• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر باطنی•

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفسیر باطنی، تفسیر با رویکرد کشف معانی باطنی قرآن را می‌گویند.



از جمله ویژگی‌های قرآن در منابع روایی امامیه و اهل سنت این حقیقت است که قرآن « ظهر » و « بطن » دارد، یعنی افزون بر معنایی که از ظاهر واژگان و معنای لغوی آنها استفاده می‌شود، معانی ژرف تر و پنهان تری نیز در عبارات وحی نهفته است که فهم آنها نیاز به شناخت و شیوه و ملاک‌های ویژه‌ای دارد.
براساس این روایات، ظاهر قرآن همان احکامی است که هر مراجعه کننده‌ای که با زبان عربی آشنایی داشته باشد آن را در می‌یابد، اما باطن قرآن فهم عمیق معارف قرآن است؛ رها از محدودیت زمانی و مکانی خاص. البته بطن قرآن خود دارای لایه‌های متفاوتی است و اطلاع افراد به آن لایه‌ها نسبی و دارای درجات و مراتب است.


در این باره این پرسش مطرح است که آیا مردمان عادی با دانش و درک بیشتر می‌توانند به بطون قرآن یا بخشی از آن دست یابند یا قلمرو ادراک آنان فقط ظاهر قرآن است و فهم باطن قرآن تنها در اختیار پیامبر و اولیای الهی است؟
براساس دسته‌ای از روایات ، به طور قطع بخشی از ظاهر قرآن در معرض فهم همگان است و فهم بخشی از باطن قرآن در انحصار خدا و خاصان مرتبط با مکتب وحی است و در این میان مراتبی وجود دارد که هر چند عوام از درک آن بی بهره‌اند، اما آگاهان، تیزبینان و اهل دقت و معنویت می‌توانند بدان دست یابند، هرچند ایشان در مرتبه انبیا و پیوستگان با وحی قرار نداشته باشند.
البته این روایات با آن دسته روایاتی که فهم قرآن را منحصر به اهل بیت علیه‌السّلام دانسته است، ناسازگار نیست زیرا در این روایات یا علم تمامی قرآن که شامل ظاهر و باطن می‌شود ویژه انبیا و اوصیا دانسته شده، و یا تنها به یک طبقه از طبقات سه گانه یا چهار گانه معارف قرآن اشاره شده است و آن، بخشی است که مخصوص انبیا و اوصیاست و دیگران برای فهم آن معارف نیازمند فراگیری از پیامبر و امام هستند که این نیز ناسازگار با علم عالمان و عامیان به سایر مراتب معارف قرآن نخواهد بود.


نکته در خور توجه این است که مطابق روایات متعدد، ظاهر و باطن قرآن با یکدیگر هماهنگی و همسویی دارند و باطن، مراحل لطیف تر و کامل تر، اما پنهان همان ظاهر است. بنابراین بطونی که در قرآن وجود دارند و با روایات درخور اثباتند، با نوع بطونی که برخی از صوفیه مدعی فهم آن هستند و با رسیدن به آن، خود را از عمل به ظواهر قرآن و شرع بی نیاز می‌دانند، تفاوت دارد.
وجود چنان بطونی و آن گونه تاویل‌ها از دیدگاه اهل بیت علیه‌السّلام مردود است. این نوع تاویل‌های مردود ، در این فرهنگنامه تحت عنوان « تفسیر باطنیه » آمده است. البته بعضی نویسندگان علوم قرآنی (مثل صاحب کتاب « الواضح فی علوم القرآن ») تفسیر باطنی مجاز و مقبول را تحت عنوان « تفسیر اشاری » آورده و تفسیر باطنی را به نحو مطلق ، مترادف تفسیر باطنیه، و از قسم تفسیر غیر جایز و مردود شمرده‌اند.
[۲] جمعی از محققان، مجله پژوهشهای قرآنی، ج۵، ص(۱۳۸-۱۷۱).
[۴] بنت الشاطی، عایشه، الاعجازالبیانی للقرآن، ص۳۹۳.
[۵] بغا، مصطفی دیب، الواضح فی علوم القرآن، ص۲۳۸.



تفسیر باطنیه ، تفسیر اشاری .


۱. بحارالانوار، ج۸۹، صص ۷۸- ۱۰۶.    
۲. جمعی از محققان، مجله پژوهشهای قرآنی، ج۵، ص(۱۳۸-۱۷۱).
۳. حکیم، محمد باقر، ۱۳۱۸- ۱۳۸۲، علوم القرآن، ص۳۲۷.    
۴. بنت الشاطی، عایشه، الاعجازالبیانی للقرآن، ص۳۹۳.
۵. بغا، مصطفی دیب، الواضح فی علوم القرآن، ص۲۳۸.



فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تفسیر باطنی».    



جعبه ابزار