امتیازات انسان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انسان بهترین و نیکوترین
خلق خدا است، لذا خداوند در
قرآن امتیازاتی را برای
انسان بیان کرده است، از جمله این امتیازات
استعداد بیان، استعداد
تعلیم، استعداد قبول
وحی و ... که در این مقاله بیان میشود.
توانایی
انسان برای بیان مقاصد و آرای خویش یکی از امتیازاتی است که خداوند برای انسان ذکر کرده است:
خلق الانسـن من نطفة فاذا هو خصیم مبین.
انسان را از
نطفه بى ارزشى آفريد و سرانجام (او موجودى
فصیح، و) مدافع آشكار از خويشتن گرديد!
«خصیم»
صفت مشبهه به معنای جدال است و منظور آن است که انسان با بیانی رسا به
مخاصمه با پروردگار خود میپردازد.
خلق الانسـن• علمه البیان.
انسان را آفريد، و به او «
بیان» را آموخت.
استعداد برتر انسان جهت فراگیری تمام اسماء «حقایق»، عامل برتری او بر
ملائکه است:
واذ قال ربک للملـئکة انی جاعل فی الارض خلیفة قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لاتعلمون• وعلم ءادم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملـئکة فقال انبـونی باسماء هـؤلاء ان کنتم صـدقین• قالوا سبحـنک لاعلم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم• قال یـــادم انبئهم باسمائهم فلما انباهم باسمائهم قال الم اقل لکم انی اعلم غیب السمـوت والارض واعلم ما تبدون وما کنتم تکتمون.
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به
فرشتگان گفت: «من در روی
زمین، جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! » آیا کسی را در آن قرار میدهی که
فساد و خونریزی کند؟! (زیرا
موجودات زمینی دیگر، که قبل از این
آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر
هدف از آفرینش این انسان،
عبادت است،) ما
تسبیح و
حمد تو را بجا میآوریم، و تو را
تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»
سپس
علم اسماء (علم
اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید! »
فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما
تعلیم دادهای، نمیدانیم تو
دانا و حکیمی.
فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی (و اسرار) این موجودات آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من،
غیب آسمانها و
زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!»
انسان، برخوردار از استعداد یادگیری به واسطه
قلم است:
الذی علم بالقلم• علم الانسـن ما لم یعلم.
همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود، و به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد!
قابلیت داشتن
انسان برای دریافت
وحی از جانب
خدا یکی دیگر از امتیازات مهم انسان است:
... اذ قالوا مآ انزل الله علی بشر من شیء قل من انزل الکتـب الذی جآء به موسی نورا وهدی للناس...
گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانی، نفرستاده است! » بگو: «چه کسی کتابی را که
موسی آورد، نازل کرد؟! کتابی که برای مردم،
نور و
هدایت بود.
اکان للناس عجبا ان اوحینآ الی رجل منهم ان انذر الناس وبشر الذین ءامنوا...
آیا برای مردم، موجب شگفتی بود که به مردی از آنها وحی فرستادیم که مردم را (از عواقب
کفر و
گناه) بترسان، و به کسانی که
ایمان آوردهاند
بشارت ده که برای آنها، سابقه نیک (و پاداشهای مسلم) نزد پروردگارشان است؟!
ومآ ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم... و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مىكرديم!
قالت لهم رسلهم ان نحن الا بشر مثلکم ولـکن الله یمن علی من یشآء من عباده... پیامبرانشان به آنها گفتند: «درست است که ما بشری همانند شما هستیم، ولی خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)،
نعمت میبخشد (و مقام
رسالت عطا میکند)!
ومآ ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم.... و پيش از تو، جز مردانى كه به آنها وحى مىكرديم، نفرستاديم.
.. ولن نؤمن لرقیک حتی تنزل علینا کتـبا نقرؤه قل سبحان ربی هل کنت الا بشرا رسولا• وما منع الناس ان یؤمنوا اذ جآءهم الهدی الا ان قالوا ابعث الله بشرا رسولا.
ایمان نمیآوریم مگر آنکه نامهای بر ما فرود آوری که آن را بخوانیم! «بگو: » منزه است پروردگارم (از این سخنان بی معنی)! مگر من جز انسانی فرستاده خدا هستم؟! تنها چیزی که بعد از آمدن
هدایت مانع شد مردم ایمان بیاورند، این بود (که از روی نادانی و بی خبری) گفتند: «آیا خداوند بشری را بعنوان
رسول فرستاده است؟!»
قل انمآ انا بشر مثلکم یوحی الی... بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مىشود.
ومآ ارسلنا قبلک الا رجالا نوحی الیهم... ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مىكرديم، نفرستاديم!
قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی... بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم اين حقيقت بر من وحى مىشود كه
معبود شما معبودى
یگانه است.
وما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من ورای حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حکیم.
و شايسته هيچ انسانى نيست كه
خدا با او سخن گويد، مگر از
راه وحى يا از پشت
حجاب، يا رسولى مىفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحى مىكند چرا كه او بلند مقام و
حکیم است!
استعداد انسان در قبول
تکلیف و تحمل
امانت الهی، از امتیازات وی بر دیگر موجودات است:
انا عرضنا الامانة علی السمـوت والارض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسـن انه کان ظـلوما جهولا.
ما
امانت (
تعهد، تکلیف، و
ولایت الهیه ) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند اما
انسان آن را بر دوش کشید او بسیار
ظالم و
جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود
ستم کرد)!
انسان، برخوردار از
قدرت کتابت میباشد:
الذی علم بالقلم• علم الانسـن ما لم یعلم.
همان كسى كه بوسيله
قلم تعلیم نمود، و به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد!
خلیفه خدا روی زمین بودن عامل برتری انسان بر دیگر موجودات است:
واذ قال ربک للملـئکة انی جاعل فی الارض خلیفة قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لاتعلمون.
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به
فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! » آیا کسی را در آن قرار میدهی که
فساد و خونریزی کند؟! (زیرا
موجودات زمینی دیگر، که قبل از این
آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر
هدف از
آفرینش این انسان،
عبادت است،) ما
تسبیح و
حمد تو را بجا میآوریم، و تو را
تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»
وهو الذی جعلکم خلـئف الارض ورفع بعضکم فوق بعض درجـت لیبلوکم فی مآ ءاتـکم...
و او کسی است که شما را جانشینان (و نمایندگان) خود در زمین ساخت، و درجات بعضی از شما را بالاتر از بعضی دیگر قرار داد، تا شما را به وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید به
یقین پروردگار تو
سریع العقاب و آمرزنده مهربان است. (
کیفر کسانی را که از بوته
امتحان نادرست درآیند، زود میدهد و نسبت به
حق پویان
مهربان است.)
امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء ویجعلکم خلفاء الارض اءلـه مع الله...
هو الذی جعلکم خلـئف فی الارض...
آفرینش انسان به سبب ایجاد اوصاف
حیات،
علم و
قدرت در او آفرینش برتر است:
ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظـما فکسونا العظـم لحما ثم انشانـه خلقا ءاخر فتبارک الله احسن الخــلقین.
سپس
نطفه را به صورت
علقه (
خون بسته)، و علقه را بصورت
مضغه (چیزی شبیه
گوشت جویده شده)، و مضغه را به صورت استخوانهایی درآوردیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینش تازهای دادیم پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است!
تعبیر به «انشا» بیانگر پیدایش ویژگی جدیدی است، که در
انسان پدید آمده که در
خلقت مادی سابق او وجود نداشته و او، انسان دارای حیات، علم و قدرت است.
برتری انسان بر
مخلوقات دیگر در نیکویی
آفرینش او است:
ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظـما فکسونا العظـم لحما ثم انشانـه خلقا ءاخر فتبارک الله احسن الخــلقین.
لقد خلقنا الانسـن فی احسن تقویم. كه ما
انسان را در بهترين صورت و
نظام آفريديم.
خداوند خود را به سبب آفرینش انسان
ستایش کرده است:
ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظـما فکسونا العظـم لحما ثم انشانـه خلقا ءاخر فتبارک الله احسن الخــلقین.
پیدایش حالت
شکرگزاری در انسان، هنگام گرفتاری از امتیازات انسان است:
وهو القاهر فوق عباده... • قل من ینجیکم من ظلمـت البر والبحر تدعونه تضرعا وخفیة لئن انجـیـنا من هـذه لنکونن من الشـکرین.
او بر
بندگان خود تسلط کامل دارد ....بگو: «چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و
دریا رهایی میبخشد؟ در حالی که او را با حالت
تضرع (و آشکارا) و در پنهانی میخوانید (و میگویید: ) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهایی میبخشد، از شکرگزاران خواهیم بود.»
خلقت انسان به بهترین وجه سبب
عروج وی به مرتبه اعلا و زندگی جاوید و
سعادت بخش میشود:
لقد خلقنا الانسـن فی احسن تقویم. ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريديم.
منظور از خلقت انسان با ویژگی «احسن تقویم» به قرینه مقابله با «اسفل سافلین» صلاحیت انسان برای عروج به بالاترین مرتبه و دست یابی به زندگی سعادت منداند و جاودانه است.
برتری و کرامت انسان بر موجودات زمینی از دیگر امتیازات او است:
ولقد کرمنا بنی ءادم وحملنـهم فی البر والبحر ورزقنـهم من الطیبـت وفضلنـهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا.
ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان
روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که
خلق کردهایم، برتری بخشیدیم.
ممکن است مقصود از کلمه «کثیر» در
آیه مذکور
موجودات مادی مانند
حیوان و
جن باشد و اما
ملائکه از موجودات زمینی و تحت تاثیر نظام مادی حاکم بر
عالم مادی نیست.
انسان بر تمام
موجودات برتری و کرامت دارد:
ولقد کرمنا بنی ءادم وحملنـهم فی البر والبحر ورزقنـهم من الطیبـت وفضلنـهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا.
گفته شده است: مقصود از کثیر در آیه شریفه، جمیع است و معنای آیه چنین است: «انا فضلناهم علی من خلقنا و هم کثیر» بنابراین در آیه، «کثیر» به جای «جمیع» نهاده شده، و نظیر آن در
قرآن و محاورات
عرب فراوان است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «امتیازات انسان».