باعربایا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باعَرْبایا (سریانی: بَیْت عربایه)، نام
کوره یا استانی از
دیار ربیعه (قسمت شرقی جزیره در
شمال عراق) میباشد.
قُدامه نیز «بَعْربایا» را از کوره های دیار ربیعه خوانده است.
ابن حوقل حدّ آن را، به گفته یک مأمور مالیاتی، از باعَیْناثا تا
نهر سریا، در یک
فرسنگی اَذْرَمه،
و عرض آن را از سِنْجار تا بازَبْدی ذکـر کرده است.
این باعیناثا محلّی میان
موصل و بَرْقَعِید واذْرَمه بوده است، نه محلّی به همین نام در جزیره ابن عمر؛ زیرا در آن صورت جزیره ابن عمر یا بازَبْدی حدّ می شد نه یکی از دهات آن باشد.
ابن خرداذبه مسافت میان باعیناثا
و برقعید را شش فرسنگ
و مسافت میان برقعید
و اذرمه را شش فرسنگ گفته است
بنابراین، طول باعربایا حدود دوازده فرسنگ بوده است.
اما عرض آنکه به گفته ابن حوقل از سنجار، در جنوب غربی موصل، تا بازبدی (جزیره ابن عمر) بوده است محل تردید
و تأمّل است.
زیرا به گفته ابن حوقل، فاصله میان جزیره ابن عمر، در شمال موصل، تا موصل سی فرسنگ بوده است،
و چون سنجار در جنوب غربی موصل است، بنابراین، عرض بیشتر از طول میشود که از نظر جغرافیایی نیز درست درنمی آید
و احتمال دارد به جای بازبدی کلمه دیگری بوده باشد.
طبق نقشه استانهای شمال غربی
و جزیره
و آذربایجان در کتاب لسترنج،
می توان گفت که شاید باعربایا میان دو جاده ای بوده است که یکی از موصل تا اذرمه (از جنوب شرقی تا شمال غربی)
و دیگری از موصل تا سنجار (از شمال شرقی تا جنوب غربی) می رفته
و جاده اولی طول،
و جاده دومی عرض آن ناحیه بوده است.
ابن حوقل مقدار محصول باعربایا را جز حق مقاسمه کشاورزان، هشت هزار کُرّ
گندم و جو گفته است که قیمت آن، با کسر حق انبارداری
و حق ترازو، چهار هزار
درهم میشد.
از مقایسه این مقدار با محصول نواحی دیگر دیار ربیعه که ابن حوقل گفته است، معلوم خواهد شد که باعربایا از دیگر نواحی
و رستاقهای دیار ربیعه بزرگتر بوده است.
ظاهراً در زمانهای قدیمتر، باعربایا ناحیهای وسیعتر از زمان ابن حوقل را در برمی گرفته است.
ابن فقیه
از قول
اَصْمَعی نقل میکند که مردم عرب در
عصر جاهلیت از حاصلخیزی
و باروری باعربایا سخن میگفتند که همان ناحیه موصل بود
و چیزی (یعنی ناحیه ای) در نزد ایشان به پایه حاصلخیزی آن نمیرسید جز «رَیْف جزیره».
بنابراین گزارش پیش از
اسلام، موصل هم از ناحیه باعربایا بوده است که این معنی از منابع دیگر پیش از اسلام هم معلوم میشود.
مارکوارت از قول مارسابا نقل میکند که ولایت بیت عربایه (باعربایا) از نصیبین تا دجله وسعت داشته
و گاهی در تصرف
ایرانیان و گاهی نیز در تصرف
رومیان بوده است.
به گفته او یوویانوس،
امپراتور روم،
عربها را به این ناحیه کوچانده بود، اما در صلحی که میان او
و شاپور دوّم ساسانی بسته شد این ناحیه به تصرف ایرانیان درآمد.
مارکوارت میگوید بیت عربایه (باعربایا) یا اَرْوِسْتان، قسمت ایرانی ناحیه عرب نشین
بین النهرین بود
و قسمت رومی این ناحیه عرب نشین، «عَرَب» نامیده میشد.
به گفته او، ناحیه بیت عربایه یا اروستان قدیمیتر از آن است که در گفته مارسابا آمده است.
این نام از زمان
تیگران بزرگ پادشاه اشکانی
ارمنستان است که اعراب بیابانی را به این ناحیه آورد تا بازرگانی قافلههای کاروانی را به دست گیرد.
باعربایا علاوه بر ناحیهای وسیع در دیار ربیعه، نام
قریه و شهری هم بوده است.
به نوشته
یاقوت، باعربایا نام یکی از دهات موصل
و نیز نام شهری از توابع
حلب و افامیه بوده است.
ابن اثیر در حوادث سال ۱۶۹، از برخورد میان
حمزه بن مالک خُزاعی، که بر ضدّ حکومت قیام کرده بود،
و منصوربن زیاد، عامل خراج جزیره در باعربایا، از نواحی موصل، خبر داده است.
یاقوت همچنین گفته است که میان موصل
و حدیثه،
دیری به نام باعَرْبا بود که
مسیحیان در آن به
عبادت میپرداختند.
آن دیر،
راهبان و کشاورزان زیادی داشت
و در آن مهمانخانهای بود که
مسافران در آن فرود میآمدند
و پذیرایی میشدند.
ابن فضل اللّه عُمَری از این دیر یاد کرده
و گفته است که میان موصل
و حدیثه
و در ساحل غربی دجله بود
و مسیحیان آن را بزرگ میداشتند
و در آن مقابری بود که نصارا آن را تعظیم میکردند.
بنای این دیر عجیب بود
و دیوار معبد آن صد
ذراع ارتفاع داشت
و سیف الدوله حَمْدانی در حرکت به سوی عراق روزی را در آن گذرانده بود.
پیگولوسکایا
از اسقفی یعقوبی مذهب به نام اَخودامه یاد کرده که در ۵۵۹ م، مطران یعقوبیان بود
و در نصرانی کردن قبایل عرب جزیره سهم عمده ای داشت.
اخودامه در بَلَد در منطقه بیت عربایه متولد شده بود که در آن زمان از متصرفات ایرانیان بود.
شهر بلد امروز به نام اسکی موصل (موصل کهنه) معروف است که در کنار دجله در شش فرسنگی موصل قرار دارد.
بنابراین، در زمان ساسانیان شهرهای بلد
و موصل در منطقه بیت عربایه بوده
و در زمانهای بعد، بتدریج کوچکتر شده است.
اخودامه در عین کنویه، واقع در بیت عربایه، معبدی ساخت که همانند معبد سِرجیس در رصافه بود.
احتمال میرود که این معبد بیت عربایه همان دیری باشد که در
مسالک الابصار آمده است
و ذکر آن گذشت.
در کتاب اخبار فطارکه کرسی المشرق، تألیف
ماری بن سلیمان، از اسقف ایشوعیب
و ایشوعیهب جذالی، هر دو اهل باعربایا، سخن رفته است.
با توجه به اینکه کتاب مذکور درباره بطریرکهای نسطوری است، معلوم میشود که به رغم اقدامهای اخودامه یعقوبی مذهب، پیروان
مذهب نسطوری در باعربایا زیاد بوده اند.
(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ افست بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵ـ ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
(۲) ابن حوقل، صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
(۳) ابن خرداذبه، المسالک
و الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۴) ابن فضل اللّه عمری،
مسالک الابصار فی
ممالک الامصار، چاپ عکسی فرانکفورت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ـ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۵) ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۶) پیگولوسکایا، العرب علی حدود بیزنطه
و ایران، ترجمه از روسی به عربی از صلاح الدین عثمان هاشم، کویت ۱۹۸۵.
(۷) قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۸) گی لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۹) ماری بن سلیمان، اخبار فطارکة کرسیّالمشرق من کتاب المجدل، رم ۱۸۹۶ـ۱۸۹۹.
(۱۰) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۱۱) J Marquart, E ¦ ra ¦ ns § ahr, Berlin ۱۹۰۱
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باعربایا»، شماره۲۴۹.