تحریف مفهوم عزاداری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فلسفه عزادارى
يكى ديگر از مسائل مهمّ و سرنوشتسازى كه از سوى بعضى مورد تحريف قرار گرفته، مسئله عزادارى است.
نمونههاى فراوانى در تعاليم و كلمات اهل بيت : در اين مورد آمده است :
امام صادق ۷ در ميان فضايى پرآشوب، با اشعار «كُمِيت» عزادارى مىكردند. و يا در محضر امام على بن موسى الرضا ۷ «دعبل خزاعى» قصيده «مدارس آيات»
[۱] را كه بسيار فصيح و بليغ وپرمعنا و در مصائب اهلبيت: مخصوصاً شهداى كربلاست مىخواند و حضرت مانند ابر بهار اشك مىريزند. و موارد ديگرى مانند اينها.
ولى در عصر ما برخى شبهه مىاندازند كه چرا بايد براى حادثهاى كه حدود ۱۳۷۰ سال قبل در كربلا واقع شده است عزادارى كرد در حالى كه گردانندگان آن حادثه و حتّى فرزندان ونوههاى آنها نيز در قيد حيات نيستند؟ ايشان توجّه ندارند كه آنچه در كربلا واقع شد، يك نزاع شخصى نبود كه با از بين رفتن طرفين تمام شود، بلكه نزاع دو مكتب بود، مكتب طرفداران حق در مقابل طرفداران باطل، پرورشيافتگان دامان اسلام دربرابر بنىاميّه كه تفالههاى عصر جاهليّت بودند. افرادى كه دم از عدالت مىزدند دربرابر ظالمان و ستمكاران و جباران و آدمكشان.
اين رويارويى، در كلمات امام ۷ قبل از قيام، زمانى كه به حضرت پيشنهاد بيعت با يزيد را مىدهند به چشم مىخورد كه مىفرمايند :
«إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلاَئِكَةِ» ما در ميان خاندان وحى پرورش يافتهايم، فرشتگان به در خانه ما مىآمدند وپيام خدا را مىآوردند. «وَ يَزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ» يزيد، مرد آلوده، شرابخوار و آدمكشى است «وَ مِثْلِي لاَ يُبَايِعُ مِثْلَه»
[۲] چگونه ممكن است من با او بيعت كنم؟ آيا نور وظلمت، حق و باطل، عدالت و ظلم، با يكديگر بيعت مىكنند؟
در عصر ما نيز پيام احياء همين مكتب باعث پيروزى انقلاب ما شد. همانطور كه امام راحل ۱ فرمودند: «اگر قيام سيّدالشّهدا نبود امروز ما هم نمىتوانستيم پيروز شويم».
[۳] در عراق نيز ايّام عاشورا و از آن مهمتر اربعين، كه گاهى پنج تا ده ميليون نفر از سرتاسر دنيا با وجود خطرات زياد به كربلا مىآيند باعث حفظ موجوديّت و استقلال آن كشور شده است.
تحريف در عزادارى
دقّت كنيد كه در كنار اين فلسفه زيبا و به نام عزادارى، هرچند با انگيزههاى مقدّس، اعمالى مرتكب مىشوند كه شريعت پاك اسلام آن را نمىپذيرد.
وقتى در فيلمها مىبينيم كه بر اثر قمهزنى، تا پنجههاى پا آلوده به خون مىشود و حتّى بر سر فرزند خردسال قمه مىزنند! در حالى كه نمىدانند براى ضرر زدن به فرزند، حتّى پدر او نيز ولايت ندارد. در دنيايى كه بهسرعت عكس و فيلم تهيّه مىكنند و بعد از چند دقيقه بر روى آنتنهاى ماهواره قرار مىدهند؛ مردم دنيا چگونه درمورد ما قضاوت مىكنند؟ مىگويند مسلمانان خودزنى مىكنند وچقدر اين صحنهها وحشتناك است!
از آن بدتر، عدّهاى جوان كنار ديوار مىنشينند و به نام عزادارى، سر خود را به ديوار مىكوبند! خود ما نيز فيلم اين رفتار را ديدهايم. ممكن است دچار خونريزى مغزى شوند. آيا نبايد جان خود را
براى اسلام حفظ كنند؟ يا مشاهده شده است كه از روى خارهاى تيز عبور مىكنند! يا شيشههايى را خُرد و سپس غربال مىكنند وبرهنه روى آن مىغلطند و حتّى فرزندانشان را در حالى كه بسيار ناراحتاند و گريه مىكنند از روى اين شيشهها عبور مىدهند! كدام پيامبر يا امام اجازه داده است كه به نام عزادارى، اينگونه رفتار كنند؟
آيا وقت آن فرانرسيده است كه روحانيون عزيز، واعظان ومدّاحان محترم با زبان خوب همه را نصيحت و براى عزادارى باشكوه از بهترين شعائر اسلامى استفاده كنند و از اين امور تحريف شده بپرهيزند؟
[۴] . دعبل خزاعى، از شاعران شجاع و باصفايى بود كه در زمان امام رضا ۷ مىزيست،قصيدهاى معروف نزد آن حضرت خواند و با اين بيت آغاز كرد :مَدارِسُ آياتٍ خَلَتْ مِنْ تَلاوَةٍوَ مَنْزِلُ وَحْىٍ مُقْفِرِ الْعَرَصاتِ«خانههاى شما اى آلمحمد : مدارس آيات خدا بود كه دشمنان، نور تلاوت قرآن را درآن خاموش كردند و محلّ نزول وحى الهى بود كه اكنون از همه چيز تهى گشته است». لذا اينقصيده به «مدارس آيات» معروف شده است.
[۵] . بحار الانوار، ج۴۴، ص ۳۲۵، ح ۲.
[۶] . صحيفه امام خمينى ۱، ج ۱۷، ص ۵۶ .