تهدید اصحاب شمال (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب شمال و نگون بختان، به
کیفر جهنم از جانب خدا
تهدید شدند.
اصحاب شِمال در اصطلاح
قرآن کسانیاند که گمراه، تکذیب کننده و کافر بوده، در
قیامت نامه عمل خود را با دست چپ دریافت میکنند، بنابراین، مؤمنان گنهکاری که برههای در
جهنم بهسر برده، سپس با
شفاعت آزاد میشوند در شمار اصحاب شمال نخواهند بود، گرچه برخی آنان را نیز از مراتب اصحاب شمال دانسته و ویژگیهایی را که در آیات برای اصحاب شمال بیان شده به غالب آنان که کافرند مربوط دانستهاند.
این گروه از مؤمنان در زمره
اصحاب یمین نیز نیستند، زیرا اصحاب یمین با حسابرسی آسان به
بهشت وارد میشوند؛ از اینرو شاید بتوان گفت انسانها در قیامت به اصحاب یمین و اصحاب شمال منحصر نخواهند بود.
واژه «اصحاب الشمال» دو بار در آیه ۴۰
واقعه و «اصحاب المشئمه» که تعبیری دیگر از اصحاب شمال در قرآن است نیز سه بار در آیات۹ واقعه
و ۱۹ بلد
بهکار رفته است. در قرآن از اصحاب شمال با عناوین دیگری نیز یادشده است؛ مانند:«مکذّبین»؛ «ضالّین»،
«کافر»،
«أعمی»،
«مَن اوتِیَ کِتبَهُ وراءَ ظَهرِه»،
«مَن اوتِیَ کِتبَهُ بِشِمالِهِ».
در ۳۵
آیه از
سوره واقعه ، ۱۲ آیه از
حاقه ، ۶آیه از
انشقاق ، ۱۴ آیه از
مدثر ، یک آیه از
اسراء و دو آیه از
بلد درباره این گروه سخن بهمیان آمدهاست.
واصحـب الشمال ما اصحـب الشمال• فی سموم وحمیم• وظـل من یحموم• لا بارد ولا کریم• انهم کانوا قبل ذلک مترفین• وکانوا یصرون علی الحنث العظیم• وکانوا یقولون ائذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا مبعوثون• او ءاباؤنا الاولون• قل ان الاولین والاخرین• لمجموعون الی میقـت یوم معلوم.(و
اصحاب شمال، چه اصحاب شمالی (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده میشود)!• آنها در میان بادهای کشنده و آب سوزان قرار دارند، • و در سایه دودهای متراکم و آتشزا! • سایهای که نه خنک است و نه آرامبخش! • آنها پیش از این (در عالم
دنیا) مست و مغرور
نعمت بودند،• و بر گناهان بزرگ اصرار میورزیدند،•و میگفتند: «هنگامی که ما مردیم و
خاک و
استخوان شدیم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟! •یا نیاکان نخستین ما (برانگیخته میشوند)؟! » • بگو: «اولین و آخرین،•همگی در موعد روز معینی گردآوری میشوند،)
واما من اوتی کتـبه بشماله فیقول یــلیتنی لم اوت کتـبیه• ولم ادر ما حسابیه• یــلیتها کانت القاضیه• ما اغنی عنی مالیه• هلک عنی سلطـنیه• خذوه فغلوه• ثم الجحیم صلوه• ثم فی سلسلة ذرعها سبعون ذراعـا فاسلکوه.(اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش بدهند میگوید: «ای کاش هرگز نامه اعمالم را به من نمیدادند.• و نمیدانستم حساب من چیست! •ای کاش مرگم فرا میرسید! • مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، •
قدرت من نیز از دست رفت! »• او را بگیرید و دربند و زنجیرش کنید! • سپس او را در
دوزخ بیفکنید!•بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید؛)
واما من اوتی کتـبه وراء ظهره• فسوف یدعوا ثبورا• ویصلی سعیرا.(و اما کسی که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود،•بزودی فریاد میزند وای بر من که هلاک شدم!•و در شعلههای سوزان
آتش میسوزد.)
والذین کفروا بـایـتنا هم اصحـب المشـمه(و کسانی که
آیات ما را انکار کردهاند افرادی شومند (که نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود).)
علیهم نار مؤصده.(بر آنها آتشی است فروبسته (که راه فراری از آن نیست)!)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تهدید اصحاب شمال».