• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بای

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




بای،عنوانی ترکی می‌باشد.




این واژه در متون کهن ترکی پیش از اسلام به معنای ثروتمند به کار رفته و این معنی در متون کهن دوره اسلامی در واژه «بای» و مشتقات آن (مانند بایلِق) حفظ شده است.
[۱] قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه، ج۱، ص۱۹۵.
[۲] قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
[۳] قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه، ج۱، ص۳۹۷.
[۴] قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
[۵] عیبة الحقایق، چاپ عاصم، ج۱، ص۳۳، چاپ عکسی.
[۶] عیبة الحقایق، چاپ عاصم، چاپ عکسی.




در آثار ترکی حوزه جنوب غربی نیز این کلمه به صورت صفت، همین معنی را دارد.
[۷] محمد بن محمدسلطان ولد، دیوان ترکی، ج۱، ص۱۶، چاپ ولد چلبی و کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۴۱.
در مجموعه کهنسال دوازده قصه دَدَه قورقوت علی لسان طائفه اُغُزان (در مواضع مختلف) به فعل «باییماق» به معنای ثروتمند شدن نیز برمی‌خوریم. در اشعار یونس اَمره، احمدی، گل‌شهری، عاشق پاشا و دیگر شاعران قرن هفتم و هشتم هجری، و نیز در متون منثور آن قرون، این کلمه در همان معنی استعمال شده است.



پس از تألیف کتاب دیوان لغات الترک (قرن پنجم)، لغت نامه‌های گویش‌های کهن، این واژه را فقط به معنای ثروتمند و به صورت صفت ثبت کرده اند. در اکثر لهجه های امروزی ترکی «بای» و در برخی «بی» و «پای» به همان معنی ثروتمند است. این کلمه در لهجه‌های ترکی شرقی با نام برخی از جانوران ترکیب شده است که بر خوبی و درشتی جنس آن‌ها دلالت می‌کند و برخی از این ترکیب‌ها را برای نام اشخاص نیز به کار می‌برند؛ مانند بایْسُنْقُر (سنقر، سنقور= نوعی باز شکاری)، بایْبَرس (برس، بارس = پلنگ)،بایقوش (= جغد؛ در این مورد شاید استعمال بای برای تفأل و احتراز از آثار شوم این پرنده، بنا به اعتقادات عامه، باشد). در بعضی لهجه‌ها واژه بای به معنای قهرمان و سردار است و گاهی در ترکیباتی همچون تومان بای، قائد بای، برسبای و خیربای به صورت لقب و عنوان به کار رفته است؛ اما در ترکی جنوبی، این کلمه هیچگاه به صورت عنوان و لقب دیده نمی‌شود و با واژه «بی» (از بگ) که در اصل عنوان است، نسبتی ندارد.



واژه «بی» همان‌گونه که احمد وفیق پاشا نشان داده است،
[۸] احمد وفیق پاشا، لهجه عثمانی، ج۱، ص۱۹۸، استانبول ۱۳۰۶.
در لهجه‌های قازان و قزاق و قره ییم، به معنی حکمران و آقا و قاضی با کلمه «بای» هیچ‌گونه نسبتی ندارد و از کلمه «بگ» (= شاهزاده، آقا، ارباب گرفته شده است که در مناطق مختلف «بی» و «بگ» و «بیک» تلفظ می‌شود.



به استناد قانون شماره ۵۲۹۰ مورخ ۲۶ دسامبر ۱۹۳۴ (۵ دی ماه ۱۳۱۳) استعمال القاب و عناوینی چون افندی، بیگ، پاشا در ترکیه ممنوع شد فقط استعمال کلمه «بای» در آغاز نام مردان، و «بایان» در آغاز نام زنان مجاز شمرده شد، و به این ترتیب این کلمه معنای جدیدی یافت. «بایان»، که قانون استعمال آن را برای بانوان تجویز کرده، در هیچ‌یک از متون قدیم و جدید با چنین معنایی به کار نرفته است.



(۱) دده قورت علی لسان طائفه اغزان، چاپ کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۳۵.
(۲) محمد بن محمدسلطان ولد، دیوان ترکی، چاپ ولد چلبی و کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۴۱.
(۳) عیبة الحقایق، چاپ عاصم، چاپ عکسی.
(۴) قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
(۵) محمود بن حسین کاشغری، دیوان لغات الترک، استانبول ۱۳۳۳/۱۹۱۴.
(۶) احمد وفیق پاشا، لهجه عثمانی، استانبول ۱۳۰۶.


 
۱. قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه، ج۱، ص۱۹۵.
۲. قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
۳. قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه، ج۱، ص۳۹۷.
۴. قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
۵. عیبة الحقایق، چاپ عاصم، ج۱، ص۳۳، چاپ عکسی.
۶. عیبة الحقایق، چاپ عاصم، چاپ عکسی.
۷. محمد بن محمدسلطان ولد، دیوان ترکی، ج۱، ص۱۶، چاپ ولد چلبی و کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۴۱.
۸. احمد وفیق پاشا، لهجه عثمانی، ج۱، ص۱۹۸، استانبول ۱۳۰۶.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بای»، شماره۴۱۲.    



جعبه ابزار