تمیم بن ابی بن مقبل عجلانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَمیمِ بْنِ اُبَیِّ بْنِ مُقْبِلِ عَجْلانی، ابوکعب (یا ابوحُرة) (د نیمۀ سدۀ ۱ق/۷م)، شاعر مخضرم
عرب، از اصل
قیس بن عیلان است.
تَمیمِ بْنِ اُبَیِّ بْنِ مُقْبِلِ عَجْلانی نه تاریخ تولدش معلوم است، نه تاریخ وفاتش. برخی وی را به اشتباه ابناُبی مقبل گفتهاند.
نیز دو
کنیه برای او ذکر کردهاند: ابوکعب
و ابوحرّه
از این دو کنیه چنین برمیآید که او احتمالاً فرزندانی به نامهای کعب و حره داشته است. نیز
شاعر یکجا در دیوان ناتوانی خویش را به نحوی صمیمی با حره بازگفته است.
میدانیم که تمیم از یک چشم نابینا بوده،
و خود به این نقیصه اشاره کرده است.
تمیم به سنت جاهلیان،
دهماء همسر پدر خویش را به زنی گرفت، اما در عصر
اسلام، حکم به جدایی آن دو دادند.
نیز مضمون بعضی از اشعار او، چون:
از برخی
روایات چنین برمیآید که او در کهنسالی و پس از جدایی از دهماء، با
سلیمی دختر عصر عقیلی ازدواج کرده است.
ابنرشیق وی را صاحب ۱۰ فرزند شاعر دانسته که نامهایشان را نیز آورده است و مادرش را دختر شاعر بزرگ
امیة بن ابیصلت پنداشته است.
گویند که او دختری نیز به نام ام شریک داشته که گاهی ابیات
پدر را تفسیر و شرح میکرده است.
در کار
سیاست، تمیم به
عثمان (مق ۳۵ق/۶۵۶م) گرایش داشت و پس از
قتل وی، او را
رثا گفت و فریاد
انتقام سر داد.
همچنین در
جنگ صفین، جانب
امویان را گرفت.
و قصیدهای در جواب و رد
نجاشی کـه
معاویه را
هجا گفتـه بود سرود.
گویند که وی حدود ۱۲۰ سال بزیست،
اما منابع معاصر در تاریخ
مرگ او همداستان نیستند؛
سزگین مرگ او را اندکی پس از ۷۰ق/۶۹۰م،
سکر حوالی ۴۲ق/۶۶۲م
و
بلاشر پس از قتل عثمان در بیش از ۱۰۰ سالگی
دانستهاند.
پیرامون استعداد شعری و ارزیابی سرودههای این شاعر، داوریهای موافق و مخالف و گاه سطحی بسیار است. مثلاً
ابنسلام جمحی (د ۲۳۱ق) وی را شاعری برجسته و نیکو خوانده، و در طبقۀ پنجم شاعران جاهلی نهاده است.
اما سزگین
این طبقهبندی را نادرست میداند.
اصمعی او را از شاعران طراز اول عرب نمیداند.
اما به عکس گویند که
اخطل (د ح۹۲ق) وی را شاعرترین شاعران میپنداشته است.
بیگمان در اشعار تمیم هیچ قصیدهای یافت نمیشود که بتوان قاطعانه از
صحت آن به همان شکل که نقل شده، اطمینان داشت؛ با این حال، کتابهای
لغت و
ادب عرب چون
جمهرة اللغة ابن درید،
لسان العرب ابنمنظور،
خزانةالادب بغدادی و جز آن مشتمل بر شواهدی از
شعر وی در مسائل لغوی است. اشعار او توسط گروهی از لغویان مشهور چون
ابوعمرو شیبانی، اصمعی،
ابنسکیت و
طوسی گردآمده است.
آنگاه
ابوعبدالله محمد بن مُعَلَی ازدی در سدۀ ۳ ق دیوان او را شرح کرد.
سپس
ابوعلی قالی (د ۳۵۶ق) آن را به
اندلس برد
در ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۲م
عزت حسن به چاپ دیوان در
دمشق همت گماشت.
احمد توریک هم در آنکارا (۱۳۸۶ق/۱۹۶۷م) و
مجید طواد همراه با شرح در
بیروت (۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۸م) آن را منتشر کردند.
وصف،
فخر و
غزل، مضامین اصلی شعر تمیم است. وی در اشعار خود به توصیف
بادیه، اشیاء و حیوانات محیط پیرامون خویش میپردازد؛ همچنین
شجاعت،
کرم،
امانتداری،
میگساری،
قمار، اقتدار و چیرگی قبیلۀ خود را میستاید و بدان ویژگیها
مباهات میکند.
شهرت اصلی او در وصف قِدْح (تیرقمار) است و ذکر قدح وی مَثَل گشته است.
بـرای وصـف قــدح،
قصائدش غالباً با نسیب آغاز میشود، اما این مقدمهها معمولاً تصنعی و متکلف است و از عشقی سرکش یا عاطفهای راستین سرچشمه نمیگیرد. یادکرد دهماء و توصیف وی در دیوان بسیار است. مثلاً
ساختههای هجوآمیز او از قطعاتی در هجو نجاشی،
و دو
قصیده در هجو اخطل چندان فراتر نمیرود.
حکمت و ایراد مثل نیز در اشعار وی از جایگـاه ویژهای برخوردار است. مثلاً
بلاشر
از تأثیر آشکار
قرآن کریم بر اشعار او سخن میگوید. و به راستی استعمال واژگانی چون
شهید، اسلام،
امالکتاب،
جهاد،
کفر،
الله و غیره. مؤید این نظر او است.
اقتباس از مضامین برخی از آیات نیز نشانگر اثرپذیری شاعر از قرآن کریم است.
تمیم را از اصحاب «مَشوبات» قصـائدی که در آنها کفر و اسلام به هم درآمیخته است، مثلاً
شمردهاند.
(۱) محمد ابنحبیب، «کنیالشعراء و من غلبت کنیته علی اسمه»، نوادر المخطوطات، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م، ج۷.
(۲) محمد ابنحبیب، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، بیروت، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
(۳) ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۴) ابنخیر، محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبراتارگو، بیروت، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۵) ابندرید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
(۶) ابنرشیق، حسن، العمدة، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
(۷) ابنسلام جمحی، محمد، طبقات فحول الشعراء، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۸) ابنقتیبه، عبدالله، الشعر و الشعراء، بیروت، عالمالکتب.
(۹) ابنندیم، الفهرست.
(۱۰) عبدالله ابوعبیدبکری، سمط اللآلی، به کوشش عبدالعزیز میمنی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۱) عبدالله بکری، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۲) عبدالملک اصمعی، فحولة الشعراء، به کوشش ش توری، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۱۳) عبدالقادر بغدادی، خزانةالادب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۴) تمیم بن ابی، دیوان، به کوشش عزت حسن، دمشق، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
(۱۵) عبدالملک ثعالبی، ثمار القلوب، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دارالمعارف.
(۱۶) عزت حسن، مقدمه بر دیوان تمیم بن ابی (هم).
(۱۷) عزمی سکّر، معجم الشعراء فی تاریخ الطبری، بیروت، المکتبة المصریه.
(۱۸) خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و علی عماره، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۱۹) محمد عوفی، لباب الالباب، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م.
(۲۰) محمد مرزبانی، الموشح، به کوشش محبالدین خطیب، قاهره، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵م.
(۲۱) Blachère, R, Histoire de la littérature arabe, Paris, ۱۹۶۴.
(۲۲) GAS.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تمیم بن ابی بن مقبل عجلانی»، شماره۶۰۹۶.