیرش این مطلب، بسیار دشوار و شگفت بوده و نیاز به توجیه دارد!
۴. و آخرین کلام اینکه، گزارش فوق با روایات بعدی در تعارض کامل است.
[۸۷] زندگانی امام زین العابدین، ص۲۹ و ۳۰.
[۸۸] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، ص۱۳ - ۱۹.
[۸۹] پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص۷۵ - ۷۹.
[۹۰] خدمات متقابل اسلام وایران، ص۱۳۱و۱۳۲.

از خراسان تا مدینه
در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که سهل بن قاسم نوشجانی می‌گوید:
امام رضا (علیه‌السّلام) به من فرمود: بین ما و شما نسب و رابطه خویشاوندی وجود دارد. پرسیدم: چگونه؟! فرمود:
«هنگامی که عبدالله بن عامر کریز     خراسان را فتح کرد، دو نفر از دختران یزدجرد بن شهریار را به دست آورد؛ آنها را به مدینه و نزد عثمان فرستاد. خلیفه، یکی را به حسن (علیه‌السّلام) و دیگری را به حسین (علیه‌السّلام) بخشید و هر دو، در حال نفاس از دنیا رفته‌اند. و آن دختری که به حسین (علیه‌السّلام) بخشید، مادر علی بن الحسین (علیه‌السّلام) بود.»
[۹۱] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۴.

آقای عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می‌گوید:
«روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می‌آید؛ زیرا فتح خراسان در سال ۳۰ هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.»
[۹۲] زندگانی امام زین العابدین، ص۲۹.

اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است.
[۹۳] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، ص۱۹و۲۰.

در بارگاه خورشید
شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده‌اند:
وقتی امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد. وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ لذا آنان را نزد امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین (علیه‌السّلام) بخشید - که زین العابدین (علیه‌السّلام) از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند.
[۹۴] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۴.

آقای مقرم می‌گوید:
«بر هیچ‌اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی... به حقیقت نزدیک تر است؛ زیرا امام سجاد (علیه‌السّلام) بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.»
[۹۵] زندگانی امام زین العابدین، ص۲۹.

به عقیده آقای مقرم: «هیچ کدام از این دو روایت (فرستادن شاهزادگان به حضور عثمان و امام علی علیه السلام)، دلالت بر این ندارد که این دو بانو به اسیری گرفته شده باشند. و شاید علاقه آنها به مسلمانان دین اسلام     موجب شده بود که والیان بتوانند به آنها دست یابند.»
[۹۶] زندگانی امام زین العابدین، ص۲۴ و ۲۵.

دکتر شهیدی در این خصوص می‌گوید:
«با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده می‌شد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام (علیه‌السّلام) نیز از میان رفته است. اما این روایت نیز درست به نظر نمی‌رسد؛ چه نام حریث بن جابر در شمار کارگزاران علی (علیه‌السّلام) دیده نمی‌شود.»
وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است.
[۹۷] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، ص۲۰ - ۲۲. ۱۵. سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)، علی اکبر ذاکری، ج۱، ص۴۲۸، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۳ش.

ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) (۱۵) می‌گوید:
«... این احتمال به ذهن می‌رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده‌ای از راویان تاریخ، وی را و عده‌ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده‌اند.»
عروس عترت
در ادامه روایت و گزارش «اسارت دختران یزدگرد در عصر خلیفه دوم» آمده است:
بسیاری از مسلمانان به دختران شاه پیشنهاد ازدواج دادند؛ اما امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) مردم را آگاه ساخت که آنان در «انتخاب شوهر» آزاد هستند. یکی از دختران (شهربانو) از میان جمعیت، دست بر شانه امام حسین (علیه‌السّلام) نهاد و سپس امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) را وکیل خود قرار داد تا وی را به عقد پسرش درآورد..
[۹۸] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۵ - ۲۷.

امام علی (علیه‌السّلام) نخست از وی پرسید:
- نام تو چیست؟
- جهان شاه (شاه زنان).
- نه، شهربانو.
× × ×
در این گفت و گو، که به زبان فارسی دری صورت گرفت، امام (علیه‌السّلام) نام عروس خود را تغییر می‌دهد؛ چرا که فقط حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) شایسته لقب و عنوان «خیرالنساء» و «ملکة النساء» (سرور و ملکه بانوان) بوده و برای همسر فرزندش حسین (علیه‌السّلام) نام یا لقب شهربانو (ملکة المدینه و بانوی شهر) زیبنده خواهد بود.
[۹۹] زندگانی امام زین العابدین، ص۲۷ و ۲۸ و منتهی الآمال. به روایت شیخ مفید، نام خواهرش «کیهان بانویه» بود. (ریاحین الشریعه، ج۳، ص۱۴.

شایان توجه است که طبق نقل دلائل الامامة، وقتی شهربانو، امام حسین (علیه‌السّلام) را به همسری خود برگزید، خواهرش مروارید×× هم امام حسن (علیه‌السّلام) را انتخاب کرد.
[۱۰۰] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۸.
هم چنان که بر اساس عیون اخبار الرضا، عثمان یکی از دختران را به امام حسن (علیه‌السّلام) و دیگری را به امام حسین (علیه‌السّلام) بخشید.
و بنا به روایت ارشاد، امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) شاه زنان را به حسین (علیه‌السّلام) و دیگری را به محمد بن ابی بکر داد.
ولی در نقل ربیع الابرار آمده است که در خلافت عمر، سه دختر یزدگرد اسیر شده بودند... علی (علیه‌السّلام) شخصا قیمت آنان را به خلیفه پرداخت و سپس میان حسین علیه السلام، محمد بن ابی بکر و عبدالله بن عمر قسمت کرد و به ازدواج آنها درآورد.
[۱۰۱] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام)، ص۲۰.

نور محبت
همان طور که بیان شد، شهربانو از میان تمام مسلمانان، امام حسین (علیه‌السّلام) را به عنوان شوهر برگزید. برخی علت این «انتخاب» را چنین نقل کرده‌اند:
پیش از آنکه این بانو به دست مسلمانان بیفتد؛ یک شب، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام حسین (علیه‌السّلام) را در عالم خواب می‌بیند که آن حضرت وی را برای نوه اش خواستگاری می‌کند؛ لذا محبت حسین (علیه‌السّلام) در دلش ایجاد می‌شود. و در شب دوم، حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را مشاهده می‌کند که به وی بشارت می‌دهد: به زودی مسلمانان پیروز می‌شوند و او به وصال فرزندش حسین علیه السلام، که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او را به ازدواج وی درآورده، خواهد رسید و غیر او هیچ یک از مسلمانان به وی دست نخواهند یافت.
حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) دین اسلام را به شهربانو عرضه می‌کند و او نیز در عالم رؤیا مسلمان می‌شود.
[۱۰۲] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۳۰ و ۳۱.

شهربانو نیز در این باره می‌گوید:
«... خداوند مرا حفظ کرد تا اینکه مرا به مدینه آوردند. وقتی امام حسین (علیه‌السّلام) را دیدم، دانستم که همان است که در خواب دیدم و پیامبر مرا به او تزویج کرد؛ لذا وی را به همسری برگزیدم.»
[۱۰۳] ریاحین الشریعه، ج۳، ص۱۴.

افتخار مادری
شهربانو به سبب پیوند ازدواج با امام حسین علیه السلام، مرحله جدیدی از زندگی را آغاز کرد که قبل از آن فقط در عالم رؤیا و آرزو قابل تحقق بود. آری! وی از میان بسیاری از دوشیزگان به این سعادت و عزت رسیده است که برای پیامبر و خاندانش (علیهم‌السّلام) «عروسی ممتاز» باشد؛ چرا که در همان روز نخستین آشنایی با خاندان نبوت و امامت و به هنگام عقد ازدواج، از زبان امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) این بشارت را شنید که حضرت به پسرش امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود:
«یا اباعبدالله! احتفظ بها فانها ستلد لک خیر اهل الارض و هی‌ام الاوصیاء الذریة الطیبة؛ ‌ای اباعبدالله! از او محافظت کن؛ زیرا به زودی بهترین اهل زمین را برایت متولد خواهد ساخت. و او، مادر امامان از ذریه طیبه است.»
[۱۰۴] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۲۸. و در متن عربی کتاب، ص۱۴ و ۱۵. البته در روایت دیگر چنین آمده: احتفظ بها و احسن الیها فستلد لک خیر اهل الارض (ر. ک: اصول کافی، ج۲، ص۳۶۹.

سرانجام پس از مدت زمانی (یک یا چند سال) انتظار به سر رسید و بشارت آسمانی تحقق یافته و بهترین اهل زمین، علی بن الحسین علیه السلام، متولد شد و دیدگان پدر، مادر و خاندان علوی روشنایی دیگر یافت.
عروج به ملکوت
از آنجا که شهربانو در همان روزهای آغازین میلاد امام سجاد (علیه‌السّلام) چشم از دنیا فروبسته است و تاریخ رحلت وی، با فاصله‌ای کوتاه، با تاریخ ولادت آن حضرت مقارن می‌باشد؛ سزاوار است اقوال مورخان را درباره روز تولد امام (علیه‌السّلام) یادآور شویم:
- پنجم شعبان؛
- هشتم شعبان؛
- نهم شعبان؛
- یازدهم رجب؛
- هشتم ربیع الاول؛
- نیمه جمادی الاول؛
- نیمه جمادی الثانی.
[۱۰۵] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۳۹ و ۴۰.

البته در تعیین سال تولد نیز اختلاف وجود دارد (۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۴۸ و ۴۹).
[۱۰۶] زندگانی علی بن الحسین (علیه‌السّلام) ص۲۹ - ۳۷.

به هر حال، شهربانو بعد از چند روز از تولد یگانه فرزندش و در همان دوره نفاس به علت بیماری، رحلت کرد و پیکر مطهرش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد و شهر مدینه به سوگ «بانویی مقدس» سیه پوش گردید.
[۱۰۷] زندگانی حضرت امام حسین سید الشهداء (ثارالله)، عمادزاده، ص۱۲۷.
[۱۰۸] امام سجاد.
[۱۰۹] جمال نیایشگران، احمدترابی، ص۱۷، آستان قدس رضوی، اول، ۱۳۷۳ ش.

جایگزین مادر
چند روز از ولادت امام سجاد (علیه‌السّلام) نگذشته بود که مادرش شهربانو رحلت کرد؛ از این رو، امام حسین (علیه‌السّلام) دایه‌ای انتخاب کرد تا برای نوزادش مادری کند و در تربیت وی بکوشد. به همین جهت است که امام سجاد (علیه‌السّلام) تا سنین بزرگسالی از زحمات دایه مهربانش قدردانی نموده و نام مقدس «مادر» را برایش برگزیده بود.
امام سجاد (علیه‌السّلام) با مادر ناتنی خود، هم غذا نمی‌شد؛ زیرا می‌فرمود: «از آن می‌ترسم که مادرم بخواهد لقمه‌ای را بردارد و من بر او سبقت بگیرم و عاق او گردم.»
[۱۱۰] ثارالله، ص۱۲۶ و ۱۲۷.
[۱۱۱] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۳۵.

عده‌ای از دانشمندان معتقدند: «دایه حضرت، کنیز امام حسین (علیه‌السّلام) بود.» (۲۷) و آقای عمادزاده احتمال می‌دهد که مربی و دایه حضرت، یا خواهر شهربانو باشد و یا کلفت وی.
[۱۱۲] ثارالله، ص۱۲۷.

به هر حال، آن امام همام بعد از حادثه «عاشورا» مادر ناتنی اش را به عقد غلامی (زید یا زبید) درآورده و در پاسخ به برخی گلایه‌ها و شایعات، می‌فرمود که این بانو، دایه و مربی وی می‌باشد نه مادر اصلی اش.
[۱۱۳] زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، ص۳۳ و ۳۴.
[۱۱۴] امام سجاد.
[۱۱۵] جمال نیایشگران، ص۲۲.

[۱۵]    
•••••••••••••••••••









































۵.۲ - فرزندان امام زین العابدین


====


🔘کان له جلالة عجیبة، و حق له واللّه ذلک، فقد کان اهلا للامامة العظمی، لشرفه، و سؤدده، و علمه، و تألُّهه، و کمال عقله
▪️ علی بن الحسین علیه السلام به خاطر شرافت، سیادت، علم، خداترسی، خداشناسی و کمال عقل برای امامت عظمای امت اسلامی اهلیت داشت.
📜سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص۳۹۸
مقام والای امام سجاد علیه السلام
🔘ابو نعیم اصفهانی، از علمای اهل سنت چنین می نویسد:

▪️علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب رضي الله تعالى عنهم زين العابدين ومنار القانتين كان عابدا وفيا وجوادا حفيا.

▫️علی بن الحسین سجاد علیه السلام     زینت عبادت کنندگان و نماد عابدین بود. او فردی عابد و اهل وفا و بخشنده ای با سخاوت بود.

📜حلية الأولياء، ج ۳ ص ۱۳۳



جعبه ابزار