• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهشت ابرار (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در قرآن کریم از ابرار به اهل نعیم و اهل بهشت یاد کرده است و فرموده که نامه اعمال ایشان در علیین است.



ابرار، در جایگاهی برتر و مکان و منزلتی والاتر از متقین در بهشت قرار میگیرند.
لـکن الذین اتقوا ربهم لهم جنت... وما عند الله خیر للابرار (ولی کسانی که پروای پروردگارشان را پیشه ساخته‌اند باغهایی خواهند داشت که از زیر (درختان) آن نهرها روان است در آنجا جاودانه بمانند (این) پذیرایی از جانب خداست و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.)


پروردگار در بهشت برین از ابرار و نیکان پذیرایی میکند و آنان مهمان خداوند هستند.
لـکن الذین اتقوا ربهم لهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها نزلا من عند الله وما عند الله خیر للابرار (ولی کسانی که پروای پروردگارشان را پیشه ساخته‌اند باغهایی خواهند داشت که از زیر (درختان) آن نهرها روان است در آنجا جاودانه بمانند (این) پذیرایی از جانب خداست و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.)برداشت یاد شده بر این مبناست که الف و لام در «الابرار» عهد ذکری و اشاره به «الذین اتقوا» باشد.
تفسیر نمونه میگوید: «سرانجام در سومین آیه مورد بحث، پایان کار پرهیزکاران چنین بیان می‌گردد و می‌فرماید: «ولی کسانی که تقوای الهی را پیشه کردند (و برای رسیدن به سرمایه‌های مادی موازین حق و عدالت را در نظر گرفتند، و یا به خاطر ایمان به خدا از وطن‌های خود آواره شدند و در محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار گرفتند) در برابر این مشکلات، خداوند باغ هائی از بهشت در اختیار آنان می‌گذارد که نهرهای آب از زیر درختان آن جاری است و جاودانه در آن می‌مانند» «لکن الذین اتقوا ربهم لهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها».
پس از آن می‌افزاید: «باغ‌های بهشت با آن همه مواهب مادی، نخستین وسیله پذیرایی از پرهیزکاران می‌باشد» «نزلا من عند الله».
«نزل» در لغت، به معنای چیزی است که برای پذیرائی میهمان آماده می‌شود و بعضی گفته‌اند: نخستین چیزی که به وسیله آن از مهمان پذیرائی می‌شود- همانند شربت یا میوه‌ای است که در آغاز ورود برای میهمان می‌آورند.
و اما پذیرائی مهم تر و عالی تر همان نعمت‌های روحانی و معنوی است که در پایان آیه به آن اشاره شده، می‌فرماید: آنچه در نزد خداست برای نیکان بهتر است» «و ما عند الله خیر للا برار».»

۲.۱ - ابرار در بهشت

ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا• عینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا (به یقین ابرار و نیکان از جامی می‌نوشند که با عطر خوشی آمیخته است •چشمه‌ای که بندگان خدا از آن می‌نوشند و (به دلخواه خویش) جاریش می‌کنند.)

۲.۱.۱ - نظر علامه طباطبایی

تفسیر شریف المیزان میفرماید: «و کلمه ((ابرار)) جمع کلمه ((بر)) - به فتحه باء - است، و کلمه ((بر)) صفت مشبهه از مصدر ((بر)) - به کسره باء - است، که به معنای احسان است، و این معنا در مورد کسی صادق است که عمل خود را نیکو بسازد، و از نیکو ساختن آن هیچ نفعی که عاید خودش بگردد در نظر نگرفته باشد، نه جزایی که در مقابل عملش به او بدهند، و نه حتی تشکری را. و خلاصه کلمه ((بر)) - به فتحه باء - به معنای کسی است که خیر را بدان جهت که خیر است می‌خواهد، نه بدان جهت که اگر انجام دهد نفعی عایدش می‌شود، بلکه حتی در صورتی هم که خودش آن را دوست نمی‌دارد صرفا به خاطر اینکه خیر است انجام می‌دهد، و بر تلخی آن که مخالف با خواهش نفسش است صبر می‌کند، و عمل خیر را بدان جهت که فی نفسه خیر است انجام می‌دهد، هر چند به زحمت و ضرر خود تمام شود، نظیر وفای به نذر . و یا بدان جهت که برای دیگران نافع است انجام می‌دهد مانند اطعام به بندگان مستحق خدا.
و با در نظر گرفتن اینکه هیچ خیر و صلاحی در هیچ عملی نیست مگر با ایمان به خدا و رسولش، و ایمان به روز جزا همچنان که در آیه ((اولئک لم یومنوا فاحبط الله عمالهم) ) و آیاتی دیگر از این معنا خبر داده، لذا ((ابرار)) کسانی هستند که عمل خیر را به خاطر ایمان به خدا و رسول او و روز جزا انجام می‌دهند، چون ایمانشان ایمان رشد و بصیرت است، یعنی خود را بنده و مملوک پروردگار خود می‌دانند، و معتقدند که خلق و امرشان به دست او است، و خودشان مالک نفع و ضرری برای خود نیستند، قهرا معتقدند که نباید اراده کنند مگر چیزی را که پروردگارشان اراده کرده، و انجام ندهند مگر عملی را که او بپسندد، در نتیجه اراده او را بر اراده خودشان مقدم می‌دارند، و برای خشنودی او عمل می‌کنند، هر چند که به ضرر خودشان تمام شود، بر آن ضرر و ناسازگاری با میل درونی خود صبر می‌کنند، و زحمت اطاعت او را تحمل نموده، آنچه می‌کنند به خاطر خشنودی او می‌کنند، و در نتیجه در مرحله عمل عبودیت را خالص برای خدا می‌سازند.
این صفات همان صفاتی است که خدای سبحان ابرار را با آن توصیف کرده، اینک آیات آن از نظر خواننده می‌گذرد: ((انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا))، ((و جزیهم بما صبروا))، ((لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من امن بالله))، و ما در تفسیر همین آیه در سوره بقره سخنی پیرامون معنای ((بر)) داشتیم، در آیه ۱۵ سوره مطففین نیز بحثی خواهیم داشت ان شاء الله.
و از آیه مورد بحث که می‌فرماید: ((ان الابرار یشربون...)) از آنجا که در مقابل آیه ((انا اعتدنا للکافرین...)) که بیانگر حال کفار در آخرت است قرار گرفته این معنا به ذهن می‌آید که می‌خواهد حال ابرار در آخرت را بیان کند، و بفهماند که ایشان در بهشت از شرابی ممزوج به کافور می‌نوشند، شرابی خنک و معطر.»

۲.۲ - احوال ابرار در بهشت

• وجزیهم بما صبروا جنة وحریرا• متکـین فیها علی الارائک لایرون فیها شمسا ولا زمهریرا• ودانیة علیهم ظـلــلها وذللت قطوفها تذلیلا• ویطاف علیهم بـانیة من فضة واکواب کانت قواریرا• قواریرا من فضة قدروها تقدیرا• ویسقون فیها کاسا کان مزاجها زنجبیلا• عینا فیها تسمی سلسبیلا• ویطوف علیهم ولدن مخلدون اذا رایتهم حسبتهم لؤلؤا منثورا• واذا رایت ثم رایت نعیما وملکا کبیرا• عــلیهم ثیاب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقـیهم ربهم شرابا طهورا (و به (پاس) آنکه صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد •در آن (بهشت) بر تختها (ی خویش) تکیه زنند در آنجا نه آفتابی بینند و نه سرمایی •و سایه‌ها (ی درختان) به آنان نزدیک است و میوه هایش (برای چیدن) رام •و ظروف سیمین و جامهای بلورین پیرامون آنان گردانده می‌شود •جامهایی از سیم که درست به اندازه (و با کمال ظرافت) آنها را از کار در آورده‌اند •و در آنجا از جامی که آمیزه زنجبیل دارد به آنان می‌نوشانند •از چشمه‌ای در آنجا که سلسبیل نامیده می‌شود •و بر گرد آنان پسرانی جاودانی می‌گردند چون آنها را ببینی گویی که مرواریدهایی پراکنده‌اند •و چون بدانجا نگری (سرزمینی از) نعمت و کشوری پهناور می‌بینی •(بهشتیان را) جامه ‌های ابریشمی سبز و دیبای ستبر در بر است و پیرایه آنان دستبندهای سیمین است و پروردگارشان باده ‌ای پاک به آنان می‌نوشاند.)

۲.۲.۱ - پاداش‌ عظيم بهشتى

تفسیر نمونه چنین میگوید: «بعد از اشاره اجمالی در آیات گذشته، به نجات «ابرار و نیکان» از عذاب‌های دردناک روز قیامت ، رسیدن به لقای محبوب، و غرق سرور و شادمانی شدن، در آیات مورد بحث به شرح این نعمت‌های بهشتی پرداخته، حداقل پانزده نعمت را در طی این آیات بر می‌شمرد:
نخست از مسکن و لباس این بهشتیان، سخن می‌گوید، می‌فرماید: «خداوند در برابر صبر و شکیبائی آنها بهشت، لباس‌ها و فرش هائی از حریر را به آنها پاداش می‌دهد» «و جزاهم بما صبروا جنة و حریرا».
آری، در برابر آن همه استقامت و ایثار ، که نمونه آن وفاء به نذر، روزه داشتن، و بخشیدن طعام مورد نیاز خود هنگام افطار ، به مسکین و یتیم و اسیر است، خداوند آنها را در باغ‌های مخصوصی از بهشت جای می‌دهد، و بهترین لباس‌ها را بر آنها می‌پوشاند....
«ظرف‌های بلورینی از نقره! که آن را به اندازه لازم آماده کرده‌اند» «قواریرا من فضة قدروها تقدیرا».
در این ظرف‌ها انواع غذاهای بهشتی، و در آن قدح‌های بلورین انواع نوشیدنی‌های لذت بخش و نشاط آفرین، به مقداری که می‌خواهند و علاقه دارند موجود است، و خدمتکاران بهشتی پیوسته گرد آنها دور می‌زنند و به آنها عرضه می‌کنند.
«آنیة» جمع «اناء» به معنی هرگونه ظرف است، و «اکواب» جمع «کوب» (بر وزن خوب) به معنی ظرف آب است که دسته نداشته باشد که گاه از آن تعبیر به «قدح» می‌شود. «قواریر» جمع «قاروره» به معنی ظرف بلورین و شیشه‌ای است.
عجب این که می‌فرماید: ظرف‌های بلورین بهشتی از نقره ساخته شده! در حالی که در عالم دنیا چنین ظرفی مطلقا وجود ندارد، و ظرف‌های بلورین را از سنگ‌های مخصوصی که ذوب می‌کنند می‌سازند، ولی همان خدائی که این امکان را در سنگ تیره آفرید که قابل تبدیل به شیشه و بلور باشد، می‌تواند در فلزی همچون نقره نیز بیافریند.
به هر حال، از این تعبیر استفاده می‌شود: ظرف‌ها و جام‌های بهشتی هم صفا و شفافیت بلور را دارد، هم درخشندگی و زیبائی نقره را، و نوشابه هائی که در آن است کاملا نمایان است....
درست است که در لابلای این نعمت‌ها نیز سخن از نوشیدنی‌های گوارا، از جام هائی که از چشمه سلسبیل پر می‌شود، و بهشتیان از آن سیراب می‌گردند، در میان بود، ولی میان آنها و آنچه در این آیه آمده است، فرق بسیار است؛ زیرا از یکسو در آنجا ساقی «ولدان مخلدون» بودند، اما در اینجا ساقی «خدا» است، و چه تعبیر عجیبی؟ مخصوصا با تکیه بر کلمه «رب».
خداوندی که همیشه این انسان را پرورش داده و مالک و مربی او است، وی را در مراحل تکامل همواره به پیش برده تا به آخرین مرحله رسیده، و اکنون نوبت آن است که ربوبیتش را به حد اعلی برساند، و با دست قدرتش از جام شراب طهور بندگان ابرار و نیکان را سیراب و سرخوش کند.
و از سوی دیگر، «طهور» به معنی چیزی است که هم پاک است و هم پاک کننده، به این ترتیب این شراب ، جسم و روح انسان را از هر گونه آلودگی و ناپاکی پاک می‌کند، و آن چنان روحانیت، نورانیت و نشاط به او می‌بخشد که وصفش در هیچ عبارتی نمی‌گنجد.»


پروردگار عالم ابرار را غرق در نعمتهای بهشتی خویش مینماید.
ان الابرار لفی نعیم (قطعا نيكان به بهشت اندرند.)
ان الابرار لفی نعیم• علی الارائک ینظرون• تعرف فی وجوههم نضرة النعیم• یسقون من رحیق مختوم• ختـمه مسک وفی ذلک فلیتنافس المتنـفسون• ومزاجه من تسنیم• عینا یشرب بها المقربون (براستی نیکوکاران در نعیم (الهی) خواهند بود •بر تختها (نشسته) می‌نگرند •از چهره هایشان طراوت نعمت (بهشت) را درمی یابی
از باده‌ای مهر شده نوشانیده شوند •(باده‌ای که) مهر آن مشک است و در این (نعمتها) مشتاقان باید بر یکدیگر پیشی گیرند •و ترکیبش از (چشمه) تسنیم است
چشمه ‌ای که مقربان (خدا) از آن نوشند.)

۳.۱ - جلالت قدر ابرار

تفسیر المیزان میفرماید: «در این آیات تا حدودی عظمت مقام ابرار نزد خدای تعالی، و خرمی زندگی در بهشتشان را بیان نموده، می‌فرماید: این ابرار که امروز مورد استهزاء و طعنه کفارند، به زودی به کفار خواهند خندید، و عذابی را که به ایشان می‌رسد تماشا خواهند کرد.
ان الابرار لفی نعیم
کلمه ((نعیم) ) به معنای نعمت بسیار است، و اگر این کلمه را نکره آورد خواست بفهماند عظمت آن شناختنی نیست. و معنای آیه این است که ابرار در نعمت بسیاری قرار دارند، که آن نعمت در وصف نمی‌گنجد....
تعرف فی وجوههم نضرة النعیم
کلمه ((نضره) ) به معنای بهجت و رونق است، و خطاب در این جمله به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است، اما نه به این اعتبار که پیامبر است، بلکه به این اعتبار که می‌تواند نظر کند و بشناسد، پس این حکم شامل هر کسی است که بتواند نظر کند و بشناسد، و معنایش این است که هر کس به چهره‌های بهشتیان نظر کند، رونق و خرمی ناشی از برخورداری از نعمت‌های بهشت را در چهره هایشان می‌شناسد....
عینا یشرب بها المقربون
دو عبارت ((شربه) ) و ((شرب به) ) هر دو به یک معنا است، و کلمه ((عینا)) مفعول فعلی تقدیری است که یا ((اخص) ) و یا ((امدح) ) است و معنایش این است که ((مزاج آن شراب از چشمه تسنیم است، که من آن را اختصاص می‌دهم و یا مدح می‌کنم به چشمه‌ای که...)) و جمله ((یشرب بها المقربون) ) وصف آن چشمه ، و مجموع، تفسیر برای تسنیم است.
و مفاد آیه این است که مقربین صرفا تسنیم را می‌نوشند، همچنان که مفاد جمله و مزاجه من تسنیم این است که : آنچه در قدح ابرار از رحیق مختوم هست با تسنیم مخلوط می‌شود.
و این معنا به دو نکته دلالت می‌کند، اول اینکه تسنیم از رحیق مختوم گرانقدرتر است، چون رحیق مختوم با آمیخته شدن با تسنیم لذت بخشتر می‌شود. دوم اینکه مقربین در درجه بالاتری از ابرار قرار دارند.»


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۸.    
۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۸.    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۳، ص۲۹۳.    
۴. انسان/سوره۷۶، آیه۵.    
۵. انسان/سوره۷۶، آیه۶.    
۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۲۰، ص۱۹۹-۲۰۰.    
۷. انسان/سوره۷۶، آیه۱۲ - ۲۱.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۵، ص۳۶۲-۳۷۳.    
۹. انفطار/سوره۸۲، آیه۱۳.    
۱۰. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱۰، ص۲۸۷.    
۱۱. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۲ - ۲۸.    
۱۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۲۰، ص۳۹۲-۳۹۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشت ابرار».    



جعبه ابزار