تحریف مفهوم دعا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهميّت دعا در تعليمات اسلامى
يكى از بهترين عبادات، دعا به درگاه خداوند است؛ دعا در حق خود، دوستان، گذشتگان، صاحبان حق، همه مسلمانان و حتّى غير مسلمانان مظلومى كه در بند مستكبران دنيا هستند.
در ابتدا به دو آيه درمورد اهميّت دعا، و روايتى در اين زمينه اشاره مىكنيم و بعد به بيان چگونگى تحريف آن توسّط افراد نادان يا مغرض مىپردازيم.
قرآن مجيد در سوره غافر مىفرمايد :
(وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ)
[۱] پروردگار شما دستور داده است كه دعا كنيد و دعاى شما را مستجاب خواهد كرد و (در آخر مىفرمايد:) كسانى كه اهل دعا نباشند و به در خانه خدا نيايند طعمه آتش دوزخ مىشوند. و در آيه ديگر مىفرمايد :
(قُلْ ما يَعْبَوُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاوُكُم)
[۲] اى پيامبر! بگو اگر به سبب دعاهايتان نباشد خداوند به شما اعتنايى نمىكند. يعنى: لطف، توجّه و عنايت خدا به شما بهواسطه دعاهايى است كه مىكنيد.
رسول خدا۹ مىفرمايد :
«أَ لاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى سِلاَحٍ يُنْجِيكُمْ عَنْ عَدُوِّكُمْ» آيا مىخواهيد به شما سلاح بسيار برّنده و مؤثّرى كه شما را از شرّ دشمنانتان نجات مىدهد «وَ يُدِرُّ رِزْقَكُمْ» و روزى شما را وسيع مىكند نشان دهم؟ «قَالُوا نَعَمْ» عرض كردند: چه چيزى بهتر از اين. پيامبر ۹ فرمودند : «قَالَ تَدْعُونَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ» شب و روز دعا كنيد. و سپس فرمودند : «فَإِنَّ سِلاَحَ الْمُوْمِنِ الدُّعَاء»
[۳] سلاح اهل ايمان دعاست.
علاوه بر آنچه گذشت، آيات و روايات فراوانى درباره اهميّت دعا داريم كه بهدليل مختصر بودن بحث، از آنها عبور مىكنيم.
مفهوم دعا
امّا حقيقت و محتواى دعا از نظر اسلام چيست؟
وقتى از كسانى كه اهل تحريفاند و دعا را وسيله تنبلى قرار دادهاند. سؤال مىكنيم: چرا به دنبال فعاليت زندگى نمىرويد؟ مىگويند: دعا كردهام إنشاءاللّه مشكلات حل مىشود. سؤال مىكنيم: چرا براى مبارزه با فساد فكرى نمىكنيد، فساد، جامعه را فراگرفته است؟ جواب مىدهند: دعا مىكنيم مشكلات حل شود.
سؤال مىكنيم: چرا در فلان اختلاف ميانجىگرى نمىكنيد تا به صلح و آشتى و محبّت تبديل شود؟ مىگويند: دعا كردهايم خداوند خودش اصلاح كند. به اين معنى كه تلاش و كوشش را كنار بگذاريم و به دعا قناعت كنيم.
در حالى كه معنى دعا در جايى است كه انسان تمام توان خود را براى كسب علم و دانش و روزى به كار مىگيرد آنگاه دست به دعا برمىداردوازمنبع لايزال الهى كمك ونتيجه عالى براى كارش مىطلبد.
راه و روش دعا كردن
روش دعا كردن را پيامبر اكرم ۹ به ما آموخته است. در جنگ احزاب تمام دشمنان اسلام دست به دست هم دادند تا به پيامبر ۹ حمله كنند. آيا پيامبر ۹ در مسجد نشست و فقط دعا كرد؟ هرگز! اوّل دستور عجيب كندن خندق را به دور مدينه صادر كرد. با وسائل آن روز كندن خندق به دور يك شهر به طورى كه دشمن توان عبور از آن را نداشته باشد، طاقتفرسا بود. مسلمانان شب وروز كار كردند و خندق را آماده نمودند.
هنگامى كه در مقابل صفوف دشمن قرار گرفتند و عمربن عبدود شروع به رجزخوانى كرد و حرفهاى توهينآميز به مسلمانان زد. پيامبر ۹، اميرالمؤمنين على بن ابيطالب ۷ را فراخواند، إمامه بر سرش پيچيد و شمشير به دستش داد و روانه ميدان كرد. سپس دست به دعا برداشته و فرمود: «خداوندا! على را بر دشمنش پيروز كن».
[۴] اين معنى و روش دعا كردن است كه پيامبر ۹ به ما مىآموزند به اينصورت كه تا آنجا كه مىتوانند آرايش جنگى را ايجاد كرده و قوىترين افسر سپاه را به ميدان مىفرستند، سپس دعا مىكنند.
به عنوان نمونه ديگر، در روايات اسلامى اينگونه آمده است :
كشاورز زمين را آماده كند، بذر را بيافشاند، آبيارى كند و آفات را دفع نمايد، سپس دعا كند و بگويد : «اللَّهُمَ اجْعَلْهُ حَبّاً مُتَرَاكِباً» خدايا اين زراعت من را پربركت كن.
[۵] از اين روايت و امثال آن درمىيابيم كه چرا هر دعايى مستجاب نمىشود! زيرا دعا را جانشين تلاش و كوشش مىكنيم؛ مىخواهيم تلاش نكنيم و با دعا مشكل را حل كنيم.
جوانى در نامهاى به ما نوشته بود: مىخواهم ذكرى به من ياد دهيد كه بهوسيله آن، قلبم را باصفا شود، مشكلات خانوادگىام رفع گردد، روزىام وسيع شود و مردم مرا دوست داشته باشند وغيره. در جواب گفتيم: اين جوان عزيز تصوّر مىكند همه چيز با ذكر، حل مىشود در حالى كه ما بايد قبل از ذكر براى رفع مشكلات تلاش كنيم، آن وقت به سراغ ذكر برويم. «اوّل فكر و بعد ذكر».
آثار دعا در زندگى انسانها
كتابهايى درباره دعا نوشته شده و آثار آن را از نظر علوم روانشناسى، روانكاوى و اجتماعى بررسى كردهاند. امّا آنچه در اين بحث كوتاه مىگنجد سه اثر مهمّ دعاست :
اثر اوّل : دعا روح اميد به انسان مىبخشد و به او آرامش مىدهد.
گاهى انسان، گرفتار مشكلات عظيمى مىشود و گمان مىكند به بنبست رسيده است امّا وقتى به اين فكر فرو مىرود كه پروردگارم قادر به هر أمرى است و در يك لحظه مىتواند جهانى به مانند جهان فعلى بيافريند، (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون)
[۶] هر چه ارادهكند انجام مىشود و مشكل براى او معنى ندارد، «يَا مَنِ الْعَسِيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ يَسِير»
[۷] اى خدايى كه مشكلترين مشكلها براى تو سهل و آسان است؛ ابرهاى تيره و تار يأس از آسمان روحش كنار مىرود و نور اميد به قلبش پاشيده مىشود. آرامش مىگيرد
ودر انتظار گشوده شدن گرههاى زندگى است. و به همين دليل افرادى كه چنين اعتقادى به دعا دارند هرگز مأيوس نمىشوند و هرگز دست به خودكشى و امثال آن نمىزنند.
اثر دوم : تحصيل شرايط دعاست.
مىدانيم دعا بدون شرايط نيست و براى اينكه مستجاب شود بايد به دنبال شرايطش برويم.
اوّلين شرط دعا توبه از گناه است. يعنى دعا ما را دعوت به توبه از گناه و بازگشت بهسوى حق مىكند.
شرط ديگر اين است كه لقمه ما از حرام نباشد؛ در روايتى از پيامبر اكرم ۹ آمده است :
«أَطِبِ كَسْبَکَ تُسْتَجَبْ دَعْوَتُکَ فَإِنَّ الرَّجُلَ يَرْفَعُ اللُّقْمَةَ إِلى فِيهِ فَمَا تُسْتَجَابُ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِينَ يَوْما»
[۸] كسب و درآمدت را پاك كن تا دعاهايت مستجاب شود؛ زيرا يك لقمه حرام باعث مىشود دعا تا چهل روز مستجاب نشود.
لقمه حرام آن چيزى است كه از رشوهخوارى، دزدى، بردن حقوق ديگران، رباخوارى و احتكار وامثال آن بهدست مىآيد. يعنى زندگى بايد پاك شود تا بتوانيم در انتظار استجابت دعا باشيم. پس توبه از گناه شرط اوّل و پاك شدن زندگى از اموال حرام شرط دوم است و سوم، امر به معروف و نهى از منكر است. يعنى انسانى صالح و مصلح شود.
اثر سوم : محتواى ادعيه است.
وقتى دعا را مىخوانيم، اگر بهجاى اينكه از الفاظ، انتظار تأثير
اعجازآميزى داشته باشيم، به محتواى آن، كه مهمّ است، توجّه كنيم وبا مفاهيم آن آشنا شويم، آثار تربيتى بسيارى در آن است.
در فرازى از دعاى كميل مىخوانيم :
«اللَّهُمَ قَوِّ عَلَى خِدْمَتِکَ جَوَارِحِي وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِي وَهَبْ لِيَ الْجِدَّ فِي خَشْيَتِکَ وَ الدَّوَامَ فِي الاِتِّصَالِ بِخِدْمَتِک»
[۹] در همين چند جمله كوتاه چهار برنامه تربيتى مهمّ به دعا كننده القا مىشود. ۱. خدايا به من قوّت و قدرت بدنى بده تا بتوانم در راه تو كار كنم وگام بردارم. ۲. قدرت عنايت كن تا ارادهاى قوى داشته باشم. ۳. احساس مسئوليت دربرابر خودت را عنايت فرما. ۴. كمكم كن يك لحظه در غير مسير فرمان تو نباشم و هميشه گوش به فرمان تو باشم.
نمونه ديگر، دعاهايى است براى ايّام هفته كه منسوب به امام سجّاد۷ است. تمام اين دعاهاى كوتاه آثار تربيتى دارد و بسيار پرمعناست. ازجمله در دعاى روز يكشنبه مىخوانيم :
«وَ اجْعَلْ غَدِي وَ مَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِي وَ يَوْمِي»
[۱۰] خدايا! فرداى من بهتر از امروزم و ساعت بعدم بهتر از اين ساعت باشد. يعنى : خدايا! هميشه در مسير تكامل باشم. مصداق اين جمله نباشم كه «هرچه آيد سال نو گويم دريغ از پارسال».
[۱۱] بلكه امسال از سال گذشته، امروز از ديروز و اين ساعت از ساعت قبل بهتر باشم.
يا دعايى كه در آستانه نماز خوانده مىشود :
«يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِيءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِيء»
[۱۲] اى خداوند نيكوكار! بنده گنهكارت به در خانه تو آمده است. تو دستور دادى انسانها درباره يكديگر گذشت داشته باشند و اگر لغزش و خطايى از همسر، فرزند، يا دوست خود ديدند آن را ببخشند. خدايا! تو خود در عمل به اين برنامه كه دستور دادى اولويت دارى، پس، از ما درگذر.
در اين دعا از خداوند چنين تقاضايى مىكنيم و به خودمان نيز القاء مىكنيم كه داراى روح گذشت و عفو باشيم.
متأسّفانه بسيارى از اختلافات و پروندههايى كه در دادگسترىها موجود است بهواسطه عدم گذشت افراد است. اگر گذشت باشد در همان مراحل اوّليّه، اختلاف پايان مىيابد. امّا اصرار و تعصّب و لجاجت باعث بسيارى از مشكلات عظيم در جوامع انسانى شده است.
توجّه به محتواى دعاها
برخى از مردم تصوّر مىكنند الفاظ دعا براى تأثيرگذارى آن كافى است و درباره محتواى آن بىتفاوتاند. ولى حقيقت اين است كه الفاظ دعا مانند نسخه طبيب است، نسخه را بايد عمل كرد
نه اينكه فقط قرائت كرد. آرى، الفاظ دعا و قرآن محترم است ولى همه، مقدّمهاى است براى محتوايى كه در اين الفاظ نهفته شده است.
دعايى همانند دعاهايى كه معصومين : بيان فرمودهاند در هيچكدام از فرق اسلامى وجود ندارد؛ دعاى كميل، عرفه، ندبه ومانند آن يا صحيفه سجّاديّه بهتنهايى براى حقّانيّت معصومين : نزد هر مُنصفى كافى است.
در نتيجه با نظر محتوايى به دعا مىتوانيم از آثار تربيتى آن استفاده كنيم ولى تبديل دعا تنها به الفاظ و اُوراد، شايسته نيست.
با نگاه اجمالى به ادعيه درمىيابيم هر كدام به بخشى از بخشهاى زندگى مربوط است و برخى از آنها دوره عرفان وخداشناسى كاملى است. ما را با الفاظ بسيار فصيح و دقيق وعباراتى بسيار شيرين به خداشناسى نزديك مىكند. مانند: دعاى «صباح» كه داراى فصاحت بسيار كمنظير و جملههايى در حدّ اعلاى عرفان است :
«اللَّهُمَّ يَا مَنْ دَلَعَ لِسَانَ الصَّبَاحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَ سَرَّحَ قِطَعَ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ بِغَيَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَ أَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوَّارِ فِي مَقَادِيرِ تَبَرُّجِهِ، وَ شَعْشَعَ ضِيَاءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ، يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ، وَتَنَزَّهَ عَنْ مُجَانَسَةِ مَخْلُوقَاتِهِ»
[۱۳] اى خدايى كه زبان صبح را به نطق گشودى، و پارههاى شب ظلمانى را پراكنده ساختى، و نور آفتاب عالمتاب را همهجا گستردى، اى كسى كه ذات تو دليل بر ذات توست و آثارت همه هستى را پر كرده (سپس به دنبال اين مطالب عرض مىكنيم:) خدايا! كودكى ناتوان بوديم، ما را پرورش دادى و از آفات وخطرات زيادى كه حيات ما را در آن دوران ضعف تهديد مىكرد نجات بخشيدى. اى خدايى كه از چشم ما دور و به قلب ما بسيار نزديكى.
نمونه ديگر، دعاى «ندبه»
[۱۴] است كه يك دوره كامل فشرده تاريخچه انبيا و اوصياست از آدم ۷ تا خاتم ۹ تا ائمّه هدى :. از اميرالمؤمنين ۷ تا اوج مطلب كه درباره حضرت مهدى(عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) است. مىفرمايد: خدايا، آدم ۷ را مبعوث كردى و در دورانش چنين شد، نوح ۷ را فرستادى چنين شد، ابراهيم ۷ آمد، عيسى ۷ آمد تا بعثت خاتم انبيا ۹، و دوران ختم انبيا چنين گذشت، جانشين رسول خدا ۹ را اميرالمؤمنين على بن ابيطالب۷ قرار دادى. سپس اوصاف على۷ را يكى بعد از ديگرى مىشماريم تا به فرزندان ايشان مىرسيم كه به حضرت مهدى(عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) منتهى مىشود كه جان دعا درمورد ايشان است.
ملاحظه مىكنيد كه با خواندن اين دعا، دوره تاريخ انبيا واوصيا مرور مىشود و سپس تعبيرات عاشقانهاى را درباره حضرت مهدى(ارواحنا له الفداء) مىخوانيم و قلب و جانمان را با نور عشق به ولايت حضرت روشن مىكنيم.
اين دعا با آن فصاحت عجيب كه آشنايان به زبان عربى از فصاحت و بلاغت آن اطّلاع دارند، در جان و روح انسان مىنشيند.
در دعاى ديگرى به نام «مكارم الاخلاق» همانگونه كه از نامش پيداست، يك دوره فضايل اخلاقى بيان مىشود.
تمام صفات اخلاقى و پرهيز از رذايل كه لازمه يك انسان كامل است در اين دعا منعكس شده است. امام سجّاد ۷ در اين دعا مىفرمايند :
«فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْکَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُکَ عَلَيَّ»
[۱۵] خدايا! من عمرم را براى چه مىخواهم؟ براى اين كه به تو نزديك شوم و پرورش و تكامل انسانى پيدا كنم. اگر عمر من مرتع و چراگاه شيطان است و من از اين عمر استفاده منفى مىكنم، پيش از آنكه خشم و غضب تو، مرا فراگيرد به عمرم پايان بده.
به سراغ دعاى كميل اميرمؤمنان ۷ مىرويم، آن نيز داراى محتواى جامعى است كه حتى فقط چند جمله آن، درسهاى عالى به انسان مىدهد. در اوايل دعاى كميل مىخوانيم: خدايا! پنج گروه از گناهان مرا ببخش : «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِکُ الْعِصَمَ» گناهانى را كه پيوند مرا با تو قطع مىكند ببخش. «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ» گناهانى را كه باعث مىشود مجازات الهى دامنگير من شود ببخش. «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمِ» گناهانى را كه نعمتها را تغيير مىدهد، امنيت را مىگيرد و ناامنى مىآورد. حكومت حق را مىگيرد و حكومت ظالمان را مىآورد. اتّحاد را مىگيرد واختلاف مىآورد ببخش. «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ» گناهانى را كه دعاها را حبس مىكند و مانع قبولى آنها مىشود ببخش. «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاءَ» گناهانى را كه سبب نزول بلا مىشود بر من ببخش.
از اين جملات پرمعنا آشكار مىگردد كه گناهان هر يك اثرى دارد؛ بعضى رابطه ما را با خدا قطع مىكند و بعضى سبب مجازاتهاى الهى مىشود. بايد مراقب آثار گناهان باشيم.
درسهايى كه زيارتنامههاى معصومين : مىدهد به محتواى دعاها و عدم تحريف در آن پرداختيم و به همين مناسبت به محتواى زيارتنامهها نيز اشاره مىكنيم.
ما زيارتنامههاى زيادى براى معصومين : داريم كه گاهى تنها با آنها برخورد لفظى مىشود. همانطور كه گفتيم اين نوع برخورد، تحريف است. زيرا الفاظ، مقدّمه معانى و معانى، مقدّمه تفكّر و تفكّر، مقدّمه عمل است. اگر به اين زيارات آنگونه كه بايد و شايد عمل كنيم، آنوقت آثار تربيتى مهمّى در ما خواهد داشت.
محتواى زيارتنامهها
زيارات مشتمل بر چند موضوع است كه به بعضى از آنها اشاره مىكنيم.
بخش اوّل : اوصاف برجسته امام ۷ در زيارت امام حسين۷ مىگوييم : «أَشْهَدُ أَنَّکَ كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ وَ الاَْرْحَامِ الطَّاهِرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا»
[۱۶] اى حسين عزيز! ما گواهى مىدهيم كه نطفه پاك شما در صلب پدران پاك و در رحم مادران پاك هرگز دچار آلودگىهاى زمان جاهليّت نگرديد.
و در جايى ديگر مىگوييم : «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاکَ الْيَقِين»
[۱۷] شما نماز را زنده كردى، حق محرومان را پرداختى، امر به معروف و نهى از منكر كردى و تا آخرين لحظه زندگى بنده خاصّ خدا بودى.
وقتى صفات امام ۷ را مىخوانيم و مىدانيم اين صفات ايشان است، براساس الگوپذيرى، پيامهايى كه در اين صفات نهفته است، زندگى ما را تحت تأثير قرار مىدهد.
بخش دوم : بيان صفات زيارت كننده در زيارت امام هشتم، على ابن موسى الرضا۷ مىخوانيم : «عَائِذاً مِمَّا جَنَيْتُ عَلى نَفْسِي»
[۱۸] آمدهام از تمام جناياتى كه بر خودم كردهام و از آن هيزمهاى دوزخى كه بر پشت خود حمل كرده و به آخرت مىبرم، به تو پناه آورم.
از اين عبارات نتيجه مىگيريم: گناهان ما جنايت بر خود وهيزمهاى دوزخ است و حاملش خود ما هستيم. به عبارت ديگر تصوّر نكنيم گناهان ما به عظمت خداوند لطمه وارد كرده و از جلال و جبروتش كم مىكند! همانگونه كه مىگويند: «گر جمله كائنات كافر گردند بر دامن كبرياش ننشيند گرد». گناهان ما نيز هيزمهاى دوزخ است بر پشت ما، و به خودمان ضربه مىزند.
بخش سوم : تقاضا از امامان معصوم در زيارت امام حسين ۷ مىخوانيم : «فَيَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما»
[۱۹] اى كاش ما نيز با شما بوديم و از فيضى كه نصيب شما شد، بهره مىبرديم.
وقتى اين سخن را مىگوييم آيا حقيقتاً راست مىگوييم؟ آيا واقعاً آمادگى روحى براى جانفشانى در اين مسير داريم؟ آيا شهادت در راه خدا براى ما افتخار است؟
بهعنوان نمونهاى ديگر، در زيارت جامعه كه مخاطب، همه ائمّه : هستند مىگوييم : «وَ جَعَلَنِي مِنْ خِيَارِ مَوَالِيكُم مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثَارَكُم»
[۲۰] اى ائمّه هدى :! خداوند مرا از بهترين دوستان پيروان شما قرار دهد.
وقتى اين جمله را مىگوييم به اين معنى است كه بايد در اين مسير گام برداريم. تنها با تقاضا كه نمىتوان به اين مرحله رسيد و از بهترين شيعيان شد.
ملاحظه مىكنيد، تمام اين برنامهها مكتبهاى عالى تربيت است ولى متأسّفانه گاهى تحريف شده و به دست افراد نادان مىافتد و تبديل به الفاظى بدون محتوا مىشود كه ادعا مىكنند اثر جادويى دارد. هرچند الفاظ دعاها و زيارتنامهها از نظر ما مقدّس است ولى آنچه مهم است آشنايى با مفاهيم آنهاست.
من نيز به همه، بهخصوص جوانان عزيز توصيه مىكنم بهويژه در اين زمانى كه هجوم وسايل فساد و تبليغات و رسانههاى دشمن از هر عصرى بيشتر است، در هنگام خواندن دعاها و زيارتنامهها به محتواى آنهادقّت كرده و سعى كنند پيام آنها را با گوش جان بشنوند.
قطعاً تأثير همين دعاها و زيارتنامهها بود كه در هشت سال جنگ تحميلى، به شهدا انگيزه داد كه به ميدان جهاد بروند ومقاومت كنند. در واقع جنگ تحميلى را دعاها، زيارتنامهها، تعليمات اسلامى و تاريخ شهدا اداره كرد. و اين نتيجه ساليان طولانى كار درمورد اين مفاهيم عالى بود كه به ما رسيده است.
[۲۱] . غافر، آيه ۶۰.
[۲۲] . فرقان، آيه ۷۷.
[۲۳] . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۲۶.
[۲۴] . توضيح مفصّل جنگ احزاب و وقايع آن را مىتوانيد در تفسير نمونه، تفسيرآيات ۲۱-۲۵ سوره مباركه احزاب مطالعه فرماييد.
[۲۵] . مكارم الاخلاق، ص :۳۵۳ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ۷ قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَزْرَعَ زَرْعاً فَخُذْ قَبْضَةً مِنَالْبَذْرِ بِيَدِکَ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ قُلْ«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ قُلِ: اللَّهُمَاجْعَلْهُ حَرْثاً مُبَارَكاً وَ ارْزُقْنَا فِيهِ السَّلاَمَةَ وَ التَّمَامَ وَ اجْعَلْهُ حَبّاً مُتَرَاكِباً وَ لاَ تَحْرِمْنِي خَيْرَ مَا أَبْتَغِيوَ لاَ تَفْتِنِّي بِمَا مَتَّعْتَنِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ ثُمَّ ابْذُرِ الْقَبْضَةَ الَّتِي فِي يَدِکَإِنْشَاءَاللَّه.
[۲۶] . يس، آيه ۸۲ .
[۲۷] . مفاتيح نوين، فرازى از دعاى «عمل امّ داوود» از اعمال نيمه ماه رجب.
[۲۸] . مكارم الاخلاق، ص ۲۷۵.
[۲۹] . مفاتيح نوين، بخش مناجاتها و دعاهاى معروف.
[۳۰] . مفاتيح نوين، اعمال شب و روز و ايّام هفته، دعاى روز يكشنبه.
[۳۱] . اين ضرب المثل در جايى به كار مىرود كه فرد بهجاى پيشرفت، در حال دور شدن ازهدف خود باشد.
[۳۲] . رساله توضيح المسائل معظّم له، مسأله ۸۷۶ .
[۳۳] . مفاتيح نوين، بخش مناجاتها و دعاهاى معروف.
[۳۴] . همان.
[۳۵] . صحيفه سجّاديّه، دعاى مكارم الاخلاق (دعاى بيستم).
[۳۶] . مفاتيح نوين، بخش سوم، زيارت امام حسين ۷، زيارت وارث و زيارت اربعين.
[۳۷] . مفاتيح نوين، بخش سوم، فصل هفتم، كيفيت زيارت امام رضا ۷.
[۳۸] . همان.
[۳۹] . مفاتيح نوين، بخش سوم، زيارت امام حسين ۷، زيارت مطلقه امام حسين ۷ ازنزديك، زيارت ششم.
[۴۰] . مفاتيح نوين، بخش سوم، فصل دهم، زيارت دوم.