• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهداشت جسمانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آیات متعددی به موضوعاتی مربوط به پاکیزگی و حفظ بهداشت جسمانی پرداخته شده است که در دو دسته نظافت بدن و بهداشت خوراک قابل تنظیم است.



آب در آیات قرآن ، نعمتی الهی برای پاکیزگی انسان شمرده شده است: «و اَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طهوراً». ساختار صیغه مبالغه در واژه طهور، تأکیدی بر این کارکرد آب شمرده شده است، گرچه برخی آن را صفت مشبهه به معنای پاک یا اسم ابزار به معنای وسیله پاکی دانسته‌اند. کارکرد بهداشتی آب در تفاسیر علمی نیز مورد توجه قرار گرفته و آیات مربوط با کمک قوانین علمی تبیین و تفسیر شده اند،
[۸] شريف، عدنان، من علوم الارض القرآنیه، ج۱، ص۹۳.
چنان که اشاره به نقش آب در زنده کردن طبیعت و سیراب کردن انسان‌ها و حیوانات در آیه بعدی: «لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً مَیتـًا و...» به خاصیت گندزدایی و پاکیزگی آب ارتباط داده شده است.
[۱۰] بازرگان، مهدی، مطهرات در اسلام، ج۱، ص۲۲ ـ ۲۵.
در برخی آیات نیز به شست و شوی لباس و پوشاک فرمان داده شده است: «و ثیابَکَ فَطَهِّر». در برخی روایات منظور از تطهیر لباس، کوتاه گرفتن آن برای پرهیز از آلودگی دانسته شده است.


نقش آب در آیین‌های عبادی اسلام به نوعی دیگر نشان از توجه به بهداشت دارد؛ در سوره مائده به مسلمانان فرمان داده شده است که پیش از هر نماز به شست‌وشوی دست و صورت خود و مسح سر و پا بپردازند: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اِذا قُمتُم اِلَی الصَّلوةِ فَاغسِلوا وُجوهَکُم واَیدِیَکُم اِلَی المَرافِقِ وامسَحوا بِرُءوسِکُم واَرجُلَکُم اِلَی الکَعبَین» و در صورت جنابت ، بدن خود را به طور کامل شست‌وشو دهند: «و اِن کُنتُم جُنُبـًا فَاطَّهَّروا» و در صورت نبود آب، تیمم با خاک پاک جایگزین وضو و غسل می‌شود: «فَتَیَمَّموا صَعیدًا طَیِّبـًا...».

۲.۱ - طهارت آب

گرچه وضو و غسل دو واجب تعبدی به شمار رفته، اهداف تشریع آن ها به طور کامل برای ما روشن نیست؛ اما احتمال توجه به پاکیزگى جسمانى در تشریع این گونه احکام منتفى نیست، چنان که برخى آیه «فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا واللّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرین» را در ستایش گروهی دانسته اند که پس از قضای حاجت به شست‌وشوی خود با آب اهتمام میورزیدند. نظیر این شأن نزول، ذیل آیه «اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ و یُحِبُّ المُتَطَهِّرین» نیز بیان شده است همچنین نزدیکی جنسی با زنان حائض تنها پس از پاکی آن ها روا دانسته شده: «و لاتَقرَبوهُنَّ حَتّی یَطهُرن» که برخی منظور از آن را افزون بر پایان یافتن دوره ماهانه، شست‌وشو و غسل دانسته اند. مفسران به زیان‌های بهداشتی آمیزش در این دوره نیز توجه کرده و به بحث در این باره پرداخته‌اند.

۲.۲ - طهارت مایعات

در برخی روایات تاریخی نیز آیه ۱۱ سوره انفال درباره نزول باران در جنگ بدر جهت شست‌وشوی یاران پیامبر برای رفع آلودگی جنابت دانسته شده است: «اِذ یُغَشّیکُمُ النُّعاسَ اَمَنَةً مِنهُ ویُنَزِّلُ عَلَیکُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُم بِهِ ویُذهِبَ عَنکُم رِجزَ الشَّیطـن...». تأکید خداوند بر نزول آب از آسمان در آیاتی که از نقش تطهیری آب یاد شده، موجب طرح این پرسش شده که آیا آب‌های دیگر نیز این نقش را دارند و در همین راستا پرهیز برخی صحابه از وضو با آب دریا گزارش شده است. در نقطه مقابل، در برخی روایات نبوی به «طهور» بودن آب دریا تصریح شده است. اختصاص این ویژگی به آب یا قابلیت تعمیم آن بر دیگر مایعات نیز مورد توجه فقیهان قرار گرفته است.
[۳۴] قطب راوندی، سعید بن هبه‌اللّه، فقه القرآن، ج۱، ص۶۲.
همچنین آلوده شدن آب و از دست رفتن ویژگی تطهیری آن نیز از مباحث مورد توجه فقیهان است.


؟؟نقش درمانی برخی آب‌ها نیز در شماری از آیات قرآن مورد توجه قرار گرفته است. در روایتی از امیرمؤمنان ، علی (علیه السلام) ذیل آیه «و یُنَزِّلُ عَلَیکُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُم...» نقل شده: نوشیدن آب آسمان بدن را پاک و مرض ها را دفع می کند
[۳۹] قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱، ص۲۸۷.
در ماجرای ابتلای حضرت ایوب (علیه‌السلام) نیز از شفای وی با شست و شو و نوشیدن از آبی که خداوند برایش فراهم آورده یاد شده است: «اُرکُض بِرِجلِکَ هـذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب». در ذیل آیه ۹۷ آل عمران: «فیهِ ءایـتٌ بَیِّنـتٌ مَقامُ اِبرهیم ...» آب زمزم از مصادیق « آیات بینات » دانسته شده و در برخی روایات به تأثیر درمانی و شفابخشی آب این چاه اشاره شده است.


توجه به بهداشت در آیینهای عبادی اسلام به کارکرد تطهیری آب اختصاص ندارد. در اعمال حج نیز از کوتاه کردن مو و ناخن با تعبیرِ «ثُمَّ لیَقضوا تَفَثَهُم...» یاد شده که به معنای زدودن چرک و کثافت دانسته شده است. در ماجرای قابیل و هابیل نیز از دفن مردگان یاد شده است که حکمت آن در برخی روایات ، پنهان کردن آلودگی و فساد جسد و پرهیز از آزار مردمان دانسته شده است.


در بخش تغذیه نیز افزون بر تأکید کلی قرآن بر استفاده از خوراکهای پاک و پرهیز از ناپاکیها: «یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبـتِ و یُحَرِّمُ عَلَیهِمُ الخَبئِث...» از مواردی نیز به طور خاص یاد شده است. خداوند شیر چارپایان را در میان چرک و خون به طور خالص و پاک و تمیز خارج کرده و آن را گوارا و مناسب برای هضم بدن قرار داده است: «نُسقیکُم مِمّا فی بُطونِهِ مِن بَینِ فَرث ودَم لَبَنـًا خالِصـًا سائِغـًا لِلشّـرِبین». عسل برون آمده از زنبورها را نیز شفای مردمان قرار داده است: «یَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ اَلونُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنّاس...». فرآورده های گیاهی نیز غذایی نیک شمرده شده اند: «و مِن ثَمَرتِ النَّخیلِ والاَعنـبِ تَتَّخِذونَ مِنهُ سَکَرًا و رِزقـًا حَسَنـًا...». یادکرد از میوه های گوناگون در قرآن با هدف امتنان یا سوگند که در هر دو صورت از اهمیت آن ها در زندگی انسان خبر می دهد بی ارتباط با فواید بهداشتی هر کدام نیست.

از سوی دیگر برخی خوردنیها و آشامیدنیها مانند مردار و شراب ، پلید و ناپسند شمرده شده و به این سبب حرام شمرده شده اند: «اِنَّمَا الخَمرُ... رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطـنِ فَاجتَنِبوه» «... مَیتَةً اَو دَمـًا مَسفوحـًا اَو لَحمَ خِنزیر فَاِنَّهُ رِجسٌ...». در آیه ای دیگر پس از شمارش غذاهای حرام در پاسخ به این پرسش که چه چیزهایی حلال است، همه خوراکهای پاک، حلال شمرده شده اند که نشان دهنده ناپاک بودن غذاهای حرام است: «یَسـَلونَکَ ماذا اُحِلَّ لَهُم قُل اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبـت...». در روایات تفسیری، حکمت تحریم برخی خوراکی‌ها زیان‌های جسمانی آن ها دانسته شده است.

در ذیل آیه اسراف : «کُلوا واشرَبوا ولا تُسرِفوا اِنَّهُ لایُحِبُّ المُسرِفین» نیز روایت شده که منظور از اسراف، مصرف هر چیزی است که به بدن آسیب و زیان رساند
[۶۰] بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان، ج۲، ص۵۳۲.
و نیز مفسران در ذیل آیه به زیان‌های پرخوری اشاره کرده و درباره حکم شرعی آن که کراهت یا حرمت است بحث کرده اند. در آیه دیگری در وصف حال بهشتیان، تنها دو وعده غذایی برای آن ها یاد شده است: «... و لَهُم رِزقُهُم فِیها بُکرَةً و عَشیـّا» و در برخی روایات به این سنت غذایی، سفارش و خوردن وعده سوم در بین دو وعده مذکور زیانبار وصف شده است.


تأکید بر این که شیردهی کامل به فرزندان، دو سال است: «والولِدتُ یُرضِعنَ اَولـدَهُنَّ حَولَینِ کامِلَین...» به جنبه ای دیگر از دستورهای بهداشتی قرآن اشاره دارد که در روایات تفسیری تبیین شده است. در برخی روایات، سفارش‌های بهداشتی فراوان دیگری در بخش‌های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی یاد شده است.
[۶۷] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۹۰ ـ ۴۱۴.
[۶۸] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۴۴۵ ـ ۴۵۰.
[۶۹] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۴، ص۴۸۴ ـ ۵۳۴.



۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۸    
۲. انفال/سوره۸،آیه۱۱    
۳. جصاص، ابوبکر، احکام القرآن، ج۳، ص۴۳۷.    
۴. ابن‌عربی، محیی‌الدین، احکام القرآن، ج۳، ص۴۳۶.    
۵. ابوحیان اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحیط، ج۸، ص ۱۱۵.    
۶. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۳، ص۲۸۴.    
۷. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۳۹.    
۸. شريف، عدنان، من علوم الارض القرآنیه، ج۱، ص۹۳.
۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۹.    
۱۰. بازرگان، مهدی، مطهرات در اسلام، ج۱، ص۲۲ ـ ۲۵.
۱۱. مدثّر/سوره۷۴، آیه۷۴.    
۱۲. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، ج۵، ص۴۵۴.    
۱۳. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۱۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۸.    
۱۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۴، ص۴۸۷.    
۱۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، ج۴، ص۲۸۹-۲۹۱.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۱۹. بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان، ج۲، ص۸۴۹.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۸۷.    
۲۲. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۳، ص۸۹.    
۲۳. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۰۷.    
۲۴. انفال/سوره۸، آیه۱۱.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۴۳۸.    
۲۶. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن‌کثیر، ج۲، ص۳۰۴    .
۲۷. سیوری، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان، ج۱، ص۴۱.    
۲۸. خوئی، سید أبوالقاسم، التنقیح، ج۱، ص۲۳.    
۲۹. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۵۳.    
۳۰. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۵۳.    
۳۱. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۳۶.    
۳۲. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر،ج ۲۴، ص۴۷۳.    
۳۳. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۴۱.    
۳۴. قطب راوندی، سعید بن هبه‌اللّه، فقه القرآن، ج۱، ص۶۲.
۳۵. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۴۱.    
۳۶. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۳۷-۱۴۱.    
۳۷. انفال/سوره۸، آیه۱۱.    
۳۸. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۶۳۶.    
۳۹. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱، ص۲۸۷.
۴۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۳، ص۴۵۳.    
۴۱. ص/سوره۳۸، آیه۴۲.    
۴۲. آل عمران/سوره۳،آیه۹۷    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۴۹.    
۴۴. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۳۹.    
۴۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۷، ص۴۵.    
۴۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص۲۸۶.    
۴۷. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.    
۴۸. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ج۱، ص۷۳.    
۴۹. مائده/سوره۵، آیه۳۱.    
۵۰. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۱۴۱.    
۵۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۵۲. نحل/سوره۱۶،آیه ۶۶    
۵۳. نحل/سوره۱۶، آیه۶۹.    
۵۴. نحل/سوره۱۶، آیه۶۷.    
۵۵. مائده/سوره۵، آیه۹۰.    
۵۶. انعام/سوره۶، آیه۱۴۵.    
۵۷. مائده/سوره۵، آیه۴.    
۵۸. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، ج۱، ص۱۵۳.    
۵۹. اعراف/سوره۷،آیه ۳۱    
۶۰. بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان، ج۲، ص۵۳۲.
۶۱. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۹۱ ۱۹۲.    
۶۲. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن‌کثیر، ج۲، ص۲۱۹.    
۶۳. مریم/سوره۱۹، آیه۶۲.    
۶۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۲۸۸.    
۶۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۶۶. فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر الصافی، ج۱، ص۲۶۱.    
۶۷. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۹۰ ـ ۴۱۴.
۶۸. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۴۴۵ ـ ۴۵۰.
۶۹. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۴، ص۴۸۴ ـ ۵۳۴.
۷۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۲۴۲-۴۲۷.    



سایت دانشنامه موضوعی قرآن، دایرة‌المعارف قرآن کریم، مدخل «بهداشت جسمانی»، تاریخ بازیابی ۹۹/۱/۲۰.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | بهداشت اسلامی




جعبه ابزار