اوس (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اوس یکی از دو قبیله بزرگ
قحطانی ساکن در
یثرب و از دعوت کنندگان
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم برای
هجرت به مدینه بودند.
براساس برخی روایات، فردی
یهودی با یادآوری جنگهای خونین بین اوس و
خزرج درصدد تحریک ایشان برآمده، آتش فتنه را در میان آنها برافروخت. خداوند با نزول آیات ۱۰۰ تا ۱۰۳ آل عمران، ضمن اشاره به پیامدهای مرگ بار تفرقه و اختلاف، آنان را به اتحاد و الفت دعوت کرد.
یا ایها الذین آمنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین •وکیف تکفرون وانتم تتلی علیکم آیات الله وفیکم رسوله ومن یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم •یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته ولا تموتن الا وانتم مسلمون •واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا وکنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون. (ای کسانی که
ایمان آوردهاید اگر از فرقهای از
اهل کتاب فرمان برید شما را پس از ایمانتان به حال
کفر برمی گردانند. •و چگونه کفر میورزید با اینکه
آیات خدا بر شما خوانده میشود و پیامبر او میان شماست و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت شده است . •ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا آن گونه که حق پرواکردن از اوست پروا کنید و زینهار جز
مسلمان نمیرید . •و همگی به
ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و
نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید این گونه خداوند نشانههای خود را برای شما روشن میکند باشد که شما راه یابید.)
برخی مفسران مقصود از «انصار» در آیه ۱۴ سوره صف را اوس و خزرج دانسته اند.
یا ایها الذین آمنوا کونوا انصار الله کما قال عیسی ابن مریم للحواریین من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصار الله فآمنت طائفة من بنی اسرائیل وکفرت طائفة فایدنا الذین آمنوا علی عدوهم فاصبحوا ظاهرین (ای کسانی که ایمان آوردهاید یاران خدا باشید همان گونه که
عیسی بن مریم به
حواریون گفت یاران من در راه خدا چه کسانیاند حواریون گفتند ما یاران خداییم پس طایفهای کفر ورزیدند و کسانی را که گرویده بودند بر دشمنانشان یاری کردیم تا چیره شدند.)
علامه طباطبایی میفرمایند: «کلمه ((الی الله) ) که اصطلاحا ظرف خوانده میشود متعلق است به کلمه ((انصاری))، خواهی گفت که اگر ماده ((نصرت) ) به خودی خود متعدی است و در گرفتن مفعول نیازی به حرف ((الی) ) ندارد، پس چرا در اینجا با حرف الی متعدی شده؟ در پاسخ میگوئیم : درست است، و لیکن نصرت در خصوص این مورد، متضمن معنای سلوک و رفتن و یا پیمودن و امثال آن نیز هست، همچنانکه
ابراهیم خلیل آنجا که خواست بگوید: من تنها برای خدا کار کرده و دین او را یاری میکنم بنا به حکایت قرآن فرموده : ((انی ذاهب الی ربی سیهدین)). پس یاری خدا، رفتن به سوی خدا است و رفتن به سوی او همان یاری
دین او است. »
همچنین عبارت طائفتان را در سوره های آل عمران و حجرات اوس و خزرج دانسته اند. مفسران در ذیل آیاتی دیگر نیز از آنان یاد کردهاند.
اذ همت طآئفتان منکم ان تفشلا والله ولیهما وعلی الله فلیتوکل المؤمنون ( آن هنگام که دو گروه از شما بر آن شدند که سستی ورزند با آنکه خدا یاورشان بود و
مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.)
وان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امر الله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل واقسطوا ان الله یحب المقسطین (و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر (باز) یکی از آن دو بر دیگری تعدی کرد با آن (طایفهای) که تعدی میکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آنها را دادگرانه سازش دهید و
عدالت کنید که خدا دادگران را دوست میدارد.)
تفسیر نمونه میگوید: «درست است که «اقتتلوا» از ماده «قتال» به معنی جنگ است، ولی در اینجا قرائن گواهی میدهد که هر گونه نزاع و درگیری را شامل میشود، هر چند به مرحله جنگ و نبرد نیز نرسد، بعضی از شان نزولها که برای
آیه نقل شده بود، نیز این معنی را تایید میکند.
بلکه میتوان گفت: اگر زمینههای درگیری و نزاع فراهم شود، - فی المثل مشاجرات لفظی و کشمکش هائی که مقدمه نزاعهای خونین است واقع گردد- اقدام به اصلاح طبق این آیه لازم است؛ زیرا این معنی را از آیه فوق از طریق الغاء خصوصیت، میتوان استفاده کرد.
این یک وظیفه حتمی برای همه
مسلمانان است، که از نزاع، درگیری و خونریزی میان مسلمین جلوگیری کنند، و برای خود در این زمینه مسئولیت قائل باشند، نه به صورت تماشاچی، مانند بعضی بی خبران، بی تفاوت از کنار این صحنهها بگذرند. این نخستین وظیفه مؤمنان در برخورد با این صحنهها است.
سپس وظیفه دوم را چنین بیان میکند: و اگر یکی از این دو گروه بر دیگری
تجاوز و ستم روا داشت، و تسلیم پیشنهاد
صلح نشد، شما موظفید با طایفه باغی و ظالم، پیکار کنید، تا به فرمان خدا باز گردد و گردن نهد.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اوس ».