• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهاءالدین سلطان ولد(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بهاءالدّین سلطان ولد، عارف و شاعر قرن هفتم، فرزند جلال الدّین محمد مولوی است.



مادرش گوهرخاتون، دختر شرف الدین لالای سمرقندی بود.
[۱] احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۹۹۵، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.

مانند جدّش، لقب «بهاءالدین» داشت، اما جدّش به «بهاء ولد» و او به «سلطان ولد» شهرت یافته است.
قرشی حنفی مصری مؤلف الجواهرالمضیئة
[۲] عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئه فی طبقات الحنفیه، ج۱، ص۱۲۰، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲.
نام وی را احمد و ولادتش را در ۶۲۰ ذکر کرده است؛ اما به روایت مشهور، محمد نام داشت و در ۶۲۳ در لارَنده آسیای صغیر زاده شد.
[۳] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۶۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۴] مقدمه همایی، ص ۶، بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
[۵] مقدمه همایی، ص ۲۱، بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).



مولانا به او بسیار علاقه مند بود و وی را از لحاظ جسمی و روحی شبیه ‌ترین افراد به خود می‌شمرد.
[۶] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۳، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
[۷] احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۴ـ ۷۸۵، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
[۸] عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۳۱۶، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۹] عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۳۱۸، تهران ۱۳۷۰ ش.



بهاءالدین ولد، مانند پدرش، به شمس تبریزی بسیار ارادت داشت و در سفری که برای دلجویی و آوردن وی به فرمان مولانا به دمشق رفت، از این شهر تا قونیه پیاده در رکاب شمس دوید
[۱۰] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
و شمس را به شیخی خود برگزید.
[۱۱] عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۱۵۸، تهران ۱۳۷۰ ش.



او با صلاح الدین زرکوب (متوفی ۶۵۷) نیز مجالست داشت و با وجود عامی بودن صلاح الدین، به او ارادت می‌ورزید و برخی از دقایق عرفانی را از وی آموخت
[۱۲] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۵، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
و، به پایمردی مولانا، با فاطمه دختر او ازدواج کرد.
از او پسری به نام چلبی جلال الدین امیر عارف و دو دختر به نام‌های مطهّره خاتون، ملقب به عابده، و شرف خاتون، ملقب به عارفه، داشت که دارای مقامات عرفانی بودند.
بهاءالدین دو کنیز هم به نام‌های نصرت خاتون و سنبله خاتون داشت که از اولی چلبی شمس الدین امیرعابد و از دومی چلبی صلاح الدین امیرزاهد و حسام الدین امیر واجد زاده شدند.
[۱۳] احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۱۹، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
[۱۴] احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۹۹۵ـ ۹۹۶، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.



هفت روز پس از درگذشت مولانا در ۶۷۲، خلیفه او، حسام الدین چلبی (متوفی ۶۸۳) از بهاءالدین خواست که جانشین پدر شود اما وی نپذیرفت
[۱۵] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
[۱۶] احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۵ـ۷۸۶، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
و پس از وفات حسام الدین، به خواهش مریدان، جانشین او شد.
[۱۷] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۲۹، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).

اما چون در ولدنامه
[۱۸] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۳۳۰، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
گفته است که پس از حسام الدین، کریم الدین پسر بَکتَمر (متوفی ۶۹۰) رهبری اصحاب مولانا را به مدت هفت سال به عهده داشت، همایی
[۱۹] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه، ص ۱۷ـ ۱۸، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
جانشینی بهاءالدین را پس از فوت کریم الدین دانسته است.
[۲۰] عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۴۵ـ۴۶، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.



بهاءالدین سلطان ولد به فارسی ، عربی ، ترکی و یونانی شعر می‌سرود و «ولد» تخلّص می‌کرد.
[۲۱] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۶، ۷، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
[۲۲] بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، مقدمه سلطانی گردفرامرزی، ص ۳۷، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.

در ولدنامه
[۲۳] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۳۹۴، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
تصریح کرده است که ترکی و رومی (یونانی) را درست نمی‌داند اما به فارسی و تازی بهتر سخن می‌گوید.
همایی
[۲۴] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۳۲، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
ابیات عربی ولدنامه را نیز سست دانسته است.
اشعار فارسی و عربی او در رباب نامه فصیح‌تر است.
[۲۵] بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، مقدمه سلطانی گرد فرامرزی، ص ۶-۷، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.

به گفته گیب،
[۲۶] ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج۳، ص۲۰۱، ج ۳: از سعدی تا جامی، ترجمه و حواشی علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ ش.
اشعار ترکی او کهن‌ترین نمونه شعر ترکی غربی است و برای خاورشناسان بسیار جالب توجه بوده است.


اندیشه او کم و بیش مانند پدرش بود اما هیچگاه به پایه کمال مولانا نرسید.
[۲۷] عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۳۱۸، تهران ۱۳۷۰ ش.

سخنان بهاءالدین نیز بیان همان مطالب مولوی است؛ چنانکه در ولدنامه
[۲۸] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۳۲، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
می گوید، می خواهد تا احوال مولانا و یاران او را به مریدان تفهیم کند.


آثاری نیز که از او باقی‌مانده به تقلید و پیروی از آثار مولاناست، چنانکه خود در ولدنامه
[۲۹] بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۴۳، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
و رَباب نامه
[۳۰] بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، مقدمه سلطانی گردفرامرزی، ص ۲۱، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.
به این موضوع اشاره کرده است.
این آثار عبارت‌اند از :

۸.۱ - دیوان اشعار و معارف

دیوان اشعار، شامل قصیده ، غزل ، ترجیع بند ، قطعه و رباعی که بیش‌تر غزلیات آن نظیر غزلیات مولاناست
[۳۱] عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۶۵، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
و نافذاوزلوق (آنکارا، (۱۳۲۰ ش) /۱۹۴۱) آن را به چاپ رسانده است؛
معارف به نثر، که شبیه فیه ما فیه مولاناست و به تصحیح نجیب مایل هروی (تهران، ۱۳۶۷ ش) منتشر شده است؛

۸.۲ - مثنویات

ولدنامه یا مثنوی ولدی و یا ابتدانامه
[۳۲] عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۶۷، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
که آن را در ۶۹۰ در بحر خفیف مخبون مقصور در شرح مقامات و کرامات مولانا و یارانش سرود و نخستین مرجع درباره زندگانی مولانا محسوب می‌شود و با مقدمه و تصحیح جلال همایی (تهران، ۱۳۱۶ ش) به چاپ رسیده است؛
مثنوی رباب نامه که هموزن مثنوی مولانا در بحر رمل مسدّس مقصور یا محذوف است و در ۱۳۵۹ ش به تصحیح نگارنده این مقاله (تهران، ۱۳۵۹ ش) منتشر شده است؛ انتهانامه که همان مطالب دو مثنوی دیگر او در آن گنجانده شده است به تصحیح محمدعلی خزانه دارلو (تهران، ۱۳۷۶ ش) چاپ شده است.


سلطان ولد در ۷۱۲ درگذشت و در جوار پدر به خاک سپرده شد.
[۳۳] عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئه فی طبقات الحنفیه، ج۱، ص۱۲۰، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲.
[۳۴] عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۶۱، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.



(۱) احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۲) ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج ۳: از سعدی تا جامی، ترجمه و حواشی علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۳) بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۴) بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
(۵) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۶) عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۷) عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئة فی طبقات الحنفیه، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲.
(۸) عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.


۱. احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۹۹۵، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
۲. عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئه فی طبقات الحنفیه، ج۱، ص۱۲۰، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲.
۳. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۶۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۴. مقدمه همایی، ص ۶، بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۵. مقدمه همایی، ص ۲۱، بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۶. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۳، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۷. احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۴ـ ۷۸۵، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
۸. عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۳۱۶، تهران ۱۳۷۰ ش.
۹. عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۳۱۸، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۰. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۱۱. عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۱۵۸، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۲. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۵، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۱۳. احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۱۹، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
۱۴. احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۹۹۵ـ ۹۹۶، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
۱۵. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۱۶. احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۵ـ۷۸۶، چاپ تحسین یازیجی، تهران ۱۳۷۵ ش.
۱۷. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۲۹، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۱۸. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۳۳۰، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۱۹. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه، ص ۱۷ـ ۱۸، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۲۰. عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۴۵ـ۴۶، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۲۱. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۶، ۷، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۲۲. بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، مقدمه سلطانی گردفرامرزی، ص ۳۷، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.
۲۳. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۳۹۴، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۲۴. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۳۲، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۲۵. بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، مقدمه سلطانی گرد فرامرزی، ص ۶-۷، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.
۲۶. ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج۳، ص۲۰۱، ج ۳: از سعدی تا جامی، ترجمه و حواشی علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ ش.
۲۷. عبدالحسین زرین کوب، پله پله تا ملاقات خدا، ج۱، ص۳۱۸، تهران ۱۳۷۰ ش.
۲۸. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۳۲، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۲۹. بهاءالدین سلطان ولد، ولدنامه، مقدمه همایی، ص ۴۳، چاپ جلال همایی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۶ ش).
۳۰. بهاءالدین سلطان ولد، رباب نامه، مقدمه سلطانی گردفرامرزی، ص ۲۱، چاپ علی سلطانی گردفرامرزی، تهران ۱۳۵۹ ش.
۳۱. عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۶۵، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۳۲. عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۶۷، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۳۳. عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئه فی طبقات الحنفیه، ج۱، ص۱۲۰، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲.
۳۴. عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۶۱، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۶ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۲۱۵۲.    



جعبه ابزار