• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ مبارک غازانی‌ (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«تاریخ مبارک غازانی»، اثر فارسی رشیدالدین فضل الله بن عمادالدوله ابواخیر، هسته اصلی « جامع التواریخ » بوده و در بردارنده تاریخ ایلخانان در ایران ، از هولاکو تا غازان خان می‌باشد. ظاهرا کتاب به فرمان غازان و با دریافت مبلغ یک میلیون دینار و در زمان او نوشته شده است. مؤلف به خوبی توانسته وضع مردم، مشکلات زندگی آنان، طرز معیشت، اوضاع مذهبی و طرز سلوک عمال دولت با کارگزاران را منعکس کند که این باعث اهمیت کتاب شده است.



کتاب با مقدمه مؤلف، در اشاره به تقسیمات آن آغاز و مطالب در سه قسمت ارائه شده است.
سبک نگارش کتاب بر خلاف تاریخ جهانگشای جوینی و تاریخ وصاف، بسیار ساده و روان بوده و نوشته‌های مغولی آن به زبان فارسی محاوره‌ای روزگار مؤلف ترجمه شده است که سبکی نو محسوب می‌شود.
نویسنده در دوره غازان، بانی اصلاحات ایلخان زمان خود بوده و در اصل می‌توان کتاب را راهنمای وی برای غازان خان در راستای انجام این اصلاحات دانست.
وی روابط نزدیکی با غازان خان داشته و مورد اعتماد وی بوده است. او سعی کرد در قالب شخصیت غازان خان، حاکم و پادشاه ایده آل خود را ترسیم کند.
کتاب، منبع اصلی در مطالعه تاریخ عصر ایلخانان و شامل مجموعه «یرلیق‌های غازان» یا فرامین وی در مورد اصلاحات مالی می‌باشد.
با این که مؤلف خود از کارگزاران ایلخانان مغول بوده و ناچار در اثر خود از آنان با احترام یاد کرده است؛ ولی گزارش کشتارها، ویرانگری‌ها و غارت‌های آنان را به تفصیل بیان و تاسف خود را از این وقایع ابراز کرده است.
مؤلف در جای جای مباحث، اطلاعات فشرده‌ای از تاریخ معاصر خود را نیز ذکر کرده که از ویژگی‌های کتاب به شمار می‌آید.


قسمت اول، به ذکر اصل و نسب غازان خان تا زمان جلوس وی به سلطنت پرداخته است و دوم، اختصاص به نقل رویدادهای دوران غازان خان دارد.
سوم، بیشتر فرامین و احکام غازان و ذکر اقدامات و اصلاحات او را در بردارد.
این قسمت که تقریبا نیمی از کل مطالب را شامل می‌شود، موضوع اصلی کتاب و مشتمل بر نظریات نویسنده در اداره امور جامعه است.
در سراسر کتاب، نویسنده اشاره‌ای به اقدامات خود و نقشی که در اصلاحات غازان داشته نکرده و همه را ناشی از فکر صائب وی دانسته است.
در حقیقت نویسنده در این بخش، مدینه فاضله مورد نظر خود را از حکومت ، جامعه و حاکم ایده آل ترسیم کرده است. گاهی فرمانی از قول غازان نقل کرده و روابط اجتماعی بین نهادهای مختلف را ترسیم نموده، گاهی نیز با ذکر خدمات عمرانی غازان خان، پادشاهان مغول را به عمران و آبادانی دعوت کرده است. در حقیقت او از غازان خان پادشاهی آرمانی ساخته تا به عنوان الگویی مناسب از سوی ایلخانان دیگر مورد اقتباس قرار گیرد.
وی از ذکر جنایات مغولان هیچ ابایی نداشته، چنانکه نقل می‌کند از زمان ظهور آدم هیچ کس به اندازه مغولان کشتار و ویرانی بر جای نگذاشته و حتی ویرانی مغولان را با حمله اسکندر مقایسه و آن را مهیب تر دانسته است.
نویسنده سعی زیادی دارد که مضرات امور دوران ایلخانان قبل از غازان و سیاست‌های غلط گذشته، به خصوص سیاسیت‌هایی که توسط وزرای قبلی انجام شده را با ذکر شواهد بسیار، بیان کند تا اهمیت کارهای انجام شده در زمان غازان بیشتر نمایان شود.

۲.۱ - تاریخ زندگانی غازان از نگاه نویسنده

او در ذکر تاریخ زندگانی غازان نکات نکوهیده را، بیش از حد زیبا جلوه داده و سعی کرده یک چهره عادل و پادشاهی دادگر از او ترسیم کند.
نویسنده بعد از اسلام آوردن غازان، در همه جا از او با عنوان پادشاه اسلام نام برده و تاکید زیادی روی این نکته دارد. وی چنان روی جنبه‌های دینی، اسلامی و ایمانی او تاکید می‌کند که حتی الهامات غیبی هم به او نسبت می‌دهد.
به نوشته نویسنده، غازان در همه لشکرکشی‌ها تاکید داشته که سپاهیان به مردم تعرض نکنند، وارد خانه‌های اشخاص نگردند و به زور چیزی از مردم مطالبه نکنند. در عین حال اصرار دارد که این گونه رسوم نادرست طی سال‌های متمادی به وجود آمده و یک نوع عادت برای دیوانیان و سپاهیان شده است و پادشاه باید در پی بر طرف کردن آن رسوم برآید.
به عقیده وی چون در گذشته پادشاهان حقوق حکام ولایات و سپاهیان را به مالیات آن مناطق به حواله می‌دادند، لذا سپاهیان بر مردم وارد شده و موجبات گرفتاری آن‌ها را فراهم می‌کردند. به نظر وی بهتر این بوده که هیچ گونه حواله‌ای از سوی حکومت صادر نشود.
یکی از نکات جالب توجه در نوشته وی، دیدگاه خاص ناسیونالستی او نسبت به جریانات موجود است. او لشکریان مغول را در جنگ با مصریان، «لشکرهای ما» نامیده و این نشان می‌دهد که او غازان را پادشاه ایران می‌داند نه یک خان مغول که تابع خان بزرگ مغولستان است. وی تلاش زیادی دارد که نشان دهد، او فردی حکیم بوده و حکیمانه رفتار می‌کرده است.
به نوشته او غازان علاوه بر زبان مغولی، با پارسی، عربی، هندی، کشمیری، تبتی، ختایی و فرنگی آشنا بوده و کما بیش از تاریخ و رسوم سلاطین مختلف آگاهی داشته است. همچنین گوشزد می‌کند که غازان صنعت‌ها و حرفه‌های مختلف؛ چون زرگری، آهنگری، نجاری، نقاشی، ریخته گری، خراطی و غیره را هم می‌دانسته است.
مؤلف معتقد است (و آن را در وجودئ غازان خان می‌بیند) که پادشاه باید بسیار صبور باشد و در هیچ کاری جز کار خیر، با عجله و شتاب تصمیم نگیرد، به ویژه در مورد مجازات افراد خاطی تعجیل نداشته باشد.
مؤلف خیلی زیرکانه از قول غازان نقل می‌کند که شاه نباید بین دو گروه شیعه و سنی فرقی بگذارد که البته این کار به سفارش خود خواجه بوده است. همچنین باید برای اهل بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز ارزش بسیار قائل باشد، چنانکه از قول غازان نقل می‌کند «من منکر هیچ کس نیستم و به بزرگی صحابی معترفم لیکن چون رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را در خواب دیدم و میان فرزندان خود و من برادری و دوستی داده، هر آینه با اهل البیت دوستی زیادت میورزم و الا معاذالله که منکر صحابه شوم.»
از دیدگاه مؤلف، دشمن پادشاه یاغی است. این یاغی می‌تواند دشمن خارجی باشد، همچون ممالیک مصر یا شورشیان داخلی. پادشاه باید از نظر بدنی و جنگی بسیار قوی باشد و در جنگ نزدیک‌ترین شخص به دشمن باشد.

۲.۲ - مسائل بسیار مهم عصر مغولان

از مسائل بسیار مهم عصر مغولان، به ویژه از زمان مسلمان شدن پادشاه مغول، اختلافات حقوقی و قضایی میان مسلمانان و مغولان بوده است. رشیدالدین در فرمانی از قول غازان خان، چنین می‌آورد: «دعوی که میان دو مغول باشد و یا میان یک مغول و یک مسلمان و دیگر قضایا که قطع و فصل آن مشکل باشد، فرمودیم تا در هر ماهی، دو روز شمانی، ملوک، بیتکچیان، قضات، علویان و دانشمندان در مسجد جامع به دیوان المطالبه جمع شوند و دعاوی به جمعیت بشوند و به کنه آن رسیده به موجب حکم شریعت به فیصل رسانند.» اما در حال ذکر می‌کند این تمهیدات، شامل شاهزادگان و امرای مغول و ترک نیست.
رشیدالدین در نوشته‌های خود، نظر مساعدی نسبت به وزیران قبلی ایلخانان نداشته و بسیاری از مفاسد اداری و دیوانی را به آن‌ها نسبت می‌دهد.
با وجود آن که نویسنده را باید جزو مورخان درباری و دیوانی دانست؛ اما توجه او به تاریخ اجتماعی و روابط گروه‌های اجتماعی در ایران عصر مغول بسیار چشمگیر است و نشان می‌دهد که او به تاریخ فقط از بالا و از منظر نخبگان سیاسی نگاه نکرده، بلکه از پایین و از دید طبقات اجتماعی نیز به تاریخ نگریسته است.
او از قول غازان استدلال می‌کند، اگر مغولان به زور و غارت و کشتار رعایا را نابود کنند، بعد از آن چه می‌خواهند بکنند، آیا نباید رعیتی باشد، تا همیشه جریان مالیات و بهره‌های دیگر برای اربابان مغول فراهم باشد. لذا عقل حکم می‌کند، در حق رعایا جانب انصاف را رعایت نموده تا همیشه این جریان کالا و مال برقرار باشد.
خواجه از قول غازان به مغولان سفارش می‌کند که زندگانی و حیات جاودانی چیزی نیست جز آن که نام شخص در اوراق روزگار نوشته شود.
آن چه از مطالعه کتاب برمی آید، این است که نویسنده یک هدف کلی را دنبال می‌کرد و آن پایان دادن به هرج و مرج مغول بود. او سعی داشت از یک سو بر قدرت دولت مرکزی و شخص ایلخان مغول به عنوان پادشاه بیفزاید و از سوی دیگر به همان میزان از قدرت نیروهای گریز از مرکز در ولایات بکاهد. از یک طرف اختیارات حکام را کم نموده و از طرف دیگر آن‌ها را مسئول اعمال خود قرار دهد؛ تمام سفارشات سیاسی و اقتصادی او در این کتاب این هدف را دنبال می‌کنند.
در واقع تاریخ مبارک غازانی، از جمله بهترین منابع برای درک اوضاع اجتماعی ایران در عصر ایلخانان مغول، به ویژه مناسبات اجتماعی بین گروه‌های مختلف مردم و روابط حکومت و مردم است.
[۱] دانشنامه جهان اسلام، ج۹، ص۳۲۴.



فهرست مطالب و حکایات در ابتدا و فهرست اسماء رجال، قبائل، اماکن و کلمات ترکی و مغولی مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است. پاورقی‌ها به ذکر منابع، توضیح برخی کلمات متن و اشاره به اختلاف نسخ پرداخته است.


۱. دانشنامه جهان اسلام، ج۹، ص۳۲۴.



نرم افزار تاریخ ایران اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار