• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بحر بسیط

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بحر بسیط، یکی از سه بحر عروضی دایره مختلفه ، حاصل از تکرار چهار بار مستفعلن فاعلن می‌باشد.




این بحر را از آن‌رو بسیط گفته‌اند که اسباب در ارکان هفت جزیی آن گسترده است؛ یعنی مستفعلن که جزء سباعی این بحر است دو سبب متصل دارد.
[۱] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «بسط»، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

در تسمیه این بحر به بسیط چند وجه دیگر نیز ذکر کرده اند.
[۲] محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۵، قاهره (بی تا).




سه بحر طویل و مدید و بسیط در عدد متحرّکات و سواکن و ترکیب اوتاد و اسباب موافق و متّفق‌اند، ازین‌رو آن‌ها را در یک دایره نهاده‌اند، و چون اجزای آن سه بحر مختلف‌اند، این دایره را مختلفه نامیده‌اند.
[۳] محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییرالاشعارالعجم، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ ش).




اصل بحر بسیط مستفعلن فاعلن است (چهار بار) و به حسب اختیارات وسیع شاعر در شعر عربی ، دارای سه عروض و شش ضرب است.
[۴] صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۱۶، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
[۵] یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، ج۱، ص۵۷، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۶] محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۵، قاهره (بی تا).
[۷] ابن سرّاج شنترینی، المعیار فی اوزان الاشعار، ج۱، ص۳۷، چاپ محمد رضوان دایه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۸] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۱۵، بغداد ۱۹۶۹.




مثمّن سالم بَحرِ بسیط در شعر عرب بندرت به کار می‌رود، چندان که در متون عروضی عربی به عنوان «شواذّ البسیط» آورده شده است،
[۹] ابن سرّاج شنترینی، المعیار فی اوزان الاشعار، ج۱، ص۳۹-۴۰، چاپ محمد رضوان دایه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
ولی مسدّس سالم آن بیش‌تر دیده می‌شود.
[۱۰] صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۱۷، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
[۱۱] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۱۹، بغداد ۱۹۶۹.




زحاف‌های شایع بسیط عبارت است از: خبن (مفاعلن از مستفعلن و فعلن از فاعلن؛
[۱۲] صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۱۹، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
) مطوی (مفتعلن از مستفعلن؛
[۱۳] محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۸، قاهره (بی تا).
[۱۴] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۱، بغداد ۱۹۶۹.
) مخبول (فعلتن از مستفعلن؛
[۱۵] محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، قاهره (بی تا).
[۱۶] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۱۸، بغداد ۱۹۶۹.
) مخبون مذال (مفاعلان از مستفعلن؛
[۱۷] محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۹، قاهره (بی تا).
[۱۸] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۳، بغداد ۱۹۶۹.
[۱۹] صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۲۰، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
) مطویِ مذال (مفتعلان ازمستفعلن؛
[۲۰] ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۴۸۰، قاهره ۱۹۶۵.
[۲۱] صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
) مخبول مذال (فَعَلتان از مستفعلن؛
[۲۲] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۴، بغداد ۱۹۶۹.
[۲۳] یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۲۴] محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۹، قاهره (بی تا).
) مخبون مُخّلع (فعولن از مستفعلن؛
[۲۵] صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۲۱، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
[۲۶] یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، ج۱، ص۶۷، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۲۷] محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۲، بغداد ۱۹۶۹.
).



در شعر فارسی ، گاهی به تبع شاعران عرب ، بیتی چند در بحر بسیط سروده شده است.

۶.۱ - نظر خواجه نصیر


خواجه نصیرالدین طوسی ،
[۲۸] محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، معیارالاشعار در عروض و قوافی، ص ۳۰، چاپ محمد فشارکی و جمشید مظاهری، چاپ عکسی، اصفهان ۱۳۶۳ ش.
پنج بحر خاص عرب یعنی طویل ، مدید ، بسیط، وافر و کامل را متروک خوانده و گفته است : «بر این بحرها در پارسی شعر یافته نشود الاّ مثال‌ها که به تکلف گفته باشند».

۶.۲ - نظر شمس قیس


شمس قیس
[۲۹] محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییرالاشعارالعجم، ص ۷۸، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ش).
نیز می‌گوید: شاعران فارسی زبان در این پنج بحر از بحور پانزده‌گانه شعر عَذب ندارند و برای اظهار مهارت خویش در علم عروض ، با تقلید از شاعران عرب ، در این بحور ابیاتی گفته‌اند که از طبع سلیم به دور است.
هر چند این دو عروضیِ مشهور، تتبّع این پنج بحر را در شعر فارسی ناموفّق و از سر تقلید و تظاهر به مهارت یافته‌اند اما در شعر فارسی نمونه‌هایی دیده می‌شود که غالباً مطلوب و مطبوع واقع شده و بر شهرت گوینده افزوده است.

۶.۳ - غزل جامی و هاتف


عبدالرحمان جامی و هاتف اصفهانی در بحر کامل مثمّن سالم، هر یک، غزلی مشهور دارند.
[۳۰] عبدالرحمن بن احمد جامی، دیوان کامل جامی، چاپ هاشم رضی، تهران ۱۳۴۱ ش.
[۳۱] احمد هاتف اصفهانی، دیوان هاتف اصفهانی، ج۱، ص۱۰۲، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۹ ش.


۶.۴ - غزل صحبت لاری


همچنین صحبت لاری به اقتفای جامی چند غزل در بحر کامل ساخته است که تا حدی سبب اعتبار و اشتهار اوست.
[۳۲] محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، ج۱، ص۷۵، تهران ۱۳۱۷ ش.
[۳۳] محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، ج۱، ص۱۳۰، تهران ۱۳۱۷ ش.
[۳۴] محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، ج۱، ص۱۴۳، تهران ۱۳۱۷ ش.


۶.۵ - چکامه صفای اصفهانی


صفای اصفهانی نیز چکامه حماسه‌گونه عرفانی در بحر بسیط دارد.
[۳۵] محمد حسین بن سبزعلی صفای اصفهانی، برگی از دیوان صفای سپاهانی، ج۱، ص۲۹، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ ش.

التفات بدین بحرها، از جمله وافر و کامل، در سخن شاعران دیگر نیز دیده می‌شود.
[۳۶] رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا، ج ۱، ص ۱۸۳، حاشیه چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶-۱۳۴۰ ش.




(۱۵) ابن سرّاج شنترینی، المعیار فی اوزان الاشعار، چاپ محمد رضوان دایه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۱۶) ابن عبدربه، العقد الفرید، قاهره ۱۹۶۵.
(۱۷) ابن منظور، لسان العرب، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۸) عبدالرحمن بن احمد جامی، دیوان کامل جامی، چاپ هاشم رضی، تهران ۱۳۴۱ ش.
(۱۹) یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۲۰) محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، قاهره (بی تا).
(۲۱) محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، بغداد ۱۹۶۹.
(۲۲) محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییرالاشعارالعجم، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ش).
(۲۳) صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
(۲۴) محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، تهران ۱۳۱۷ ش.
(۲۵) محمد حسین بن سبزعلی صفای اصفهانی، برگی از دیوان صفای سپاهانی، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۲۶) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، معیارالاشعار در عروض و قوافی، چاپ محمد فشارکی و جمشید مظاهری، چاپ عکسی، اصفهان ۱۳۶۳ ش.
(۲۷) احمد هاتف اصفهانی، دیوان هاتف اصفهانی، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۲۸) رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶-۱۳۴۰ ش.


 
۱. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «بسط»، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۲. محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۵، قاهره (بی تا).
۳. محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییرالاشعارالعجم، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ ش).
۴. صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۱۶، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۵. یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، ج۱، ص۵۷، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۶. محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۵، قاهره (بی تا).
۷. ابن سرّاج شنترینی، المعیار فی اوزان الاشعار، ج۱، ص۳۷، چاپ محمد رضوان دایه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۸. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۱۵، بغداد ۱۹۶۹.
۹. ابن سرّاج شنترینی، المعیار فی اوزان الاشعار، ج۱، ص۳۹-۴۰، چاپ محمد رضوان دایه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۱۰. صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۱۷، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۱۱. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۱۹، بغداد ۱۹۶۹.
۱۲. صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۱۹، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۱۳. محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۸، قاهره (بی تا).
۱۴. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۱، بغداد ۱۹۶۹.
۱۵. محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، قاهره (بی تا).
۱۶. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۱۸، بغداد ۱۹۶۹.
۱۷. محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۹، قاهره (بی تا).
۱۸. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۳، بغداد ۱۹۶۹.
۱۹. صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۲۰، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۲۰. ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۴۸۰، قاهره ۱۹۶۵.
۲۱. صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۲۲. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۴، بغداد ۱۹۶۹.
۲۳. یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۲۴. محمد بن ابی بکر دمامینی، العیون الغامزة علی خبایاالرامزة، ج۱، ص۱۵۹، قاهره (بی تا).
۲۵. صاحب بن عَبّاد، الاقناع فی العروض و تخریج القوافی، ج۱، ص۲۱، چاپ محمد حسن آل یاسین، بغداد ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۲۶. یحیی بن علی خطیب تبریزی، الوافی فی العروض والقوافی، ج۱، ص۶۷، چاپ عمر یحیی و فخرالدین قباوه، حلب ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۲۷. محمود بن عمر زمخشری، القسطاس المستقیم فی علم العروض، ج۱، ص۱۲۲، بغداد ۱۹۶۹.
۲۸. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، معیارالاشعار در عروض و قوافی، ص ۳۰، چاپ محمد فشارکی و جمشید مظاهری، چاپ عکسی، اصفهان ۱۳۶۳ ش.
۲۹. محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییرالاشعارالعجم، ص ۷۸، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ش).
۳۰. عبدالرحمن بن احمد جامی، دیوان کامل جامی، چاپ هاشم رضی، تهران ۱۳۴۱ ش.
۳۱. احمد هاتف اصفهانی، دیوان هاتف اصفهانی، ج۱، ص۱۰۲، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۹ ش.
۳۲. محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، ج۱، ص۷۵، تهران ۱۳۱۷ ش.
۳۳. محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، ج۱، ص۱۳۰، تهران ۱۳۱۷ ش.
۳۴. محمد باقر بن محمدعلی صحبت لاری، دیوان صحبت لاری، ج۱، ص۱۴۳، تهران ۱۳۱۷ ش.
۳۵. محمد حسین بن سبزعلی صفای اصفهانی، برگی از دیوان صفای سپاهانی، ج۱، ص۲۹، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ ش.
۳۶. رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا، ج ۱، ص ۱۸۳، حاشیه چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶-۱۳۴۰ ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بحر بسیط»، شماره۵۲۶.    



جعبه ابزار