توفیق در ایمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پذیرش
ایمان و
معارف الهی در پرتو توفیقات الهی میسر می باشد.
فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلـم ومن یرد ان یضله یجعل صدره ضیقـا حرجـا کانما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون.(آن کس را که
خدا بخواهد
هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش)
اسلام، گشاده میسازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد
گمراه سازد، سینه اش را آنچنان تنگ میکند که گویا میخواهد به
آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمیآورند قرار میدهد! )
منظور از"
هدایت" و"
اضلال" الهی فراهم ساختن یا از میان بردن مقدمات هدایت در مورد کسانی است که آمادگی و عدم آمادگی خود را برای پذیرش
حق با اعمال و کردار خویش اثبات کردهاند. آنان که پویندگان راه حقند و جویندگان و تشنگان زلال
ایمان، خداوند چراغهای روشنی فرا راه آنها قرار میدهد تا برای بدست آوردن این
آب حیات در ظلمات گم نشوند، اما آنها که بی اعتنایی خود را نسبت به این حقایق ثابت کردهاند از این
امدادهای الهی محروم و در مسیر خود با انبوهی از مشکلات روبرو میگردند و توفیق هدایت از آنها سلب میشود. بنا بر این نه دسته اول در پیمودن این مسیر مجبورند و نه دسته دوم در کار خود، و هدایت و ضلالت الهی در واقع مکمل چیزی است که خودشان خواستهاند و انتخاب کردهاند.
هنگامی که آیه فوق نازل شد از
پیامبر ص پرسیدند شرح صدر چیست؟ پیامبر ص فرمود: نور یقذفه الله فی قلب من یشاء فینشرح له صدره و ینفسح : " نوری است که خدا در
قلب هر کس بخواهد میافکند و در پرتو آن،
روح او وسیع و گشاده میشود". پرسیدند: آیا نشانهای دارد که با آن شناخته شود؟ فرمود: نعم، الانابة الی دار الخلود و التجافی عن دار الغرور و الاستعداد للموت قبل نزول الموت : " آری نشانه اش توجه به سرای جاویدان و دامن بر چیدن از زرق و برق
دنیا و آماده شدن برای
مرگ است (با ایمان و
عمل صالح و
تلاش و کوشش در راه حق) پیش از آنکه مرگ فرا رسد.
یمنون علیک ان اسلموا قل لا تمنوا علی اسلـمکم بل الله یمن علیکم ان هدکم للایمـن ان کنتم صـدقین.(آنها بر تو
منت مینهند که اسلام آوردهاند؛ بگو: «اسلام آوردن خود را بر من منت نگذارید، بلکه خداوند بر شما منت مینهد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده است، اگر (در ادعای ایمان) راستگو هستید!)
يعنى اى پيامبر بر تو منت مىگذارند كه
اسلام آوردهاند، و چه خطايى در اين منت گذارى خود مرتكب شدهاند، زيرا اولا
حقيقت آن چيزى كه بر آن منت مىگذارند ايمان است كه كليد
سعادت دنيا و آخرتست، نه اسلامى كه جز فوائد صورى، از قبيل تامين جانى و شركت با
مسلمانان واقعى در جواز
نكاح و
ارث خاصيتى ندارد. و ثانيا همين اسلام را هم نبايد بر پيامبر منت بگذارند، براى اينكه آن جناب شخصى است كه از طرف خداى تعالى مامور شده اسلام را به شما برساند (نه از اسلام آوردن آنهايى كه اسلام آوردند چيزى عايد شخص او مىشود و نه از اسلام نياوردن آنها كه نياوردند چيزى از دست مىدهد)، پس احدى از مسلمانان بر او منتى ندارد. و اگر منتى باشد براى خداى سبحان است كه ايشان را هدايت فرموده، چون
دين، دين او است، و خود او هم از دينش بهرهمند نمىشود تا هر كس دين او را پذيرفت بر او منت بگذارد، بلكه بهرهمند از دين او در
دنيا و
آخرت مؤمنين هستند، زيرا خداى تعالى غنى على الاطلاق است، پس منت را خدا بر آنان دارد كه هدايتشان كرده، نه آنان بر خدا.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توفیق در ایمان».