• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعاون در حج (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تعاون در حج ، هم مفهوم عام تعاون یعنی همیاری و کمک به زائران و هم مفهوم خاص آن یعنی سازماندهی افراد در جهت اهداف سازمان مورد نظر است.



همکاری و تعاون در مراسم حج ، براساس نیکی و تقوا لازم است.
«یـایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعـئر الله ولاالشهر الحرام ولا الهدی ولا القلـئد ولا ءامین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم ورضونـا واذا حللتم فاصطادوا ولا یجرمنکم شنـان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا وتعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدون واتقوا الله ان الله شدید العقاب»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شعائر و حدود الهی (و مراسم حج را محترم بشمرید! و مخالفت با آنها) را حلال ندانید! و نه ماه حرام را، و نه قربانیهای بی‌نشان و نشاندار را، و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودی او می‌آیند! اما هنگامی که از احرام بیرون آمدید، صید کردن برای شما مانعی ندارد. و خصومت با جمعیّتی که شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حدیبیه ) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدّی و تجاوز کند! و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است! برخی مفسران، با ارائه مفهومی وسیع برای تعابیر «برّ» و «تقوی» و «اِثْم» و «عُدْوان»، مراد از این آیه را همکاری برای هموار ساختن راه خیر و نیکی، و بستن راه شرارت و دشمنی دانسته‌اند. در برخی منابع، مراد از تعاون در عدوان، همکاری در تعدی به حقوق مردم و سلب امنیت از جان و مال و حیثیت آنان ذکر شده است.

۱.۱ - مقایسه اسلام با دیگر سنت‌هاى اجتماعى

و اگر بین سنت و سیره اسلام و سنتى که سایر امت هاى متمدن و غیر متمدن در خصوص احترام عهد و پیمان دارند مقایسه کنى ، و مخصوصا اخبارى را که همه روزه از رفتار امت هاى قوى با کشورهاى ضعیف مى شنویم که در معاملات و پیمانهایشان چگونه معامله مى کنند؟! و در نظر بگیرى که تازمانى که با پیمان خود آنها را مى دوشند پاى بند پیمان خود هستند، و زمانى که احساس کنند که عهد و پیمان به نفع دولتشان و مصالح مردمشان نیست آن را زیر پا مى گذارند، آن وقت فرق بین دو سنت را در رعایت حق و در خدمت حقیقت بودن را لمس ‌ مى کنى .
آرى سزاوار منطق دین همین ، و لایق منطق آنان همان است ، چون در دنیا بیش از دو منطق وجود ندارد یک منطق مى گوید: باید حق رعایت شود، حال رعایت آن به هر قیمتى که مى خواهد تمام شود، زیرا در رعایت حق ، مجتمع سود مى برد، و منطقى دیگر مى گوید: منافع مردم باید رعایت شود، حال به هر وسیله اى که مى خواهد باشد، هر چند که منافع امت با زیر پا گذاشتن حق باشد، منطق اول منطق دین ، و دوم منطق تمامى سنت هاى اجتماعى دیگر است ، چه سنت هاى وحشى ، و چه متمدن ، چه استبدادى و دموکراتى ، و چه کمونیستى و چه غیر آن .
خواننده عزیز توجه فرمود که اسلام عنایتى که در باب رعایت عهد و پیمان دارد را منحصر در عهد اصطلاحى نکرد، بلکه حکم را آن قدر عمومیت داد که شامل هر شالوده و اساسى که بر آن اساس بنائى ساخته مى شود بگردد، و در باره همه این عهدها چه اصطلاحیش و چه غیر اصطلاحیش سفارش فرمود.

۱.۲ - حرمت عهد در اسلام

اسلام حرمت عهد و وجوب وفاى به آن را بطور اطلاق رعایت کرده ، چه اینکه رعایت آن به نفع صاحب عهد باشد، و چه به ضرر او، آرى کسى که با شخصى دیگر هر چند که مشرک باشد پیمان مى بندد، باید بداند که از نظر اسلام باید به پیمان خود عمل کند و یا آنکه از اول پیمان نبندد، براى اینکه رعایت جانب عدالت اجتماعى لازم تر، و واجب تر از منافع و یا متضرر نشدن یک فرد است ، مگر آنکه طرف مقابل عهد خود را بشکند، که در این صورت فرد مسلمان نیز مى تواند به همان مقدارى که او نقض کرده نقض کند و به همان مقدار که او به وى تجاوز نموده وى نیز به او تجاوز کند زیرا اگر در این صورت نیز نقض و تجاوز جائز نباشد، معنایش این است که یکى دیگرى را برده و مستخدم خود نموده و بر او استعلاء کند، و این در اسلام آنقدر مذموم و مورد نفرت است که مى توان گفت نهضت دینى جز براى از بین بردن آن نبوده است. و به جان خودم سوگند که این یکى از تعالیم عالیه اى است که دین اسلام آن را براى بشر و به منظور هدایت انسانها به سوى فطرت بشرى خود آورده ، و عامل مهمى است که عدالت اجتماعى را که نظام اجتماع جز به آن تحقق نمى یابد حفظ مى کند و مظلمه استخدام و استثمار را از جامعه نفى مى کند.
و قرآن این کتاب عزیز به آن تصریح و رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) بر طبق آن مشى نموده و سیره و سنت شریفه خود را بر آن اساس بنا نهادند و اگر نبود که ما در این کتاب تنها به بحث قرآنى مى پردازیم ، داستانهائى از آن جناب در این باره برایت نقل مى کردیم ، و تو خواننده عزیز مى توانى به کتبى که در سیره و تاریخ زندگى آن حضرت نوشته شده مراجعه نمائى .


۱. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۲. تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي، ج۴، ص۲۵۲.    
۳. تفسیر کشاف، زمخشری، ذیل آیه دوم سوره مائده.    
۴. تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، ذیل آیه دوم سوره مائده.    
۵. روح المعانی، محمود بن عبداللّه آلوسی، ذیل آیه دوم سوره مائده.    
۶. المیزان، طباطبائی، ذیل آیه دوم سوره مائده.    
۷. ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج۵، ص۲۶۲.    
۸. ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج۵، ص۲۶۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تعاون در حج»    



جعبه ابزار