• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بادآورد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بادآوَرْد، گیاهی از تیره مرکبان خاردار است.




واژه بادآورد (معرب آن باذاوَرد یا بادَوَرْدْ) فارسی و به معنی «بادآورده» است، و دلیل این نامگذاری، همچنان که برخی از مؤلفان
[۱] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، ج۱، ص۹۱ـ۹۲، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.
و فرهنگ نویسان
[۲] محمد قاسم بن حاجی محمد سروری، مجمع الفرس، ج۱، ص۱۲۹، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۳۸ـ۱۳۴۱ ش.
نیز ذکر کرده‌اند، سبکی بوته آن بوده «که چون خشک گردد باد آن را برکَنَد و پراکنده نماید».
[۳] محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
ازینرو، گفته داود انطاکی
[۴] داود بن عمرانطاکی، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۵۸، قاهره ۱۳۰۸.
که این واژه «فارسیٌ نَبَطیٌ معناهُ الشَوکة البیضاء» یا نظر ابن بِکْلارِش المُستعینی فی الطّب ،
[۵] تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، ج۱، ص۳۱،ش ۶۶، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.
که «بادَوَرد» معرّب «بادِوَرد» فارسی به معنی «بادِ گل سرخ» است، درست نیست.



چنانکه از منقولات ابن بیطار
[۶] ابن بیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، بولاق ۱۲۹۱.
برمی آید، گیاه بادآورد همان اقنثالوقی دیسقوریدوس، به معنی «خارسفید»، است که مؤلفان یا مترجمان قدیم آن را در عربی به «الشَوْکَة البیضاء»، به همان معنی، ترجمه کرده‌اند.
[۷] دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ ش.
[۸] محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
این نامگذاری یونانی و ترجمه آن به دلیل سفیدنمایی ساقه‌ها و برگهای کُرکْدار بوته این گیاه بوده است.در گویشهای فارسی و عربی این گیاه را به نامهای دیگری نیز خوانده‌اند، مانند «نقد»، «عُصْفُر بَرّی»، «مرجون»، «عس» در عربی
[۹] ابن میمون، شرح اسماء العقّار، ج۱، ص۸، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰.
و «جُولاه کَش» در گویش سیستانی.
[۱۰] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، ج۱، ص۹۱، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.




مؤلفان قدیم بادآورد را به اختلاف (مثلاً در مورد گُلهای مرکّب مدوّر، درازای ساقه‌ها و برخی از خواص درمانی آن) وصف کرده‌اند.
این اختلاف ناشی از خَلط دو یا چند گیاه از همان تیره مرکّبان یا جز آن‌ها بوده که کمابیش مشابهتهایی از حیث ظاهر یا خواص دارویی داشته اند؛ مثلاً مؤلف ناشناخته تحفة الاحباب
[۱۱] تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، ج۱، ص۷، پاریس ۱۹۳۴.
و عبد الرزّاق جزائری در کشف الرموز
[۱۲] تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، ج۱، ص۳۱، ش ۶۶، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.
آن را مرادف «عُصْفُر» (کاجیره) و بسیاری آن را معادل «شُکاعی» عربی،
[۱۳] ابن میمون، شرح اسماء العقّار، ج۱، ص۸، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰.
[۱۴] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، ج۱، ص۹۱، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.
و برخی
[۱۵] ادوارد غالب، الموسوعة فی علوم الطبیعة، ج۲، ص۲۳۱، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
آن را معادل «فَراسیون» دانسته‌اند، در حالی که عصفر (= قُرطُم = کاجیره) معادل L.
Carthamus tinctorius، شُکاعی (= اَقَسون) معادل Onopordon acanthium یا Bon.
O.
arabicum (محتملاً)، و فراسیون معادل L.
Marrubium vulgare است.(برخی از مؤلفان، مانند ابوریحان بیرونی و ابن میمون و عقیلی خراسانی، تفاوت میان بادآورد و شکاعی را تصریح کرده‌اند).به هرحال، به سبب نارسایی وصفهای قدیم یا اختلاط چند گیاه، دانشمندان غربی نتوانسته بودند هویت قطعی بادآورد را تعیین کنند؛ لذا گیاهان گوناگونی از تیرة مرکّبانِ خاردار (از جنس Cirsium و Onopordon و Echinops و جز اینها) پیشنهاد شده است .
L.
Schlimmer, Terminologie medico-pharmaceutique et anthropologique francaise-persane, typeset repr.
, Tehran ۱۹۷۰.
، ص ۱۱۰.
و ظاهراً به اقتباس از او، محمد معین و دایرة المعارف فارسی، ذیل «بادآورد»،
[۱۶] محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل «بادآورد»، تهران ۱۳۶۳ ش.
نام علمی آن را، به صورت نادرست، Cardus benedictus (در واقع، Cnicus Gaertn.
benedictus = «الشوکة المُبارکة») ذکر کرده‌اند.
[۱۷] احمد قهرمان، فلورایران، ج ۵، لوحة ۵۳۵،تهران ۱۳۶۳ ش.
سرانجام دایماک و همکاران
[۱۸] William Dymock, C J H Warden, and David Hooper, Pharmacographia Indica , London ۱۸۹۰-۱۸۹۳ ج ۲، ص ۳۰۶ـ۳۰۷
پس از بررسی بادآوردهایی که از ایران به بازارهای هند صادر می‌شده، آنها را با تحقیق عقیلی خراسانی
[۱۹] محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
منطبق یافته و هویت واقعی آن‌ها را Volutarella divaricata تشخیص داده‌اند.



خواص دارویی و فواید درمانی سنتی بادآورد بنا بر شرح عقیلی خراسانی
[۲۰] محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
که جامع عمده آگاهیهای گردآمده در طی قرون درباره بادآورد است،
[۲۱] تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.
به تفکیک اجزای این گیاه اجمالاً چنین است: مزاج سراسر گیاه گرم و خشک در درجه اوّل؛ ریشه آن سودمند برای درمان خون آمدن از سینه، اسهال معدی کهنه، درد معده، عسرالبول، گزش حشرات موذی، تبهای ناشی از ضعف معده، تبهای مزمن بلغمی و سوداوی، استسقا، یرقان؛ مضمضه ریشه پُخته آن برای تسکین دندان درد، ضماد آن برای تحلیل آماسهای سُست بلغمی، آویختن آن در خانه برای گریزاندن حشرات موذی؛ مالیدن ساقه آن بر پوست خارش داء الثعلب را رفع می‌کند؛ برگ آن مُسهل بلغم غلیظ و سودا، مقوّی معده، مُفتّح سُدّه ها، مدرِّ بول و حیض، خُردکننده سنگ کلیه و مثانه، پادزهر؛ مضمضه پخته آن مسکّن دندان درد؛ خوردن تخم آن سودمند برای درمان کزاز (بویژه در کودکانتشنج، سرفه، درد کمر و تهیگاه؛ آب بادآورد برای رفع عطش و التهاب؛ ضمادِ جویده تمام گیاه برجای نیش کژدم و مار زهر را جذب می‌کند؛ بَدَل آن شاهتره (بویژه برای درمان تب).



(۱) ابن بیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، بولاق ۱۲۹۱.
(۲) ابن میمون، شرح اسماء العقّار، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰.
(۳) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۴) داود بن عمرانطاکی، تذکرة اولی الالباب، قاهره ۱۳۰۸.
(۵) تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.
(۶) دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ ش.
(۷) محمد قاسم بن حاجی محمد سروری، مجمع الفرس، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۳۸ـ۱۳۴۱ ش.
(۸) محمد حسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴.
(۹) ادوارد غالب، الموسوعة فی علوم الطبیعة، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
(۱۰) احمد قهرمان، فلورایران، ج ۵، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۱) محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۲) William Dymock, C J H Warden, and David Hooper, Pharmacographia Indica , London ۱۸۹۰-۱۸۹۳;.
(۱۳) J L Schlimmer, Terminologie medico-pharmaceutique et anthropologique francaise-persane, typeset repr, Tehran ۱۹۷۰


 
۱. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، ج۱، ص۹۱ـ۹۲، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.
۲. محمد قاسم بن حاجی محمد سروری، مجمع الفرس، ج۱، ص۱۲۹، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۳۸ـ۱۳۴۱ ش.
۳. محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
۴. داود بن عمرانطاکی، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۵۸، قاهره ۱۳۰۸.
۵. تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، ج۱، ص۳۱،ش ۶۶، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.
۶. ابن بیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، بولاق ۱۲۹۱.
۷. دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ ش.
۸. محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
۹. ابن میمون، شرح اسماء العقّار، ج۱، ص۸، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰.
۱۰. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، ج۱، ص۹۱، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۱. تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، ج۱، ص۷، پاریس ۱۹۳۴.
۱۲. تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، ج۱، ص۳۱، ش ۶۶، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.
۱۳. ابن میمون، شرح اسماء العقّار، ج۱، ص۸، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰.
۱۴. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، ج۱، ص۹۱، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۵. ادوارد غالب، الموسوعة فی علوم الطبیعة، ج۲، ص۲۳۱، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
۱۶. محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل «بادآورد»، تهران ۱۳۶۳ ش.
۱۷. احمد قهرمان، فلورایران، ج ۵، لوحة ۵۳۵،تهران ۱۳۶۳ ش.
۱۸. William Dymock, C J H Warden, and David Hooper, Pharmacographia Indica , London ۱۸۹۰-۱۸۹۳ ج ۲، ص ۳۰۶ـ۳۰۷
۱۹. محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
۲۰. محمدحسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی مخزن الادویة، کلکته ۱۸۴۴، ج۱، ص۱۹۴.
۲۱. تحفة الاحباب فی ماهیة النبات و الاعشاب، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کلن، پاریس ۱۹۳۴.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بادآورد»، شماره۱۰۴.    



جعبه ابزار