ترامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ترامی از
رمی به معنای
پرتاب کردن که در
فقه به معنای
انتقال از
سابق به
لاحق یا
عکس آن آمده است.
ترامى یعنی
تسلسل،
امتداد داشتن و
پیدرپی آمدن.
ترامى از رمى- به معناى پرتاب کردن- در فقه نسبت به
نیت،
ضمان،
حواله و غیر آن به معناى انتقال از سابق به لاحق یا عکس آن به کار رفته و از آن در بابهایى نظیر،
صلات،
ضمان،
حواله و
کفالت سخن گفته شده است.
ترامى در
نیت- که از آن به ترامى در
عدول نیز تعبیر مىشود- عبارت است از اینکه
نمازگزار،
نیت خود را از
نماز در حال
اشتغال به نماز
فوت شده پیشین برگرداند؛ سپس یادش بیاید که قبل از آن نیز نمازى از او فوت شده است و نیت را به آن عدول دهد. اینگونه ترامى
جایز و،
صحیح است.
اگر کسى
ضامن کسى دیگر شود، سپس فرد سومى
ضامن ضامن گردد و همینگونه ضمانتها امتداد یابد. این نوع ترامى نیز،
صحیح است و با اداى
حق از سوى یک ضامن،
ذمه دیگر ضامنها
بری مىشود. همچنین اگر
مالک، ضامن آخرى را
ابراء کند.
اگر مالک بر ضامن آخرى
رجوع کند، او مىتواند بر ضامن قبلى- که
مضمون عنه او است- رجوع نماید به شرط آنکه ضمانتش با اذن مضمون عنه وى باشد.
ترامى در
حواله دو گونه قابل تصور است:
۱. تعدّد
محال علیه -کسى که به او
حواله مىشود- و
وحدت محتال -حواله گیرنده-مانند اینکه شخص
مدیون، زید
طلبکار را به عمرو حواله دهد و عمرو، زید را به بکر و بکر او را به خالد حواله دهد. در این فرض
ذمه محال علیه در هر مرتبه به سبب
انتقال حواله به محال علیه دیگرى برى مىشود.
۲. وحدت محال علیه و تعدّد محتال؛ مانند آنکه محتال اوّل –زید- طلبکار خود –خالد- را به محال علیه خویش –عمرو- و محتال دوم –خالد- طلبکار خود –ولید- را به همان محال علیه –عمرو- حواله دهد.
ترامى به هر دوگونه
جایز و
حواله،
صحیح است.
اگر شخصى از فردى
کفالت کند و شخص سومى از
کفیل،
کفالت نماید و فرد چهارمى
کفیل دوم را
کفالت کند و همینطور
کفالتها امتداد یابد.
در این فرض اگر
کفیل سوم،
کفیل دوم را- که
مکفول عنه او به شمار مىرود-
احضار کند،
ذمّهاش
بری مىشود؛ لیکن
ذمه کفیل دوم برى نمىشود مگر با احضار
کفیل اوّل. اگر
مکفول عنه اصلى بمیرد یا
مکفول له، او را
ابراء کند
ذمّه همه برى مىشود.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۳.