بندگان صالح خدا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بندگان صالح خدا:
(يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ) بندگان صالح خدا:
«بندگان به خدا» مسئله
ایمان و
توحید آنها روشن مىشود و با توجه به كلمه
«صالحون» كه معنى گسترده و وسيعى دارد، همه شايستگیها به ذهن مىآيد: شايستگى از نظر عمل و
تقوا، شايستگى از نظر
علم و آگاهى، شايستگى از نظر
قدرت و قوت و شايستگى از نظر تدبير و نظم و درک اجتماعى.
به موردی از کاربرد
بندگان صالح خدا در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ) (در «
زبور» بعد از ذكر (
تورات) نوشتيم: «بندگان شايستهام وارث حكومت
زمین خواهند شد.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: و بيان اينكه آيه ناظر بر وراثت دنيوى و اخروى- هر دو- است
(وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ) ظاهرا منظور از زبور آن كتابى است كه به حضرت داوود نازل شد چه در جاى ديگر نيز آن را به اين نام اسم برده و فرموده:
(وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً) بعضى از مفسرين گفتهاند مراد از آن قرآن است. بعضى ديگر گفتهاند مراد از آن مطلق كتبى است كه بر انبياء نازل شده و يا بر انبياء بعد از موسى نازل شده. ولى هيچ دليلى بر آن وجوه نيست. بعضى از مفسرين گفتهاند مراد از ذكر تورات است به دليل اينكه خداى تعالى آن را در دو جاى از اين سوره ذكر ناميده يكى در آيه
(فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) دوم در آيه
(وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ)و بعضى ديگر گفتهاند منظور از ذكر قرآن است به دليل اينكه
خدای عز و جل آن را در چند جاى از كلامش ذكر ناميده. و بنا بر اين قول، آن وقت بعد از قرآن بودن زبور با اينكه قبل از آن نازل شده عيبى ندارد چون مراد از بعديت، بعديت رتبى است نه زمانى. بعضى ديگر گفتهاند مراد از آن لوح محفوظ است. ولى اين قول صحيح نيست.
(أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)- وراثت و
ارث به طورى كه راغب گفته به معناى انتقال مالى است به تو بدون اينكه معاملهاى كرده باشى
و مراد از وراثت زمين اين است كه سلطنت بر منافع، از ديگران به صالحان منتقل شود و بركات زندگى در زمين مختص ايشان شود، و اين بركات يا دنيايى است كه بر مىگردد به تمتع صالحان از
حیات دنيوى كه در اين صورت خلاصه مفاد آيه اين مىشود كه: به زودى زمين از لوث
شرک و
گناه پاک گشته جامعه بشرى صالح كه خداى را بندگى كنند و به وى شرك نورزند در آن زندگى كنند.
در اين آيه مىخوانيم:
(...عِبٰادِيَ الصّٰالِحُونَ) با توجه به اضافه شدن «بندگان به خدا» مسئله ايمان و توحيد آنها روشن مىشود و با توجه به كلمه «صالحون» كه معنى گسترده و وسيعى دارد، همه شايستگیها به ذهن مىآيد: شايستگى از نظر عمل و تقوا، شايستگى از نظر علم و آگاهى، شايستگى از نظر قدرت و قوت و شايستگى از نظر تدبير و نظم و درک اجتماعى.
هنگامى كه بندگان با ايمان اين شايستگیها را براى خود فراهم سازند، خداوند نيز كمک و يارى مىكند تا آنها بينى مستكبران را به خاک بمالند، دستهاى آلودهشان را از حكومت زمين كوتاه كنند و وارث ميراثهاى آنها گردند.
آيه مىگويد: «...بندگان صالح من وارث (حكومت) زمين خواهند شد»، بنابراين تنها «
مستضعف بودن» دليل بر پيروزى بر دشمنان و حكومت روى زمين نخواهد بود، بلكه از يكسو ايمان لازم است و ازسوىديگر كسب شايستگیها و مستضعفان جهان مادامكه اين دو اصل را زنده نكنند به حكومت روى زمين نخواهند رسيد.
ضمنا كلمه «صالحات» جمع «صالحة» به معنى «كارهاى شايسته» است، چنان كه در آيه ۲۵
سوره بقره مىخوانيم:
(وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ...)
«به كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند مژده ده (كه بهشتیهايى براى آنهاست)»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بندگان صالح خدا »، ج۲، ص۶۲۰.